جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامبسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق (علیه السلام) میفرماید:
(قائم (علیه السلام) پیش میآید تا به نجف میرسد. سپاه سفیانی و یارانش از کوفه بهسوی او خروج میکنند در حالی که مردم با او هستند. آن روز، چهارشنبه است. او دعوتشان میکند و آنها را به حقش سوگند میدهد و آنها را باخبر میسازد که مظلوم و مقهور بوده است و میفرماید: هر کس در مورد خدا با من احتجاج کند، من شایستهترین مردم به خدای هستم... پس آنها میگویند: از هر جا که میخواهی برگرد که ما به تو نیاز نداریم. همانا ما خبر را به شما رساندیم و شما را آزمودیم ...).
امیدوارم طلبههای حوزههای علمیه در نجف، قم و در هر جای دیگر این نصیحت و اندرزی را ـکه پیشاپیشِ عذابی دردناک استـ بپذیرند، و گفتار آل محمد را ـهمانطور که خداوند به آنها امر فرموده استـ ارج و منزلت دهند و حکمت یمانیه را چون پر کاهی بر باد ندهند؛ که پشیمان میشوند و پشیمانی را چه سود!
ای قوم ﴿پيامهای پروردگارم را به شما میرسانم و شما را اندرزگويی (خیرخواهی) امينم﴾([الأعراف: ۶۸.])، حداقل مانند ملکۀ سبا با خود به انصاف رفتار کنید ﴿همانا آن از سلیمان است و همانا آن است به نام خداوند بخشنده مهربان﴾([النمل: ۳۰.]).
ابو خدیجه از ابو عبد الله امام صادق (علیه السلام) روایت میکند که فرمود: (وقتی قائم (علیه السلام) قیام کند با امری جدید میآید، همانطور که رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) در ابتدای اسلام به امری جدید دعوت مینمودند).
هرانسان جویای حقی وقتی این روایت را میخواند باید خود را برای پذیرفتن امری جدید ـغیر از آنچه به آن خو کرده استـ آماده کند؛ حتی برخی روایات، امر قائم را غریب و اصحابش را غُرَبا (غریبان) توصیف کردهاند: (اسلام غریبانه آغاز شد و غریبانه بازخواهد گشت؛ پس خوشا به حال غریبان!).
ولی با تأسف، هر حزب و گروهی میخواهد امام (علیه السلام) موافق با همان برداشت خودش و بر حسب طرح و نقشهای که خودش برای قیام آن حضرت برنامهریزی کرده است بیاید؛ حتی امام باید از طریق کسانی که برای پیروی از آن حضرت (علیه السلام) برنامهریزی کردهاند بیاید، و به این ترتیب: ﴿و هر فرقهای به آنچه نزدشان بود دلخوش کردند﴾([المؤمنون: ۵۳.])، بنابراین اگر امام از طریقی دیگر بیاید ﴿گفتند: چرا اين قرآن بر بزرگمردی از آن دو شهر نازل نشده است؟﴾([الزخرف:۳۱.]).
و اگر با طرح و برنامهای که به ذهن آنها خطور نکرده و با امری جدید بیاید از نظر آنها امام محسوب نمیشود و باید با تکذیب، تمسخر و استهزا رویارو گردد؛ و گویا این گفتار حق تعالی: ﴿ای دريغ بر اين بندگان! هيچ فرستادهای بهسوی آنها نیامد مگر آنکه به سخرهاش گرفتند!﴾([يـس: ۳۰.])، گوشهایشان را نمیکوبد و آنها را قصد نمیکند. وضعیت به همین صورت بوده، هست و خواهد بود تا آنجا که کار برای آنها به پیکار با امام مهدی (علیه السلام) بینجامد.
از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است: (هنگامی که قائم (علیه السلام) بهپا خیزد بهسوی کوفه میرود. چند ده هزار نفر از بتریه که با خود سلاح دارند به او میگویند: از همانجا که آمدهای برگرد ما به فرزندان فاطمه نیازی نداریم. پس شمشیر را در میانشان قرار میدهد و تا آخرینشان را میکشد. سپس به کوفه داخل شده، تمام منافقین شکاک را از بین میبرد، کاخهایشان را ویران میکند و مبارزینشان را میکشد تا خداوند عزّوجلّ راضی گردد).
و این اندرزی برای هر کسی است که از بازگشت میترسد و نمیخواهد با امام با این سخن که (ای پسر فاطمه برگرد) رویارو شود.
***
و سپاس و ستایش تنها از آنِ خداوند آنِ پروردگار جهانیان است، و صلوات تام و تمام خدا بر محمد و آل محمد، ائمه و مهدیین باد! ...
حق تعالی میفرماید : ﴿او همان کسی است که اين کتاب را بر تو نازل کرد؛ بعضی از آيههایش محکماتند، اين آيهها ام الکتاب هستند، و بعضی آيهها متشابهاتند. آنها که در دلشان ميل به باطل است ـبه سبب فتنهجويی و ميل به تأويلـ از متشابهات پيروی میکنند، درحالیکه تأويل آن را جز خداوند و آنان که قدم در دانش استوار کردهاند، نمیدانند و آنان میگویند: ما به آن ايمان آورديم، همه از جانب پروردگار ما است؛ و جز خردمندان پند نمیگيرند﴾([آل عمران: ۷.]).
در سخن معصومین (علیهم السلام) متشابه دیده میشود همانطور که در سخن خداوند سبحان و متعال متشابه وجود دارد، و این مطلبی است که از آنها (علیهم السلام) روایت شده است؛ و چقدر آنها (علیهم السلام) در بیان آنچه مخصوص قائم (علیه السلام) بوده است به متشابه نیازمندتر هستند؛ آنچنان که امام رضا (علیه السلام) تعبیر میفرماید: (... به راستی اگر ما آنچه شما میخواهید را به شما بدهیم قطعاً شرّی برایتان میشد و گردن صاحب این امر (علیه السلام) گرفته میشود).