1346 ولادت امام احمدالحسن ع
ایشان در بصره، جنوب عراق زندگی میکرد و دروس آکادمیک خود را کامل نمود و مدرک لیسانس مهندسی عمران دریافت کرد و بعد، به نجف اشرف رفت.
1368دیدار با امام مهدی ع
سیداحمد (ع) در عالم واقع، با پدرشان امام مهدی (س) دیدار مینمود و از علم ایشان استفاده مینمود و براساس دستورات ایشان عمل میکرد.
1377 آغاز اصلاح
ایشان به دستور امام مهدی، آغاز به نقد شدید باطل، در حوزه نمود و از ایشان، درخواست اصلاح علمی و عملی و مالی نمود و پس از مسیر نقد و درخواست اصلاح، دعوت تا سال 2002 ادامه یافت.
1381 آغاز اعلام دعوت
آغاز اعلام دعوت، در سال 2002 بود. پس از آن، نظام صدام دنبال امام احمدالحسن (ع) افتاد. ایشان مجبور شدند که چند ماه اندک، از چشمان ایشان پنهان شوند. در این مدت، هیچ یک از مومنین بجز شیخ ناظم (خداوند حفظ کند) با ایشان دیدار نمیکرد. در آن زمان برای اینکه به امام احمدالحسن (ع) برسد، سختی زیادی کِشید.
1382دعوت مهدویه، دوباره آغاز به کار کرد
پس از مدتی از سرنگونی نظام بعث در سال 2003، دعوت مهدویه دوباره در نجف و بصره و عماره و ناصریه و بغداد و کربلا و دیگر استانهای عراق آغاز به کار نمود. سپس شیخ ناظم عقیلی نزد امام احمدالحسن (ع) آمد که حسین جبوری «ابوسجاد» با ایشان بود. و در آن زمان، با ایشان به نجف اشرف رفت. به فضل خداوند، یکی از انصار آنجا بود که همان شیخ حبیب مختار (خداوند حفظش کند) بود. ایشان، پدر شیخ حازم مختار است. ایشان در حیالنصر نجف، خانهای داشت و اتاق یا منزلی دور از خانهاش داشت. ایشان در آن زمان، آن را برای کار دعوت قرار داد. امام احمدالحسن (ع) این مکان را مکتب و دفتری قرار داد که در آن، با همه مردم دیدار میکرد. انصار و طلبههای حوزه و دیگران. ایشان (ع) در آن زمان، در خانهای چسبیده به مسجد سهله زندگی میکرد و در مکتب یا اتاق حتی تا زمان دیری داشت و با مردم و مومنین دیدار مینمود. همانطور که از حسینیهها دیدار میکرد و نماز جمعه برپا میکرد و با مومنین و پرسشگران در حسینیهها دیدار میکرد.
1385 آغاز مرحله جدید که همان دیدار نکردن با عموم مومنین، مانند پیش از آن بود
پس از این، کارها به گونهای بر امام احمدالحسن (ع) سخت شد؛ به خاطر فتواهای مجرمانه و بیمسئولیت، از برخی از افرادی که مدعی دین بودند و همچنین حرکتهای برخی از افرادی که در آن زمان، در عراق نفوذ داشتند. درنتیجه ایشان در سال 2006 مجبور شد که برخی از انصار را مکلف کند -ازجمله شیخ عیدان، ابوحسین- تا مکان امنی پیدا کنند که در آن زندگی نماید. آنان زمین کشاورزی را در اطراف نجف یافتند و آن را در آن زمان خریدند و خانهای در آن ساخت تا خود و خانوادهاش در آن زندگی کنند. ایشان عملاً در پایان سال 2006 برای زندگی به آنجا رفت و از عموم انصار و همچنین مردم دور بود. ایشان (ع) در این زمان، امکان نداشت که به استمرار در مکتب یا دفتر حضور پیدا کند و در آن، با انصار و عموم مردم دیدار نماید. و این امکان را نداشتند که مانند قبل، نماز جمعه را در حسینیهها اقامه کنند. اینچنین بود که در پایان سال 2006 مرحله جدیدی در دعوت آغاز شد. همان دیدارنکردن رودر رو با عموم مومنین و سخنگفتن مستقیم با آنان، مانند قبل. بلکه امام احمدالحسن (ع) به منتقلکردن اخبار و راهنماییها از راه مومنین مورداعتماد کفایت میکرد و همان افرادی که مکان خانه ایشان را میدانستند و با ایشان ارتباط داشتند و در آن زمان، با ایشان دیدار میکردند. از جمله: سید علا میالی و حسین جبوری «ابوسجاد» و برادرش محمد (خداوند حفظ کند) و شیخ حیدر زیادی و شیخ محمد حریشاوی و دیگر مومنین مورداعتماد، در آن زمان. به علاوه اینکه با مکان حوزه مهدویه و مکتبی که در آن زمان در نجف بود، ارتباط داشتند و همیشه آنان را راهنمایی میکرد.
