بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمد لله رب العالمین
و صلی الله علی محمد و آل محمد الأئمة و المهدیین
﴿تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوّاً فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَاداً وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾.([1])
(ما سرای آخرت را برای کسانی قرار میدهيم که خواهان برتری و فساد نیستند و فرجام خوش از آن پرهیزگاران است).
برادران و خواهران انصار امام مهدی (ع)، سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
شما امروز در حالی در این جایگاه کریم، در پیشگاه خداوند متعال ایستادهاید که نقش امت با ایمان را ایفاء میکنید، که محل و جایگاه نظر خداوند متعال و جایگاه نظر و افتخار پیامبران و فرستادگان هستید.
﴿وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ﴾، (و در برابر دستور پروردگارت شكيبايى پيشه كن، كه تو خود در حمايت مايى. و هنگامى كه بر مىخيزى به نيايش پروردگارت تسبيح گوى).([2])
امتی که خداوند در مقابل فرشتگان و پیامبران و فرستادگان و اولیائش و بهترین خلقش به آن مباهات خواهد كرد. امتی که تمام فرستادگان آرزوی آن را کردند. امتی که نوح پیامبر (ع) از آن خشنود میشود و به یاد روزهای [گذشته] خویش میاُفتد، زمانی که آن کشتی مبارک خود را میساخت و هر بار که عدهای از کنارش رد میشدند، ايشان را مورد استهزاء قرار میدادند. و امتی که ابراهیم خلیل الله (ع) به آن خشنود میشود، وقتی که تبر مبارکش را مجدداً میبیند که بر سر بتهای گمراهی و خیانتکار فرود میآید. به این دستهای پاک و مبارک خشنود میشود که حمل تبرِ ابراهیم (ع) را بر آنچه مردم در برابر آن گردن نهادند، ترجیح دادند و برگزیدند. امتی که به آن موسی کلیم الله (ع) خشنود میشود، چون او را به یاد طور سیناء، و آن کلمات مبارکی که در گوشش طنینانداز شد و قلبش را فرا گرفت، میاندازد: ﴿فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي مِن شَاطِئِ الْوَادِي الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَن يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ﴾، (پس چون به آن [آتش] رسيد از جانب راست وادى در آن جايگاه مبارک از آن درخت نداء آمد كه اى موسى منم من خداوند پروردگار جهانيان).([3])
زیرا که این امت همانگونه که موسی انتخاب کرد، برگزید تا کلمات خداوند را بشنود و به آنها ایمان آورد و در مقابل حکمت گردن نهد. امتی که همواره حضرت عیسی مسیح (ع) منتظر آن ماند تا به این زمین باز گردد و در برابر رومیان بندگان مادیات و بندگان گِل و سنگ بایستد، نه به دموکراسی رومیان بت پرست (سکولار)، نه به قیصر، هرگز، محراب برای پیامبران و مُلک از آن قیصر نیست، بلکه محراب و مُلک از آن پیامبران و اوصیاست.
تا در برابر علمای بیعمل فریاد زند که: وای بر شما، شما مانند سنگی هستید که در دهانهی رودی افتاده باشد، نه شما آب میخورید و نه اجازه میدهید آب به کشتزار برسد. وای بر شما، شما در درب ملکوت ایستادهاید، نه خود وارد میشوید و نه اجازه میدهید وارد شوند. وای بر شما که حقوق بیوهها و یتیمان را میخورید. وای بر شما که به ظاهرتان توجه دارید و باطنتان را از یاد بردهايد، به ظاهر نماز را طولانی میکنيد و عمامهها را بزرگ و ريشها را بلند میکنيد و مهمترین امور در شریعت، عدل و رحمت و صدق را رها کردهاید.
امتی که نتیجهی سرگردانی امت محمد (ص) میباشد؛ همانگونه که نتیجهی سرگردانی بنیاسرائیل امتی بود که سرزمین مقدس را با [يوشع بن نون ع] فتح کرد.
