جوانان احمد الحسن

کتابخانه

در پیشگاه صیحه

در پیشگاه صیحه پژوهشی راه‌بُردی و علمی درباره خواب‌ها
69 صفحه

پژوهشی راه‌بُردی و علمی درباره خواب‌ها

بسم الله الرحمن الرحیم

نام کتاب : در پیشگاه صیحه – واکاوی روشمند و علمی رویاها

تاریخ انتشار: 1391 ه ش – 2013 م – 1434 ه ق

نام نویسنده: استاد زکی انصاری

معرفی:

رسول خدا(ص) فرموده است: «اگر شیطان‌ها گرد قلب بنی‌آدم نمی‌چرخیدند،هرآینه انسان به ملکوت می‌نگریست.»

این سخن رسول خدا(ص) واقعیتی در نهایت اهمیت را آشکار می‌کند؛ اینکهنگریستن در ملکوت، راهنما به‌سوی علم و معرفت است، وگرنه چرخیدنشیاطین گرد قلب فرزند آدم چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟! جز برایبازداشتن او از شناخت حقیقی، و فعالیت در جهت باقی‌نگه‌داشتنش درتاریکی و نادانی، و سپس سوءاستفاده از او در جهت نافرمانی خداوندسبحان؟! تا پندار خام ابلیس (که لعنت خدا بر او باد)، و تلاش و کوشش اورا برای گمراه‌کردن محقق نماید.

حق تعالی می‌فرماید: «قَالَ أَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْوَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ» (گفت: مرا تاروزی که برانگیخته می‌شوند مهلت ده فرمود: تو از مهلت‌یافتگانی گفت: پس به‌واسطه آنچه مرا به بیراهه افکندی، من هم برای [فریفتن] آنان حتماً برسر راه راست تو خواهم نشست آنگاه از پیش‌رو و از پشت‌سرشان و ازطرف راست و از طرف چپشان بر آن‌ها می‌تازم، و بیشترشان را شکرگزارنخواهی یافت).

این روایت شریف نشان می‌دهد، نجات، در تلاش و کوشش برای نگریستن درملکوت خلاصه می‌شود؛ زیرا ملکوت، عالم پاکی و معرفت، و عالم ارتقا و نزدیک‌شدن به نور و دیدن حقایق بالایی است؛ به این ترتیب غایت و هدف از خلقت که همان شناخت و معرفت خداوند سبحان است، تحقق می‌یابد.

حق تعالی می‌فرماید: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» (و جن و انس را نیافریدم مگر برای آنکه مرا عبادت کنند) و طبق آنچه از اهل‌بیت طاهر(ع) روایت شده است یعنی برای اینکه مرا بشناسند؛ و این شناخت و معرفت، نیازمند آن است که انسان، در جهان‌های نورانی ارتقا پیدا کند، و آن نیز نگریستن در ملکوت است. این پیامبر خدا ابراهیم(ع) است که خداوند سبحان دروازه ملکوت را برایش گشوده است تا در آن بنگرد و از یقین‌کنندگان باشد.

حق تعالی می‌فرماید: «وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَباً قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الْآفِلِينَ فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغاً قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفاً وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ»

(و این‌گونه ملکوت آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم نمایاندیم تا از جمله یقین‌کنندگان باشد پس چون شب بر او پرده افکند ستاره‌ای دید گفت: «این پروردگار من است» و آنگاه چون غروب کرد گفت: «غروب‌کنندگان را دوست ندارم» و چون ماه را در حال طلوع دید گفت: «این پروردگار من است»؛ آنگاه چون ناپدید شد گفت: «اگر پروردگارم مرا هدایت نکرده بود قطعاً از گروه گمراهان بودم» پس چون خورشید را برآمده دید گفت: «این پروردگار من است، این بزرگ‌تر است» و هنگامی که افول کرد گفت: «ای قوم من، من از آنچه [برای خدا] شریک می‌سازید بیزارم من از روی اخلاص، پاک‌گرایانه روی خود را به‌سوی کسی گردانیدم که آسمان‌ها و زمین را پدیدآورده است؛ و من از مشرکان نیستم). بنابراین بسته‌شدن دروازه ملکوت،نشانه‌ای برای موفقیت شیاطین (لعنت خدا بر آنان) در کارهایی است کهانجام می‌دهند. همه تلاش آن‌ها این است که فرزندان آدم را از ملکوت جداکنند؛ زیرا آن‌ها به‌خوبی می‌دانند آنچه از ملکوت می‌آید برملاکننده نقشه‌هایپلید، و ازبین‌برنده تمامی اعمال و کارهایشان است، و از این‌رو بر انسان لازماست از غفلت خود بیدار شود و از غوطه‌ور‌شدن در جهانی که توصیف وواقعیت آن از طرف آفریننده‌اش چیزی بیش از جهان لهو و لعب نیست بیرونبیاید.

