بسم الله الرحمن الرحیم
نام کتاب : مسیح راز خداوند
تاریخ انتشار: 1395 ه ش
نام نویسنده: شیخ صادق محمدی
معرفی:
هر یک از دعوتهای پیامبران ویژگی خاصی دارد، و خداوند سبحان و متعال در این ویژگی خواست و ارادهای دارد که میخواهد به بندگانش برساند. بههمین دلیل عیسی مسیح(ع) رسالتی را آورد که مهمترین رسالت پیش از رسالت پیامبر خاتم(ص) و همچنین آخرین مرحلهی مقدمهسازی از راه پیامبران خدا از فرزندان اسحاق -فرزند پیامبر خدا ابراهیم(ع)- بوده است. پیامبر خدا عیسی(ع) میخواست معانی روحانی را مطرح و اساس آنها راپایهریزی کند و در ضمن سفر آموزشی خود و انتشار رسالتی که به آن مکلّفشده بود، فهم آنها را با استفاده از مثالها به مردم نزدیک کند، و این، نقش مهمی در زندگانی قائم مهدی که سلام و صلوات خدا بر او باد، دارد؛ چرا کهقائم مهدی، جلوهگر اولین سفر به سوی خداوند سبحان و متعال است و اونقطهی عطف بازگشتی -که تمثیل قوس صعود یا همان قیامت صغرا است- میباشد. بازگشت، بر سیر و سلوک در هر آنچه در معنای روحانی جلوهگراست، استوار است و این یعنی رها شدن از هر ناسازگاری، که همانوابستگی انسان به مادیات و اجسام میباشد. از جملهی این وابستگیها بهطور خاص عبارت است از مُناسبات نَسبی از قبیل پدر، برادر و سایر موارد؛مناسباتی که به طور معمول واقعیت انسان را مشخص میکند؛ و بر انسانچنین حکم میکند که این، نتیجهای است حتمی؛ چرا که به پدر و مادریمنسوب میشود که از جمله ویژگیهای عالم اجسام میباشد؛ زیرا به طورمعمول انسان از یک پدر و مادر متولد میشود و با این اتفاق روابط خانوادگینیز بر او واجب میشود. اما نسبتهای روحانی نیز وجود دارند؛ هر چند ازسوی عموم بشر در نظر گرفته نمیشود، مگر کسانی که خداوند مخصوصشان گردانیده و آنان را به این معانی روحانی توفیق عطا فرموده است. پیامبران از این دست مردمان هستند؛ مانند نوح(ع) آن هنگام که ازخداوند درخواست مینماید تا فرزندش را نجات دهد - زیرا از او سرپیچی کرده بود- پاسخ خداوند این بود که او از خویشان تو نیست و او عملی ناشایست است. همانطور که عرض کردم، این روابط تنها در کسانی است کهخداوند آنان را به لطافت روح مخصوص نموده؛ چرا که در این روابط نیزشخص نسَب پیدا میکند، ولی نسبتش نسبتی حقیقی است؛ یعنی برای مادو نوع ارتباط به وجود میآید که روابط میان نوع بشر را مشخص میکند. ازاین جمله، ارتباط طبیعی است که از لوازم عالم اجسام و ماده میباشد؛ زیراهمانطور که بیان کردم، انسان از یک پدر و مادر متولد میشود. ارتباطدیگری نیز وجود دارد که این ارتباط حقیقی است (ارتباط روحانی) و از آن نیزنسبت انسان با دیگری حاصل و ارتباطش با او مشخص میگردد. این ارتباط بهروشنی در دعوت پیامبر خدا حضرت عیسی(ع) آشکار شده و این ویژگی به اینکه ایشان(ع) بدون پدر به وجود آمده، به صورتی روشن و آشکار واضح گردیده است، و این معانی روحانی را ندا میدهد که او پسر است و پدری نیز دارد و پدر، همان کسی است که او را فرستاده و .... بسیاری مسائل دیگر. این معانی در زمان پیامبر خدا حضرت محمد(ص) نیز وجود داشت؛ آنجا که ایشان(ص) رابطهی برادری ایجاد نمود و برای هر مسلمانی از مهاجرین،برادری از انصار قرار داد و میفرمود: مؤمن، برادر مؤمن است؛ تا این معنادر مسلمانان ریشه بدواند. این موضوع همانطور که بیان نمودم، مرحله ای مقدماتی است که قائم -که سلام و صلوات خدا بر او باد- به آن اقدام خواهد نمود. روایت شده است که قائم(ع) در سایهها یا همان عالم ذرّ یا مجرّدات، میان برادران پیوند برادری ایجاد نموده؛ همانطور که از امامان(ع) روایت شده است :امام صادق(ع) میفرماید: (خداوند عزوجل دو هزار سال پیش ازآنکه بدنها را خلق کند، ارواح را در (عالم) سایه، برادر گردانید. هنگامی کهقائم ما اهل بیت قیام کند برادر از برادری که بینشان در (عالم) سایه پیوند برادری برقرار بوده است، ارث میبرد و از برادر ولادتی خودش ارث نمیبرد).
از ابا عبدالله امام صادق و ابا الحسن امام کاظم(ع) روایت شده است که فرمودند: (اگر قائم ما قیام کند به سه مسئله حکم میکند که کسی پیش از اوبه آنها حکم نکرده است: پیرمرد زناکار را میکشد، منع کنندهی زکات را به قتل میرساند و برادر از برادرش در عالم سایهها ارث میبرد).
زیرا این وابستگیها بر اساس آن معانی روحانی است و سرآغازها رهسپار شدن به توحید در سفر بازگشت به سوی خداوند سبحان و متعال میباشد؛ زیرا در این سفر، از بین رفتن ناسازگاریها وجود دارد؛ آنجا که معانیروحانی به جای معانی مادی که علت هلاکت مردم و ستم به بندگان است، مینشیند؛ چرا که انسان، اسیر این قید و بند هایی است که از لوازم و ضروریات ماده می باشد، و این، همان زندان استک همانطور که امام امیر المومنین بیان فرموده اند که دنیا زندان مومن است.
کلمات کلیدی: ارتباط روحانی، برادر مؤمن، ارتباط جسمانی، برادر نَسبی، عالم سایه