امتی که هر آنچه در مورد فضل و احسان و کرم آنگفتم، نسبت به همه امتها، از ابتدای خلقت آدم تا کنون، مانند قطره در مقابل اقیانوس است. اینگونه نخواهید شد، و این امت نخواهید بود تا زمانی که بهترین امتی که برای مردم پدیدار شد، باشید، بلکه و بهترین پیشوايانی که برای مردم پدیدار شدند، باشید، بلکه آنگونه نخواهید بود تا زمانی که مصداق برتر و کاملتر برای این آیه باشید: ﴿مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا﴾، (محمد پيامبر خداست و كسانى كه با اويند بر كافران سختگير و با همديگر مهربانند. آنان را در ركوع و سجود مىبينى فضل و خشنودى خدا را خواستارند علامت آنان بر اثر سجود در چهرههايشان است اين صفت ايشان است در تورات و مَثَل آنها در انجيل چون كشتهاى است كه جوانه خود برآورد و آن را مايه دهد تا ستبر شود و بر ساقههاى خود بايستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از [انبوهى] آنان خدا كافران را به خشم در اندازد. خدا به كسانى از آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند آمرزش و پاداش بزرگى وعده داده است).([4])
بنا بر اين بزرگتر شما به کوچکترتان رحم کند، و کوچکتر شما بزرگترتان را بزرگوار شمارد، و علمایِ با عملتان را مقدم بداريد که آنها طلايهداران شما نزد خدا هستند. شیطان را دشمن خود برگیرید همانگونه که شما را دشمن برگرفت، و خواهان گمراه ساختن شماست: ﴿إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ﴾، (در حقيقت شيطان دشمن شماست شما [نيز] او را دشمن گيريد [او] فقط دار و دسته خود را مىخواند تا آنها از ياران آتش باشند).([5])
به طور حصری شیطان به شما مشغول است، زیرا که دیگر مردم با خروجشان از صراط و ولایت، کار شیطان نسبت به خودشان را خاتمه دادهاند.
بدی را با بدی پاسخ ندهید، با کسی که به بدی رفتار میکند، به نیکی رفتار کنید، آیا دوست ندارید خدا بدیتان را با احسان و نیکی پاسخ دهد؟ پس همانگونه با مردم رفتار کنید. اما بدی شخصی از انصار به شما، احسان است؛ زیرا مؤمنی که در حق تو بدی میکند، بار گرانت را از دوشت که كمرت را خم کرده است، بر میدارد.
همانگونه که پیمانه بر میدارید برای شما پیمانه برداشته میشود: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾، (اى كسانى كه ايمان آوردهايد از خدا پروا داشته باشید و هر كسى بايد بنگرد كه براى فردا[ى خود] از پيش چه فرستاده است و [باز] از خدا بترسيد در حقيقت، خدا به آنچه مىكنيد آگاه است).([6])
من بندهی گناهکار و مقصر و کمعمل و بسیار خطا کار، این را از فضل خداوند و احسانش بر خود- که توانایی شکر آن را ندارم- میدانم که این روزها مانند جدم علی ابن ابیطالب (ع) که هشتاد سال بر منبرها مورد لعنت قرار میگرفت، باشم. و اين مرا اندوهگین نمیسازد؛ جز اینکه آنها با این کار در تاريكىهايى كه بعضى بر روى بعضى دیگر قرار گرفتهاند، فرو میروند و از نور و هدایت به سوی راه مستقیم خداوند دور میشوند. مرا اندوهگین میسازد که آنها از روی دانايی يا نادانی، گمراهی و آتش را بر هدایت و بهشت ترجیح میدهند و بر میگزینند، و خداوند متعال، فرشتگان، پیامبران و فرستادگانش گواه و شاهدند که قلبم به درد میآید وقتی كه خودم را سببی در فرو رفتن آنها در پَستی میبینم؛ از خداوند متعال برای هر کس از آنان که نسبت به حقیقت نادان است خواستار مغفرت هستم و او را به راه راست هدایت کند و به آنها حقم و حجتم را بشناساند.
