بسم الله الرحمن الرحیم
ستایش خاص خدا است که مالک سلطنت و روان کننده کشتی (وجود)، و مُسَخِر کننده بادها، و شکافنده سپیده دم، و حکمفرمای روز جزاء و پروردگار جهانیان است. ستایش خدایى را است که از ترس او آسمان و ساکنانش غرش کنند و زمین و آباد کنندگانش بر خود بلرزند، و دریاها و آنانکه در قعر آنها شناورى کنند به جنبش و موج در آیند.
درود خدا بر محمد و آل محمد کشتیهای جاری در پستی و بلندی، در امنیت است کسی که سوارش شود، و کسانی که آن را ترک گویند غرق میشوند، و کسانی که بر آنها سبقت گیرند پیمان شکناند، و کسانی که از آنها عقب مانند هلاک شده به حساب میآیند، و همراهان آنها پس از این میآیند.
((إذا وقعت الواقعة * ليس لوقعتها كاذبة * خافضة رافعة .. خافضة رافعة .. خافضة رافعة ... حتى ينقطع النفس)) الواقعة (هنگامی که واقعه عظیم واقع شود، * هیچ کس نمیتواند آن را انکار کند! * (این واقعه) گروهی را پایین میآورد ... (این واقعه) گروهی را پایین میآورد ... (این واقعه) گروهی را پایین میآورد ... تا اینکه نفسها قطع شود). ((أذن للذين يُقاتلون بأنهم ظلموا وإن الله على نصرهم لقدير)) الحج 39 (به كسانى كه جنگ بر آنان تحميل شده رخصت [جهاد] داده شده است چرا كه مورد ظلم قرار گرفته اند و البته خدا بر پيروزى آنان سخت تواناست).
در این روز جمعه روز سوم شوال سال 1424 هـ بعد از اینکه پدرم امام مهدی محمد بن الحسن (ع) قیام علیه ظالمین را به من ابلاغ کرد و مرا امر نمود به اعلام آن، کلامش را با این بیان پایان داد: « بني فديتك عجل»؛ (فرزندم فدای تو شوم عجله کن). پس در آن زمان به امر پدرم (ع) دو رکعت نماز إستجارة بالله در مسجد سهله خواندم، همچنین دو رکعت نماز در مقام ابراهیم و سپس زیارت حضرت امیرالمومنین (ع) در روز غدیر خم را قرائت نمودم. و این کلام در عالم شهادت بود که در آن زندکی میکنیم، یعنی در همین دنیا و کشف و یا رویا نبود. این را گفتم تا حجتی بر ایراد گیرنده وجود نداشته باشد. و از اين روز جمعه سوم شوال سال ١٤٢٤ ه.ق آغاز انقلاب انبياء و اوصياء عليهم السلام با نام خداوند و برکاتش بر تمام طغيانگران و ظالمان عالم را اعلام میکنم، و آسوده خاطر نمیشوم و هرگز راحت نخواهم شد تا اينکه با حول و قوه الهی زمين را پر از عدل و داد کنم، همانگونه که از سوی پيروان شيطان(لعنه لله) پر از ظلم و ستم شده باشد، يا اينکه در اين راه، زمين از خون من سرخ گردد. همانا که قتل و کشته شدن برای ما عادت است، و کرامت ما از خدا شهادت میباشد. و امروز پدرم و من، هر مسلمان و هر با غيرت بر دين خدا را به ياری میطلبيم، آيا ياری دهندهای است ما را ياری دهد، آيا مدافعی هست که دشمنان را از ذریۀ رسول لله(ع) دور کند؟ کجايند اوليای خدا، کجايند انصار خدا، کجايند خونخواهان کشته کربلا؟
((يا أيها الذين آمنوا إن تنصروا الله ينصركم ويثبت أقدامكم)) محمد 7 (اى كسانى كه ايمان آورده ايد اگر خدا را يارى كنيد ياريتان مى كند و گامهايتان را استوار مى دارد). ((كلا والقمر * والليل إذا أدبر * والصبح إذا أسفر * إنها لأحدى الكبر * نذيراً للبشر * لمن شاء منكم أن يتقدم أو يتأخر * كل نفس بما كسبت رهينه * إلا أصحاب اليمين)) المدثر ( 32 – 39 ) (نه چنين است [كه مى پندارند] سوگند به ماه * و سوگند به شامگاه چون پشت كند * و سوگند به بامداد چون آشكار شود * كه آيات [قرآن] از پديده هاى بزرگ است * بشر را هشداردهنده است * هر كه از شما را كه بخواهد پيشى جويد يا بازايستد * هر كسى در گرو دستاورد خويش است * بجز ياران دست راست).
بقية آل محمد عليهم السلام
الرکن الشديد سيد احمد الحسن(ع)
وصی و فرستادۀ امام مهدی(ع) برای همۀ مردم
مؤيد به جبرئيل، مسدد به ميکائيل و پيروز به اسرافيل
(فرزندانى كه بعضى از آنان از [نسل] بعضى ديگرند)
سوم شوال سال ١٤٢٤ ه.ق
31 شهریور 1381 ه.ش