بیانیه سید احمدالحسن (ع) به مناسبت عید غدیر
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله رب العالمین
اللهم صلی علی محمد و آل محمد الائمة والمهدیین و سلم تسلیماً کثیرا
السلام عليكم و رحمة الله و بركاته
ای مسلمانان سالِ خوب و با عافیتی به مناسبت فرا رسیدن عید حاکمیت خدا و عید غدیر مبارک، داشته باشید، این مناسبتِ فرخنده و عزیز بر خدا و بر قلب محمد حبیب الله و بر قلبهای مؤمنین. خداوندا! هر کس که در اين روز آماده و مهیاء شود و به امید عطاء و بخشش و جایزه و احسانِ آفریده اى، ساز و برگ رفتن به حضور او فراهم سازد، پس ـ اى خداوند من ـ باریابى و آمادگى و تهیه ساز و برگ و آماده شدنِ من، به درگاه توست و به امید بخشش و جایزه ها و احسان هاى تو، خداوندا جائزه خود را براى ما قرار ده و آن، اينكه بوسيله ما دين حقت را پیروز گردان، اى ارجمندترين ارجمندان و اى كاملترين بخشايندگان.
خداوند متعال فرمود: (وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَ إِقَامَ الصَّلَاةِ وَ إِيتَاء الزَّكَاةِ وَ كَانُوا لَنَا عَابِدِينَ). الأنبياء: 73
(و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما هدايت مىكردند و به ايشان انجام دادن كارهاى نيك و برپاداشتن نماز و دادن زكات را وحى كرديم و آنان پرستنده ما بودند).
(وَ جَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَ كَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ). السجدة: 24
(و چون شكيبايى كردند و به آيات ما يقين داشتند برخى از آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما [مردم را] هدايت مىكردند).
اينها ائمه ی کرام درود خداوند بر آنها باد هستند، اخلاص در عبادت (وَ كَانُوا لَنَا عَابِدِينَ، و آنان پرستنده ما بودند) را تقديم كردند، صبر و تصديق و يقين به آيات خدا و به وحی خدا را تقدیم نمودند، (لَمَّا صَبَرُوا وَ كَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ، و چون شكيبايى كردند و به آيات ما يقين داشتند)، پس شایستگی این را پیدا کردند تا آنها را پیشوایانی که به فرمان او هدایت کنند قرار دهد، در این دو آیه خداوند سبحان که (لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ، در آنچه [خدا] انجام مىدهد چون و چرا راه ندارد) دلیل تعیین این بندگان بعنوان پیشوایانی که به امر او هدایت می کنند را واضح می کند، زیرا برتری دانستن بدون علت و سبب با عدل منافات دارد و او سبحانه و تعالی عادل است، و لهذا ای عزیزان مؤمن می گویم: همگی شما فطرت و استعداد را دارا می باشید تا مانند محمد (ص) و علی (ص) و آل محمد (ص) باشید، پس فرصت و شانس خود را از دست ندهید، و بر حذر باشید که همگی شما حامل نقطه سیاه هستید که ممکن است شما را هلاک گرداند و بدتر از ابلیس لعنه الله پیشوای متکبران بر خلفای خدا بر روی زمینش قرار دهد، از خداوند متعال خواستارم تا خیر آخرت و دنیا را به شما عطاء فرماید.
(كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ (18) وَ مَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ (19) كِتَابٌ مَّرْقُومٌ (20) يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ (21) إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ (22) عَلَى الْأَرَائِكِ يَنظُرُونَ (23) تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ (24) يُسْقَوْنَ مِن رَّحِيقٍ مَّخْتُومٍ (25) خِتَامُهُ مِسْكٌ وَ فِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ (26)). المطففين
(نه چنين است در حقيقت كتاب نيكان در عليون است (18) و تو چه دانى كه عليون چيست (19) كتابى است نوشته شده (20) مقربان آن را مشاهده خواهند كرد (21) براستى نيكوكاران در نعيم [الهى] خواهند بود (22) بر تختها [نشسته] مىنگرند (23) از چهرههايشان طراوت نعمت [بهشت] را در مىيابى (24) از بادهاى مهر شده نوشانيده شوند (25) [بادهاى كه] مهر آن مشك است و در اين [نعمتها] مشتاقان بايد بر يكديگر پيشى گيرند (26).
