جوانان احمد الحسن

کتابخانه

رؤیا در مفهوم اهل بیت ع

رؤیا در مفهوم اهل بیت گرامی داشت رؤیا نزد آل محمد
59 صفحه

بسم الله الرحمن الرحیم

نام کتاب : رویا در مفهوم اهل بیت

تاریخ انتشار: 1392 ه ش – 2014 م – 1435 ه ق

نام نویسنده: استاد ضیاء زیدی

معرفی:

قبل از هر چیز انسان باید بداند که خداوند سبحان و تعالی، غیب است و راهرسیدن به غیب نیز غیب است و راه غیب گشوده نمی‌گردد مگر به دست غیب.

این کلام بسیار مختصر، تمام محتوا در مورد این مسئله را در بر دارد و بلکهاین امر، از آغاز تا پایان است و خداوند داننده و حکم کننده به امور است.

بدین سبب می‌بینیم که ائمه علیهم‌السلام بر این جانب غیبی تمرکز داشته ودر احادیث بسیاری بر آن تأکید کرده‌اند و نیز سید احمد الحسن علیه‌السلامفرمودند: (پس ایمان کامل، صد در صد ایمان به غیب می‌باشد و آن ایمانانبیاء و مرسلین است). و انصار برخی از رؤیاها را در انتشارات خود،گردآوری کردند و منزلت و شأن عظیم رؤیا در نزد آل محمد علیهم‌السلام راتبیان ساختند.

اما در مقابل امر خداوند سبحان و حجت اولیای او علیهم‌السلام و تأییداتغیبی، باید باطل و ضلالتی نیز وجود داشته باشد و آن طریق ابلیس (لعنةالله) و لشکر ملعون ابلیس است و آنان بُریدگان راه و راهزنان و مُنکران راهغیب هستند، و گر نه دنیا دار امتحان و گرفتاری نبود.

پس بر انسان واجب است، راه و مسیری که بر آن گام بر می‌دارد را،شناسایی کند، که آیا این راه موافق و طبق خواست آل محمد علیهم‌السلاممی‌باشد یا خیر. و بداند که راه مخالف با آل محمد علیهم‌السلام راه ابلیس(لع) است، هر چند لباسی که به تن کرده، از این طریق بوده یا آن یکی.

پس اگر آل محمد علیهم‌السلام را بیابیم، بر حجتی از حجج خداوند سبحاندلالت و تأکید بسیار می‌کنند، و در سوی دیگر منکرانی بیابیم که این حجت رارد می‌کنند بلکه بر انکار آن بسیار لجباز بوده و اصرار می ورزند، امروز ازطریق این حجج، حجیّت رؤیا را عرضه خواهیم کرد؛ چرا که آل محمدعلیهم‌السلام بر حجیّت آن تأکید کردند که ان شاء الله به آن خواهیم پرداخت. به همین سبب منکران حق این حجت الهی، هرگز از ایجاد هرج و مرج‌ها بهمنظور نفی حجت اولیای الهی علیهم‌السلام و گمراهی مردم، دست برنمی‌داشتند.

و اگر خداوند سبحان، مردم را بر کردار نیک مجبور می‌ساخت و هرگز آنان رامورد امتحان قرار نمی‌داد، قطعاً اجر و پاداش نیز باطل می‌گشت و این امرنزد تبعیّت کنندگان تاریخ و حدیث اهل بیت علیهم‌السلام آشکار است، وساده‌ترین مثال برای این مسئله، مثال صدای معجزه‌آسایی است که خداوندبنی اسرائیل را به سبب خروجش از گوساله‌ی سامری، مبتلاء کرد.

در حدیثی شریف از امام باقر علیه‌السلام روایت شده است که فرمودند: (... ثمّ أوحی الله إلی موسی علیه‌السلام: إنّا قد فتنا قومک من بعدک و أضلّهمالسامري و عبدوا العجل و له خوار. فقال موسی علیه‌السلام: یا رب العجل منالسامري، فالخوار ممّن؟ فقال: منّی یا موسی، إنّي لمّا رأیتهم قد ولّوا عنّي وذهبوا إلی العجل أحببت أن أزیدهم فتنة)

(... سپس خداوند به موسی علیه‌السلام وحی کرد: همانا ما قوم تو را، بعد ازتو، مورد امتحان قرار دادیم و سامری آنان را گمراه ساخته و گوساله را بهجای خدا مورد پرستش قرار دادند، در حالی‌که صدای معجزه‌آسا دارد. موسی علیه‌السلام عرض کرد: بار الهی گوساله ساخته‌ی دست سامری بود،پس آن صدای معجزه‌آسا از کجا بود؟ فرمود: ای موسی از سوی من بود،هنگامی‌که دیدم از من پراکنده و دور و به سوی گوساله روانه شدند، دوستداشتم بر فتنه‌اشان بیفزایم.)