1386حملهورشدن به خانهایشان، از سوی نیروهای بزرگ نظامی
امام احمدالحسن (ع) در این خانه بود تا اینکه در آغاز سال 2007 مجبور شد که آن را ترک کند و نیروهای بزرگ نظامی، فقط بعد از ساعاتی از ترک خانه توسط ایشان و همسر و فرزندانش، به خانه حملهور شدند. طبیعتاً این حمله، اجازه قانونی و منطقی نداشت. بلکه فقط رفتارهای گروههایی بود که در آن زمان، نفوذ داشتند و نه بیشتر. متاسفانه یکی از همسایههای امام احمدالحسن (ع) را دستگیر کردند و به شکل بدی، او را شکنجه دادند. درحالی که همسایه ایشان، حتی نمیدانست که ایشان چه فردی است؟ ایشان (ع) بین آنان بود، ولی نمیدانستند که ایشان کیست؟
1386اتفاقات محرمالحرام
اینچنین بود که وضعیت امام احمدالحسن (ع) ناامن بود و مناسب ارتباط با عموم مومنین و مردم نبود؛ مخصوصاً پس از اتفاقات مشهور سال 2008 م - 1429 ه، که نیروهای مسلح به مکان عبادت مومنین و با تشویق مردان دینی بانفوذ حملهور شدند. بسیاری از انصار، در آن به شهادت رسیدند و همچنین، بسیاری دستگیر شدند و تا امروز نیز در زندان هستند. این وضعیت ادامه داشت و به ارتباط از راه برخی از افراد مورداعتماد کفایت شد و از راه سایتهای دعوت در اینترنت و مکان حوزه و مکتبی که هر وقت فرصت بازگشایی داده میشد، بازگشایی میشد.
1391 ارتباط اجتماعی
این حالت از پایان سال 2006 و تا پایان سال 2012 بود و پس از اینکه 6 سال تمام شد و همانطور که خداوند سبحان و متعال خواست، خداوند با فضل و منّتش گشایش نمود و با فضل برخی از مومنین و تلاش آنان، امکان منتقلشدن به مکانی که در حد خود امن بود، فراهم شد. اینچنین بود که مرحله جدیدی از دعوت آغاز شد و ایشان این امکان را پیدا کردند که صفحه ارتباط اجتماعی در سایت فیسبوک (لینک) بازگشایی کنند که دوباره این توانایی را پیدا کنند که در این دفتر اجتماعی، بین مردم حضور پیدا کنند و از خلال این صفحه، با عموم مومنین و مردم سخن بگویند. اینچنین شد که ایشان (ع) بین مردم بازگشت و از آنان میشنید و آنچه مینگاشتند را میخواند و با آنان سخن میگفت و از خلال این صفحه ارتباط اجتماعی، با آنان گفت و گو مینمود. والحمدلله رب العالمین. همچنین در این مرحله، امام احمدالحسن (ع) از خلال اتاق گفت و گوی صوتی دعوت مبارک «پالتاک» حضور و ارتباط داشتند و از خلال شبکه ماهوارهای منجی بشریت و همچنین رادیو منجی بشریت در دیترویت