علی (ع) چه چیزی را تقدیم کرد تا این فضل و برتری الهی را حاصل کند؟
علی درود خداوند بر او باد، رسول الله محمد (ص) در اولین روزهای بعثتش را یاری داد پس اولین ایمان آورندگان بود، سپس در حالی که در آغاز جوانی ش بود زندگی خود را بین دستان خداوند سبحان قربانی کرد و در هر بار با زخم یا زخمهایی کُشَنده خارج می شد ولیکن زخمها او را در سیر به راه مرگِ مجدد باز نمی دارند، عبادت و اخلاص را تقدیم کرد، هر آنچه داشت را صدقه داد، انگشترش، و غذایش در حالی که روزه بود، و هیچ کس از عمل او اطلاعی پیدا نمی کرد چنانچه خداوند قرآن را نازل نمی کرد که فعل ایشان (ع) را یاد آوری کند، علی درود خداوند بر او باد گریه هایش در بین دستان خداوند را حتی بر فاطمه درود خداوند بر او با د پنهان می کرد، علی منیت را زیر پا گذاشت و درخواست نکرد تا ذکر شود لذا خداوند حُکم و علم و فضل و برتری بر دو عالم به او بخشید.
اما در خاتمه ی زندگی ش در حالی که او حکومتدار حکومتی بزرگ بود، می گذارم ایشان (ع) حال خود را وصف گوید، ایشان درود خداوند بر او باد می فرماید: (چگونه من راضى مىشوم كه به من بگويند اميرمؤمنان است و با مؤمنان و مردم شريك دشوارىهاى آنان نباشم و يا الگوى در تنگناهاى زندگى آنان نباشم؟! آفريده نشده ام كه غذاهاى لذيذ و پاكيزه مرا سرگرم سازد چونان حيوان پروارى كه تمام همت او علف، و يا چون حيوان رها شده كه شغلش چريدن و پر كردن شكم بوده و از آينده خود بى خبر است، آيا مرا بيهوده آفريده اند يا مرا به بازى گرفته اند، يا بِكِشَم ريسمان گمراهى را، يا بيراه روم به راه سرگشتگى.......
اى دنيا از من دور شو! زيرا من زمام تو را به گردنت انداخته، خود را از چنگ تو بيرون كشيده، از دامهايت گريخته و از گام نهادن در لغزشگاه هاى تو دورى گزيده ام. كجايند گذشته گانی که از طریق بازی دادن هایت آنان را فریفتی؟ كجايند آن جماعتى كه به زيب و زينت خود ايشان را مفتون ساختى؟ اينك ايشان گروهاى گورها و فرو گرفته شده ى لحدها باشند! و سوگند به خدا كه اگر تو شخصى ديده شده، و كالبدى محسوس شده بودى، هر آينه بر تو حدهاى خدا را بر پا مى داشتم، در حق بندگانى كه ايشان را به آرزوها فريب دادى، و در حق اُمتهايى كه ايشان را در پرتگاهها انداختى، و در حق پادشاهانى كه ايشان را در نيست شدن و فرود آوردن در آبگاههاى بلاء سپردى، در هنگامى كه نبود هنگام وارد شدنى و نه هنگام بازگشتنى.
چه بسيار دور است آن بلاها! كسى كه در جايگاه لغزش تو گام زدْ، لغزيد؛ و كسى كه در ميان درياى تو سوار شد، غرق گشت؛ و كسى كه از دامهاى تو منحرف شد توفيق يافت، و كسى كه سالم گشت از شر تو باكى ندارد از اينكه خوابگاه او و دنيا در نزد او مانند روزى است كه وقت در گذشتن او نزديك باشد.