و همان‌گونه که سرور فرستادگان فرمودند: (إیاکم و جدال المفتون فإن کلمفتون ملقی حجته إلی انقضاء مدته، فإذا انقضت مدته أحرقته فتنته بالنار)،(با کسانی که گرفتار فتنه‌ها شده‌اند مجادله نکنید چون آن‌ها در فتنه‌ها وآشوب‌ها دچار کجروی‌ها و انحرافات شده‌اند و دست از خیالات خود برنمی‌دارند، آن‌ها را واگذارید تا با برهان‌های خود وارد آتش گردند.)

و از امام صادق علیه‌السلام با این مضمون روایت شده که فرمودند: (إیاکموجدال المفتون فإن کل مفتون ملقی حجته، إلی انقضاء مدته، فإذا انقضتمدته أشغلته خطیئته فأحرقته)، (با کسانی که گرفتار فتنه‌ها شده‌اند مجادلهنکنید؛ چون آن‌ها در فتنه‌ها و آشوب‌ها دچار کجروی‌ها و انحرافات شده‌اند ودست از خیالات خود بر نمی‌دارند، آن‌ها را واگذارید تا با برهان‌های خود واردآتش گردند)

آری، خداوند سبحان درب ضلالت و گمراهی را به صورت نهایی و طبق مرادباطل نمی‌بندد، و الا دنیا، محل آزمایش و امتحان نمی‌شد؛ و اگر خداوند تمامدرب‌های ضلالت و گمراهی را می‌بست، انسان چاره‌ای جز سیر و حرکت برمسیر هدایت نداشت.

پس بدین ترتیب باید، دلایل ظاهری و آشکاری وجود داشته باشند تا اهلباطل برای گمراهی مردم از آن‌ها استفاده کنند و امتحان با این نوع حجت‌هاو دلایل صورت می‌گیرد.

پس هر کس که حجت و دلیل اهل باطل را بشناسد، نسبت به راه و طریق بینامی‌گردد و در فتنه‌ها نمی‌افتد؛ زیرا بطلان و دو رویی دعوت باطل که شبیه بهحق گشته را شناسایی کرده و مثالی برای تبرئه گفته‌ی ابلیس (لع) بر گرفته. ابلیس هرگز نگفت که خدا را عصیان و سرپیچی کرده بلکه همان‌گونه گفته کهخداوند از او حکایت می‌کند: ﴿قالَ ما مَنَعَکَ أَلاّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قالَ أَنَا خَیْرٌمِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ﴾، (فرمود چون تو را به سجده امر کردم چهچیز تو را باز داشت از این‌که سجده کنی گفت من از او بهترم مرا از آتشیآفریدی و او را از گل آفریدی)

و بعد از این مقدمه، به جانبی از دلایل منکران وحی بزرگ الهی (رؤیا) می‌پردازیم، که کلام آنان را در پنج موضع می‌یابیم:

کلام در خصوص رؤیا بر دو قسمت است:

قسمت اول (رؤیای انبیاء)

قسمت دوم (رؤیای مردم عامه).

و کلام در باب قسمت اول حجت است به غیر از قسمت دوم، که رد شده و برزمین واقع غیر قابل انطباق بوده و بر گرفته نمی‌شود.

همانا رؤیای معصوم علیه‌السلام زمانی حجیّتش، منحصر می‌گردد که شکلمعصوم در زندگی دنیایی قابل شناخت باشد؛ به عبارت دیگر باید ابتداویژگی‌های جسمی معصوم را دقیق شناسایی کند تا او را در عالم رؤیاتشخیص دهد، در غیر این صورت رؤیا حجت نیست.

رؤیا در بسیاری از مواقع بر زمین واقع نمی‌گردد، بدین ترتیب به سبب عدموجود مصادیق آن در روی زمین، حجت محسوب نمی‌شود.

دین خداوند بالاتر و والاتر از آن است که از طریق خواب، اخذ شود همان‌طورکه از آل محمد علیهم‌السلام روایت شده است؛ لذا طبق این نصّ اهل بیتعلیهم‌السلام، رؤیا حجت محسوب نمی‌شود.

رؤیا فقط بر صاحب خود حجت می‌باشد و امکان احتجاج با آن بر سایر مردمبه صورت عامه امکان‌پذیر نیست؛ زیرا یک حجت فردی و خصوصی بوده کهمختص فرد شده و کسی غیر از او، شاهد آن نبوده است.

کلمات کلیدی: رؤیای انبیاء ، رؤیای مردم عامه، غیب، امتحان


کلمات کلیدی :

سر فصل ها

فهرست موضوعات کتاب رؤیا در مفهوم اهل بیت ع

مقالات مشابه

مقالاتی که شاید با این مقاله مرتبط باشند

جوانان احمد الحسن 2025