شیعیان در معرض آزمایش
- شیعیان ما اندک و اندکتر
- فتنه دجال
- توقفی با شیخ یعقوبی
- توقفی با شیخ بشیر نجفی
- توقفی با محمود صرخی
- توقفی با سیستانی
- قداست ساختگی و دروغین
بسم الله الرحمن الرحیم
نام کتاب : شیعیان در معرض آزمایش
تاریخ انتشار: 1393 ه ش – 2012 م – 1435 ه ق
نام نویسنده: عبدالرزاق دیراوی
معرفی:
۱- این کتاب در صدد ایجاد پیوند بین روایات و رویدادهای واقعی میباشد اما نه با اشاره به مصداقهای معاصر برحسب روایات بلکه اشاره و راهنمایی به این حقیقت بوده که روایات، ما را مورد خطاب قرار داده تا ما را به نزدیکی و مقاربت آنها با جامعهی امروز ما سوق دهد.
لذا روایات_روایاتی که دارای نشانههای خاصی هستند_ از درون و واقعیّت حال مردم یا رویدادها و حوادث کیانی مربوط به زمان مکان خبر نمیدهد بلکه اکثر نوشتهها در مورد فقهای آخرالزمان خبر میدهند. علیرغم فاصلهی تاریخی و زمانی بسیار، زمانی که خواننده این روایات را مطالعه میکند، چنین احساسی به او دست میدهد که قالب این روایات، گویای حقیقت زندگی کنونی ماست و گویا در بین ما زندگی میکنند و در هوای ما تنفس میکنند بلکه چشم ما را برای شناخت واقعیتهایی که در اطرافمان رخ میدهند، بیشتر باز میکنند.
در حقیقت اعتماد و اتکاء به روایات اهلبیت علیهمالسلام، به عنوان مرجع فکری، فرصت کشف و آشکار کردن این تشویشهای بسیار که به دست فقهای آخرالزمان و رسانههای موجود در دستشان بر مردم عرضه داشتهاند را به ما میدهد و همچنین این امکان را برای ما فراهم میکند به واقعیّتهایی پیببریم که رسانهها و مؤسسات دینی مرتبط به آن، حقایقشان را از ملت مخفی داشته و سعی در گمراهی آن دارند، لذا با ملاحظهی خروج از اصل موضوعی که بر زمین واقع گشته و آن خروج از پایه و بنیان اصیل دین (حاکمیّتالله و تنصیب حاکم به خداوند) بوده نزد اغلب مقلدین در حد خودش، یکی از بهترین دستآوردها بوده که به عنوان عبقریۀ فقهاء آخرالزمان از آن توصیف میکنند!!
پنهان داشتن احادیث اهلبیت علیهمالسلام از مردم، یکی از خطرناکترین عملکردهای سیاسی مؤسسات دینی با هدف سبکمغز شماری و گمراهی مردم از مرجعیّت اهلبیت علیهمالسلام و از طرف دیگر، مشروعیت بخشی فقهای آخرالزمان به عنوان جایگزین مناسب میباشد و امرشان به جایی رسید که یکی از بزرگان این مؤسسه، آیة الله العظمی شیخ مهندس محمد یعقوبی (خدا سایهاش را مستدام گرداند)، بوده که در مورد احادیث اهل بیت علیهمالسلام چنین القاء کرده که آن حرفها و کلام پیرزنان است!!!
برادر ابو فاطمه برایم چنین حکایت کرده: (روزی وارد دفتر اسلامی معروف در بصره شدم و در آنجا از فروشنده در مورد کتاب البرهان پرسیدم در پاسخم گفت: تا بدین حال هرگز کسی سراغی از این کتاب نگرفته؛ چراکه در آن چیزی جز احادیث اهلبیت علیهمالسلام پیدا نمیشود!!! این حکایت به سکوت معنادار در پاسخ به فروشنده اشاره میکند و مردم همانطور که کلام فروشنده چنین القاء میکند، همواره در مورد کتب دیگر از جمله تفسیر المیزان و مشابهش میگردند.
حکایت با تمام معنایش دال بر تصرف جایگاه و منصب اهلبیت علیهمالسلام در اذهان عموم، توسط فقهای آخرالزمان میباشد و عمل بدان هم دیگر جای خود دارد. هرچند به نظر از یاد و ذکر اهلبیت علیهمالسلام میگویند و ایشان را ائمّه میخوانند و ممکن است استدلال این نتیجه برخاسته از دلایل ظاهری دیگری باشد! مثلاً در خلال صحبتهای مردم همواره چنین تعبیراتی میشنوی: (مرجع میگوید، مرجع چنین صلاح دیده، من فلان مرجع را تقلید میکنم... و دیگر تعابیر).
میگویم: ذکر این تعابیر به مراتب بیشتر از تعابیر دیگر از قبیل (اهلبیت علیهمالسلام فرمودند...)، بوده است.