دور شو از من! پس سوگند به خدا كه رام نيستم از براى تو تا اينكه خوار سازى مرا،
و نرم نيستم از براى تو تا بِكِشى مهار مرا، سوگند به خدا، سوگندى كه در آن مشيت خدا استثناء مى كنم كه هر آينه نفس خود را رياضت مى دهم، رياضت دادنى كه نفس با آن شاد باشد، رياضت به سوى قُرص نانى اگر بر آن از روى خوردنى بودن قادر شود و به نمك از روى نان خورَش بودن قناعت كند.
و هر آينه حدقه ى چشم مرا مانند چشمه ى آبى كه آبِ روانِ او فرو رفته باشد وا مى گذارم، در حالتى كه اشكهاى او خالى كرده، شده است. آيا شكم حيوان چرنده از چريدن خود پر مى شود تا بخوابد، و گله ى گوسفند از علف خود سير مى گردد تا بخوابد، و على از توشه ى خود مى خورد تا خواب كند؟!
روشن باد در اين هنگام چشم او! هر گاه بعد از سالهاى بسيار دراز به چارپايان پيروى كند، به صحرا وا گذاشته شده و حيوانات چِرا كننده ى محفوظ شده. خوشا به حال نفسى كه به سوى پروردگار خود واجب خود را اداء كرد، و به پهلوى خود شدت خود را بماليد، و در شب چشم بر هم زدن، خوابِ خود را ترك كرد، تا اينكه در وقتى كه نعاس غالِب گشت زمين خود را بر او فراش ساخت، و كف دست خود را بالين گردانيد، در ميان گروهى كه چشمهاى ايشان را ترس روز معاد بيدار دارد، و پهلوهاى ايشان از خوابگاههايشان دور گشته باشند، و لبهاى ايشان در ذكر پروردگارشان همهمه و آواز پنهان كرده باشد، و به سبب درازىِ زمانْ استغفارِ گناهانشان زايل شده باشد. (أُولئِكَ حِزْبُ اللَّه، أَلا إنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ المُفْلِحُونَ، آن جماعت گروه خدا باشند و آگاه باش كه گروه خدا رستگار در روز قيامتند).
خداوند تو را رحمت کند ای ابا الحسن، بسیار بسیار پیشى گرفتى و جانشینان خود را به رنج بسیار افكندى.
ای عزیزان این مناسبت همچنین ما را به کسانی که منکر حاکمیت خدا و علی (ع) و بیعت غدیر شدند و می شوند به یاد می اندازد، علی رغم تواتر آن، بلکه به حاکمیت مردم چنگ جستند علی رغم اینکه آیات واضح و حجت بر پا شده حاکمیت خدا بیان شده است و اینکه زمین از حجت الهی بعد محمد (ص) خالی نمی شود همانگونه که قبل او بود، پس مسلمانان تقوا پیشه کنند و حق را که خداوند روز غدیر ظاهر ساخت را قبول کنند و به امامت علی (ع) که طبق حدیث غدیر به انفس ایشان اولاتر است ایمان آورند، همانطور که رسول الله (ص) و خداوند سبحان اینگونه می باشند.
ای مسلمانان در این شرایط پوشیده شده با ابرهای فرقه و خونریزی به ویژه در سوریه، من حجت را در برابر خدا بر پا کرده و فرقه های مسلمانان اعم از اهل سنت و شیعه و غیر آنها را دعوت به یگانگی و یکپارچگی زیر پرچم حق که آن را بر پا کرده ام و به آن دعوت نموده، بعمل می آورم، پرچم حاکمیت خدا و بیعت با خدا، پرچم وصیت محمد بن عبدالله (ص) در شب وفاتشان که در آن دوازده امام و دوازده مهدی را ذکر نمودند.
همانا من حق را برای آنها آشکار ساختم، پس تقوا پیشه کنند و زیر پرچم حق یکپارچه شوند، پرچم امام مهدی (ع) که پیامبر (ص) در آخر الزمان وعده ی آن را دادند، پس این همان پرچم اهل بیت پیامبرتان است، فرصت خود را با عدم نصرت و یاری، و سرپیچی از آن را از دست ندهید.