حق تعالی می‌فرماید: «وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلاَّ لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَيَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ» (و زندگی دنیا جز بازی و سرگرمی نیست، و قطعاً سرایبازپسین برای کسانی که پرهیزکاری می‌کنند بهتر است. آیا نمی‌اندیشید؟)؛و ملکوت همان سرای آخرت است و تلاش برای نگریستن به آن، در جهتشناخت نعمت‌های معرفت و نزدیکی به ساحت مقدس خودش -سبحان‌ومتعال- است که خداوند سبحان برای بندگانش در آخرت ذخیره کرده است. نگاه بهملکوت، بازگشتگاه بنده را می‌شناساند؛ همان بازگشتگاهی را که به‌سوی آندر حرکت است؛ یعنی همان چیزی که حقیقت این جهان را به‌عنوان عالمامتحان، برایش آشکار می‌کند که طبق توصیف امیرالمؤمنین(ع)، دنیایناپایدار و سرای گذر است؛ از این‌رو آل محمد پاک و طاهر(ع) به ما فرمانداده‌اند از این دنیا برای سرای قرار، توشه برگیریم، و چنین معنایی را بیانفرموده‌اند که دنیا فقط سرای گذر، و آخرت، سرای قرار است؛ پس از محلگذر خود توشه برگیرید و به‌سوی محل قرار خود رهسپار شوید! حال چگونهانسان می‌تواند ضرورت توشه‌برگرفتن برای آن را درک کند تا وقتی که از آناطلاع نداشته باشد و آن را نشناسد؟! به همین دلیل خداوند سبحان، بارحمت و فضل خود، راه ملکوت و نگریستن در آن را مقرر فرمود تا به‌وسیله آنشناخت و معرفت توشه برگیریم؛ شناختی که ما را به‌سوی اشتیاق برای سرای قرار سوق می‌دهد و با سرای گذر، انس و الفت نگیریم.

راه‌های نگریستن به ملکوت بسیارند و چه بسا پربیننده‌ترین راه‌ها، راه رؤیا در خواب باشد.

این راه، در حالی در نفس فرزند آدم شکل می‌گیرد که آزاد و رها از تدبیر بدن و مشتاقانه چشم‌انتظار جهان خودش است؛ همان جهانی که از آن آمده است. این روش، چیزی را در اختیار نفس قرار می‌دهد که به او در کار و عمل در جهت محقق‌ساختن هدف و غایت الهی کمک می‌کند و به این ترتیب نقش نفس در بدن، نقش محرک به‌سوی این غایت و هدف می‌شود، که اگر این‌چنین نبود بدن تبدیل به قیدی برای این نفس می‌شد، و تلاش شبانه‌روزی نفس صرف تدبیر بدن و اجرای شهوات و خواسته‌های آن می‌شد؛ یعنی دقیقاً همان نتیجه‌ای که امروز برای بیشتر مردم حاصل شده است: مردمی که خداوند سبحان را فراموش کردند، پس [خداوند هم] خودشان را از یادشان برد و آن‌ها را در بدن‌هایشان دفن نمود، در حالی که خودشان به آن توجهی ندارند و به این ترتیب خود را از نور معرفت حقیقی محروم می‌کنند.