این انتخاب و گزینش من، بندهی مسکین نیست، بلکه انتخاب و گزینش خداوند سبحان و متعال است که مرا گردنهى تنگ در راه تمام مردم قرار دهد که هرگز وارد بهشت نشوند مگر با عبور از آن: ﴿فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ﴾، (و نخواست از گردنه [عاقبت نگرى] بالا رود * و تو چه دانى كه آن گردنه سخت چيست).([7])
من که نسبت به خود ستمکار هستم، دلم از روی رحمت برای آنان میشکند و به درد میآید، پس خداوند متعال که او همان مهربان و بخشایشگر است نسبت به خلق چگونه خواهد بود؟! از او طلب به رحمتش درخواست میکنم که اهل زمین را هدایت کند و به آنها صاحب حق را معرفی کند و در عبور از گردنه به آنان کمک کند. و لیکن هیهات؛ زیرا که وعده سر انجام شد، ﴿كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ﴾، (وعدهای از جانب پروردگار مقرر گشته بود).([8])
و خداوند اراده کرد و مشیت او انجام شدنی است: ﴿وَإِن مَّن قَرْيَةٍ إِلاَّ نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا كَانَ ذَلِك فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا * وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالآيَاتِ إِلاَّ أَن كَذَّبَ بِهَا الأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا﴾، (و هيچ شهرى نيست مگر اينكه ما آن را [در صورت نافرمانى] پيش از روز رستاخيز به هلاكت مىرسانيم يا آن را سخت عذاب مىكنيم اين [عقوبت] در كتاب [الهى] به قلم رفته است * و [چيزى] ما را از فرستادن معجزات باز نداشت جز اينكه پيشينيان آنها را به دروغ گرفتند و به ثمود ماده شتر داديم كه [پديدهاى] روشنگر بود و[لى] به آن ستم كردند و ما نشانهها را جز براى بيم دادن [مردم] نمىفرستيم).([9])
﴿قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ﴾، قبل از روز قیامت، ظهور امام مهدی (ع) است و بین دستانش، فرستادهاش میباشد؛ و اینگونه خداوند متعال خواست که آیت و نشانهی فرستادهی امام مهدی (ع) خود عذاب باشد: ﴿وَما کُنَّا مُعَذِّبينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً﴾،(و ما بدون اینکه فرستادهای را [برای هدایت و اتمام حجت به سوی مردم] بفرستیم، عذاب کننده [ آنان ] نبودیم).([10])
و ﴿كَانَ ذَلِك فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا﴾، (در كتاب [الهى] به قلم رفته است): زیرا آنان تکذیب میکنند همانگونه که پیشنیان تکذیب کردند، پس نشانه و آیه فرستاده نمیشود جز عذاب، اما نه به امر وی میاندیشند و نه از اولیائش میپذیرند: ﴿حِکْمَةٌ بالِغَةٌ فَما تُغْنِ النُّذُرُ﴾،(کلام حکیمانه تمام و رسایی است، لکن انذارها سودی به حال آنها ندارد).([11])
همانا خداوند متعال به ما خبر داد و خبرش حق و راست و عدل میباشد. ﴿وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا﴾،(و هیچ یک از اهل کتاب نیست مگر اینکه پیش از مرگش به او [حضرت مسیح] ایمان میآورد؛ و روز قیامت، بر آنها گواه خواهد بود).([12])
و بایستی که گروهی از اهل کتاب به دعوت کنندهی حق جدیدِ قدیم به صلیب کشیده شده و به قتل رسیده ایمان بیاورند.
﴿وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا﴾،(و به یقین او را نکشتند).([13])
آن مُرده زنده و بیمدهنده: ﴿مِنَ النُّذُرِ الْأُولَى﴾، (بیم دهندهای از بیم دهندگان پیشین است).([14])
آن کس که امرش بر آنها شبههناک شد. و کسی که: ﴿يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا﴾، (بر آنها گواه خواهد بود).