و اهل سنت ملتفت شوند که این تکفیری ها تنها ریختن خون شیعیان را حلال نمی دانند بلکه آنها بقیه اهل سنت را کافر قلمداد می کنند و ریختن خونشان را حلال تلقی می کنند، و آنچه از ویرانی ضریح های صوفی ها و قتل حامیان آن از اهل سنت اشاعره و صوفیین در لیبی اتفاق افتاد و می دهد، و آنچه در مصر از کشتن نگهبانان مرز در سیناء که آنها سنی هستند حاصل می شود، و آنچه که در عراق و سومال حاصل شد و می شود بهترین شاهد بر این است که این وهابی ها از حد دین گذشتند و آنها خوارج آخر الزمان می باشند که رسول الله محمد (ص) از فتنه و آشوب آنها ما را بر حذر داشت، این وهابی ها که جهل و نادانی، آنها را رهبری می کند فاقد عقل و شرف و غیرت هستند، و بهترین دلیل آنچه که -در برابر ملأ عام- انجام دادند؛ مدتی پیش وقتی که با اسلحه ی گرم دانش آموز دختری که راضی به ترک آموزش نبود را مورد هجوم قرار دادند، و حقیقتاً تعجب به پایان نمی رسد وقتی که بعضی از شیوخ اهل سنت در برابر آنها گردن می نهند و شیعیان آل محمد (ع) را مورد هجوم قرار می گیرند تا هوای نفسانی وهابی های خونخوار و قاتل و خوارج آخر الزمان را راضی کنند.
از خداوند خواستارم که این دعوت در نزد اهل دانش و جستجوگران حق پژواک داشته باشد و از آن امروز بهره ببرند و به دستی که خداوند برای آنها دراز کرده پیشی گیرند، تا فردا پشیمان نشوند اگر چه وقتی برای پشیمانی وجود داشت، همانطور که بعضی از حاکمان یا طغیانگران کشورهای عربی وقتی برای پشیمانی نداشتند.
و امیدوارم، شیعه ی آل محمد (ع) زیر این پرچم یکپارچه شوند، که تنها آن پرچم حق در اهتزاز، و دعوت کننده ی به حق است، تنها پرچمی که خلاف حق عمل نمی کند و از حق روی بر نگردانده و وارد آنچه که پرچمهای دیگر در باطل شدند، نشده است؛ و اشتباه است کسی از شیعیان آل محمد (ص) بر اینها که دستهایشان چه از دلیل شرعی یا عقلی بر آنچه مدعی هستند من جمله وجوب تقلید و نیابت خالی است اعتماد کنند، و اشتباه است کسی بر اینهایی که به همدیگر اعتماد ندارند و هر کدام مجموعه ای از شیعیه ی آل محمد (ص) را به سمتی برده و آنها را بدون اینکه خداوند او را تعیین کند به خود دعوت می کند، حتی شیعیان آل محمد (ع) را از هم جدا ساخته فرقه سازی نمودند تا جایی که حتی در مشخص کردن و جمع شدن در روز عید دور همدیگر جمع نمی شوند، پس چگونه به اینها در قضیه ای بزرگ و فتنه ای عظیم که کودک را پیر می کند اعتماد شود، چگونه ممکن است بر اینها اعتماد شود و شما خود شاهد ایشان هستید وقتی که مثلاً در سیاست و حکم عراق دخالت نمودند از آب دهان مسیلمه نحیس تر بودند، آنگاه که پیروانش از او خواستند تا در چاهی که آبی اندک داشت آب دهان خود را جهت افزونی آن بندازد، ولی آب آن چاه خشک شد.
ای مردم! هر مؤمن به خدا راه و روشی با دقت و با حذر انتخاب کند، پس ممکن است جزئی از پروژه ی شیطانی باشد و به سوی غضب خدا سوق داده شود، و ممکن است جزئی از پروژه ی الهی مهدوی باشد تا حق و پرچم بیعت با خدا را یاری دهد، پرچم حاکمیت خدا، پرچم روز غدیر مبارک.
و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته
احمد الحسن
روز حاكميت خدا
روز غدير مبارك
1433 هـ.ق
1391 هـ.ش