ولی با وجود روی‌گردانی بیشتر مردم از نگریستن در ملکوت، خداوند سبحان از سر لطف و رحمتش در خلقت، دروازه ملکوت را به روی آن‌ها نبست؛ بلکه این دروازه تا روز وعده‌داده‌شده یعنی روز قیامت صغری همچنان برای آن‌ها گشوده است تا هرکس زنده می‌شود با دلیل و بیّنه زنده شود و هرکس هلاک می‌شود با دلیل و بیّنه هلاک شود. این روی‌گردانی و انکار به همین صورت [تا ابد] ادامه نخواهد یافت و ناگزیر باید حد و حدودی داشته باشد تا بشریت به آن حد برسد و ثمرات و نتایج ناشی از این انکار را درو کند؛ و برای اینکه حجت بر مردم تمام شود خداوند سبحان در میان آن‌ها رسولانی بشارت‌دهنده و انذاردهنده گسیل می‌دارد، تا به آن کسی که به ملکوت خدا می‌نگرد بشارت دهند تا او حقیقت را بشناسد و به آن ایمان بیاورد، و کسی را که روی‌گردان می‌شود و تکذیب می‌کند هشدار دهند که فرجامش، خسران و زیانکاری خواهد بود.

بر این اساس، سنت خداوند سبحان در خلق جاری شد، تا آنکه در نهایت ما امروز به غایت و هدف نهایی از تمامی این زمینه‌سازی‌ها و تشویق و تحریک مردم برای نگریستن در ملکوت رسیدیم. امروز، روز بزرگ خدا و روز برپایی دولت عدل الهی است؛ و با این دولت که برای مردم آشکار می‌شود دعوت به نگاه‌کردن در ملکوت، خالی از هدف و غایتی بزرگ نبوده است؛ بلکه دعوتی برای آشکارشدن امری عظیم و وجهی بزرگ بوده است، و این امر عظیم، تبدیل و استحاله این جهانی که خداوند سبحان از زمان خلقتش به آن نگاه نکرده، به تصویری از عالم ملکوت است تا زیر نظر خداوند سبحان قرار بگیرد و توحید در جای‌جای آن گسترده شود؛ تا آنجا که در هر کرانه آفریده‌اش جز ندای به شهادت‌های سه‌گانه الهی شنیده نشود:

شهادت می‌دهم خدایی جز خدای یکتا و بی‌همتا نیست که شریکی ندارد، و شهادت می‌دهم محمد بنده و فرستاده اوست، و شهادت می‌دهم علی، ولی خداست. با این شهادت‌های سه‌گانه، این عالم تبدیل به صورتی از آن عالم مقدس پاک می‌شود. از همین رو خداوند متعالی می‌فرماید: «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ» (او کسی است که فرستاده خود را با هدایت و این حق گسیل داشت، تا آن را بر هرچه دین است فائق گرداند، هرچند مشرکان را ناخوش آید)؛ و ناگزیر برای ظهور دین الهی، باید عالم ملکوت بر عالم دنیا تسلط یابد و فصل‌الخطاب و سخن نهایی از آن عالم شود، و برای آنکه این غایت محقق گردد، و ازسر لطف و رحمت الهی، آخرالزمان و اهلش به گشوده‌شدن دروازه‌های عالم ملکوت و حرکت به‌سوی آن با واضح‌ترین و روشن‌ترین راه ها - ‌یعنی راه رویا - برایعموم مردم اختصاص داده شده‌اند؛ چرا که همان‌طور که اهل‌بیت ع بیان فرموده‌اند‌ راه‌های حرکت به‌سوی خداوند سبحان به تعداد نفس‌های خلایق است.

این پژوهش تلاش می‌کند کلمه‌ای در این راه عظیم باشد که در محتویاتشچیزی باشد که هر خواهان و درخواست‌کننده ای را به حقیقتی که خداوند سبحان در کتاب خود، و اهل‌بیت طاهر ع در روایات شریف خود بیان فرموده‌اند رهنمون کند؛ به‌طوری که برای طالب حق، هیچ نقطه مبهمی باقی نگذارد، مگر آنکه آن را روشن کرده باشد تا سیر و حرکت او بر این صراط، ایمن باشد و از او چیزی بیش از عزم و اراده برای رهسپارشدن و جنگ با «من و منیت» ‌که برایش مانعی ذاتی در برابر پیمودن راه نور و پاکی شکل می‌دهد‌ درخواستی نکند. به همین منظور، مراحل این تحقیق در جهت رسیدن به هدف نهایی‌اش ترسیم شده است؛ یعنی بیان اهمیت این راه‌یعنی ولایت‌و میزان تعلق‌داشتنش به شرایطی که ما امروز در آن قرار داریم، و آیات و فرصت‌های الهی که ما بر ما می‌گذرند و اهل‌بیت ع به ما فرمان داده‌اند آن‌ها را غنیمت بشماریم.