۲- در جزء دوم فرهنگنامه یا موسوعه مهدوی (تاریخ غیبۀ الکبری ص ۱۴۵-۱۴۶)، سید صدر، نامهای از امام مهدی علیهالسلام در خطاب به شیخ مفید نقل میکند که به موضع اصلی اشاره میکنم: (...ما هرگز نسبت به شما اهمال و سستی نورزیدهایم و شما را فراموش نکردهایم و اگر چنین بود، قطعاً دشمنان شما را ریشهکن میکردند...). و این قسمت از نامهی شریف به وضوح بر مراعات و پاسداری امام مهدی علیهالسلام و ذکرشان در مورد شیعه، دلالت میکند و این همان عامل عدم نزول مصایب و گرفتاریها و عدم تمکین دشمنان از آسیبرساندن به شیعیان میباشد (...قطعاً دشمنان شما را ریشهکن میکردند...).
و اگر به حال شیعه بنگریم به وضوح میبینیم؛ آنها در وضعیتی به سر میبرند که رشک هم بدان ورزیده نمیشود بلکه در بدترین حال هستند از طرفی فرقههای اموی سبب پراکندگی آنها شده و روزانه صدها تن از آنها را سر میبرند و هزاران تن دیگر فراری و آوارهاند و از جهتدیگر اشغالگران کافر آنها را به ذلت کشانده و مورد قتل و کشتار و هتکحرمت و کرامت قرار داده، و در شدیدترین حالت پراکندگی و از همگسیختگی و اختلاف به سر میبرند (و هر حزبی به آنچه در دست داشته شادمان شده) و چه صادق است توصیف امیرالمؤمنین علیهالسلام از ایشان: (لا تفکّ هذه الشیعة حتی تکون بمنزلة المعز لا یدری الجالس علی ایها یضع یده فلیس لهم شرف یشرفونه ولا سناد یستندون الیه فی امورهم)، (همیشه این شیعه تا حدی هستند که حکم گوسفند یا بز را پیدا میکنند وشخص قصاب نمیداند به کدامیک دست بگذارد و آن را برای ذبح جدا کند و برای آنان شرافتی نیست تا شناخته شوند و نه تکیهگاهی دارند که در کارهای خود بدان تکیه نمایند).
میگویم: این همه حوادث و رویدادهای بدی که بر شیعه رخ میدهد و دیگر اتفاقاتی که قلم در ذکرشان عاجز بوده، آیا دال بر این نیست که امام مهدی علیهالسلام دست از آنها کشیده و به حالشان رها کرده و ذکرشان نمیکند؟ و معنای دستکشیدن از آنها چیست؟! آیا بدان معنا نیست که دیگر آنها را شیعهی خویش حساب نمیکند و نمیبیند!!؟
و بار دیگر میپرسم: شیعه چه گناهی شده که به سببش از ولایت اهلبیت علیهمالسلام خارج شده و مستحق این عذاب الهی شدند؟؟
آری، آن یک عقوبت و عذاب الهیست که بر احدی نازل نمیشود مگر معاند و متکبری که در مقابل آیات الهی میایستد، (ظالم، شمشیر من است به وسیلهی او عذاب میکنم و او را نیز عذاب می دهم)
﴿مَا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِن شَكَرْتُمْ وَآمَنتُمْ﴾، (اگر سپاس بدارید و ایمان آورید خدا میخواهد با عذاب شما چهکند و خدا همواره سپاسپذیر [حقشناس] داناست).
و اما بعد... این کتابی که در بین دستان شماست عبارت است از پاسخ من به سؤال مطرح شده و هریک از شما میتواند خود درصدد یافتن پاسخ برآید، فقط بدانید که از کجا جستجو کنید، حداقل شما تمام مسائل خود را در دامن مرجع نمیریزید و فقط پاسخ سؤالهایتان را از آن بگیرید اما این بار لااقل چنین کاری برای شما اصلاً مقدور نیست و مرجع اینبار حداقل دوای درد را ندارد بلکه جزئی از آن است بلکه جزء بزرگتر است.
آیا شگفتزده شدهاید؟! پس اندکی صبر کنید و حدیث اهلبیت علیهمالسلام در مورد فقهای آخرالزمان را بشنوید، بشنوید که چگونه شرورترین خلق خدا زیر سایهی آسمان هستند و انشاءالله احادیث در طول مبحث این کتاب بر شما عرضه خواهد شد.
پس کجا جستجو میکنید؟! و جوابتان را کجا مییابید؟ به خدا قسم که کسی جز آلمحمد برای شما نیست، به راستیکه بینایی کوری شما و شفای بیمارتان تنها به دست ایشان است و چگونه آنها نباشند در حالی که ثقل قرآنند و قرآن هرگز از غیرشان سخن نفرموده.
﴿قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي﴾، (گفت پروردگارا! سینهام را گشاده گردان و کارم را برای من آسان ساز و از زبانم گره بگشای [تا] سخنم را بفهمند)
﴿رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ﴾
(بار پروردگارا میان ما و قوم ما به حق داوری کن که تو بهترین داورانی)
کلمات کلیدی: آزمایش شیعیان، حاکمیتالله، روایات، رویدادهای واقعی، آخرالزمان