امیرالمؤمنین ع فرموده است: «هیبت با ناامیدی، و حیا با حرمان قرین شده است؛ و فرصت‌ها همچون ابر می‌گذرند، پس فرصت‌های خیر را غنیمت بشمارید.» و امروز بهترین فرصت برای مردم فراهم شده است؛ فرصتی که انبیا و رسولان گذشته و حتی آل‌محمد ص آرزویش را داشته‌اند. از اهل بیتع روایت شده است: «اگر او را درک می‌کردم قطعاً روزهای زندگی خود را به او خدمت می‌نمودم.» و این فرصت ملکوتی الهی، همان قائم آل محمد ع، امید و آرزوی انبیا و فرستادگان، و حتی غایت و هدف نهایی تلاش بشریت از زمان آدم بوده است؛ از این‌رو و به‌وسیله او ملکوت، به این جهان نزدیک شده است تا پس از آنکه اهل این جهان، فرصت‌های خیر بسیاری را که برای ارتقایشان فراهم شده بود تباه کردند و زندگی این دنیا را بر آخرت ترجیح داد، ملکوت را به این جهان نزدیک کند.

گام‌های این پژوهش از «پیش‌درآمد» شروع می‌شود و سپس به فصل اول می‌رسد که به رؤیاها می‌پردازد: اینکه چه ماهیتی دارند؟ چگونه رخ می‌دهند؟ علت رخ‌دادنشان چیست؟ چه انواعی دارند؟ و جایگاه به‌وجود‌آمدنشان کجاست؟ سپس به فصل دوم می‌رسد که به رؤیاها در قرآن کریم و کتاب مقدس می‌پردازد. عرصه فصل سوم، تحقیق و بررسی سنت مطهر وارد‌شده از رسول خدا محمد و خاندان پاکش ع است و اینکه چگونه به موضوع رؤیا پرداخته شده است و رؤیاها چگونه بیان شده‌اند؟ و در انتها، به جمع‌بندی و نتیجه‌گیری می‌رسیم.

از خداوند سبحان مسئلت دارم خواننده گرامی را از فواید این تحقیق بهره‌مند سازد و این تحقیق به‌صورت کلی، با وجود نقص‌ها و کوتاهی‌هایی که در خود آمیخته دارد‌ - چه برسد به قصورهایی که اتفاق افتاده است - ‌اشاره‌ای - ‌هرچند کوتاه و مختصر‌در این راه عظیم باشد؛ یعنی راه دعوت یمانی آل محمدع و قائم رانده‌شده طردشده شان؛ و من پناه می برم به خداوند از اشاره به «انا»‌ گوشه‌ای از پذیرفته‌شدن در پیشگاه سرور و مولایم، یمانی آل محمد، امام احمدالحسن ع را به دست آورم؛ و از او می‌خواهم نزد پروردگار سبحانم برایم طلب مغفرت کند و کوتاهی و قصور مرا ببخشاید و مرا به ثبات و حسن عاقبت دعا فرماید.

و آخرین دعای ما اینکه: سپاس و ستایش از آن خداوندی است که ما را به این راه، هدایت فرمود؛ و اگر خداوند، پروردگار جهانیان، ما را هدایت نکرده بود راه خود را نمی‌یافتیم؛ و سلام و درود تام و تمام خداوند بر محمد و آل محمد، ائمه و مهدیون باد!

کلمات کلیدی: ملکوت، ارتقا، هدف از خلقت، جهان‌های نورانی،رؤیا


کلمات کلیدی :

سر فصل ها

فهرست موضوعات کتاب در پیشگاه صیحه

مقالات مشابه

مقالاتی که شاید با این مقاله مرتبط باشند

جوانان احمد الحسن 2025