در روز قيام امام مهدی (ع): ﴿الَرَ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِينٍ * رُّبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْ كَانُواْ مُسْلِمِينَ*ذَرْهُمْ يَأْكُلُواْ وَيَتَمَتَّعُواْ وَيُلْهِهِمُ الأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ* وَمَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلاَّ وَلَهَا كِتَابٌ مَّعْلُومٌ ﴾،(الر، این آیات کتاب، و قرآن مبین است.کافران (هنگامی که آثار شوم اعمال خود را ببینند) چه بسا آرزو میکنند که ای کاش مسلمان بودند!بگذار آنها بخورند، و بهره گیرند، و آرزوها آنان را غافل سازد؛ ولی به زودی خواهند فهمید ما اهل هیچ شهر و دیاری را هلاک نکردیم مگر اینکه اجل معیّن (و زمان تغییر ناپذیری) داشتند!).([15])
﴿وَالطُّورِ * وَكِتَابٍ مَّسْطُورٍ﴾، (سوگند به طور که کتابی نگاشته شده میباشد).([16])
﴿إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ لَوَاقِعٌ * مَا لَهُ مِن دَافِعٍ﴾، (عذاب پروردگارت واقع شدنی است و آن را هیچ باز دارندهای نیست).([17])
پس قرآن همان قرآن است، و کتاب همان کتاب گماشته شدهی معلوم است، و همانطور که خداوند وعدهی آن را داده و فرمود: ﴿وَوَاعَدْنَاكُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ...﴾، (در طرف راست کوه طور، با شما وعده گذاردیم).([18])
و آن همانطور میباشد که موسی (ع) از آن نداء داده شد: ﴿وَنَادَيْنَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِيًّا﴾، (موسی را از آن نداء دادیم و نزدیک خود ساختیم).([19])
و حرز فاطمه (س): (بسم الله الرحمن الرحیم... الحمد لله الذي خلق النور من النور، وأنزل النور علی الطور، في کتاب مسطور،...)، (بسم الله الرحمن الرحیم... سپاس خداوندی که نور را از نور آفرید و نور را بر [کوه] طور نازل کرد، در کتابی نگاشته شده،...).([20])
و کسای یمانی که شفای پنج تن آل کساء (علیهم السلام)به آن میباشد و با آن پهلوی شکستهی زهرا (س) ترمیم میشود و خونِ در حال فوران حسین (ع) آرام میگیرد و با پیروزی او پیروزی اهل بیت و با حکمش، حکم اهل بیت (ع) جاری میگردد و بین دستان وی: ﴿عَذابَ رَبِّکَ لَواقِعٌ *ما لَهُ مِنْ دافِعٍ﴾، (عذاب پروردگارت واقع میشود * و چیزی از آن مانع نخواهد بود).([21])
و ثمود همان ثمودند. (امام صادق (ع) در تفسیر فرموده خداوند متعال: ﴿کذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها﴾، ([قوم] ثمود به سبب طغیان خود به تکذیب پرداختند). فرمود: ثمود، طایفهای از شیعیان میباشند. و خداوند میفرماید: ﴿وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى فَأَخَذَتْهُمْ صَاعِقَةُ الْعَذَابِ الْهُونِ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ﴾، (و اما ثمودیان پس از آنان را رهبری کردیم ولی کور دلی را بر هدایت ترجیح دادند؛ پس به کیفر آن چه مرتکب میشوند صاعقه عذابی خفتآور آنان را در برگرفت).([22])
پس آن شمشیر است، آن هنگام که قائم (ع) قیام کند. و فرمودهی خداوند: ﴿فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ﴾، (پس فرستاده خدا به آنان گفت): ایشان پیامبر خدا است. ﴿نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْيَاهَا﴾، (زنهار ماده شتر خدا و [نوبت] آب خوردنش را [حرمت نهيد]). فرمود: (شتر ماده امامشان میباشد که آنان را از علم الهی میفهماند. ﴿وَسُقْيَاهَا﴾: سيراب بر خوردار شدن آنان از علم و معرفت الهی است).([23])
﴿وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا يَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ﴾، (این مَثَلها را برای مردم میزنیم که جز اهل علم آن را درک نمیکنند).([24])
نیز از شما برادران و خواهران، انصار امام مهدی (ع)، خواهش دارم که بین خود با رحمت و رأفت صادقانه که از ایمان به خداوند سبحان نشأت گرفته باشد، رفتار کنید. از ریاء، جدال و علاقه به خود نشان دادن و فخر فروشی، دروغ و حرص ورزیدن دوری کنید، از اخلاق بد دوری کنید، همانگونه که از نجاسات دوری میکنید. و با صداقت و وفا و رحمت و کرم و شجاعت و عفت و... خود را بياراييد همانگونه که خود را با عطر و رایحهی خوش معطر میسازید. رفتار کوچک نسبت به بزرگ آنگونه باشد که خداوند بر فرزند واجب کرده است که با پدر خویش رفتار کند؛ و بزرگترتان با کوچکتر آنگونه رفتار کند که با فرزند خویش با رحمت و عاطفه فراوان، رفتار میکند.
(برای آل محمد زینت باشید نه مایهی سر افکندگی)
با رحمت مردم را با حق آشنا کنید، و با آنان همانگونه که دوست دارید با شما رفتار کنند، رفتار کنید، شیطانی که در باطنشان است را با کلمات طیبه از پای در آورید، و با آنچه نیکوتر است و با حجت کامل و بالغ با آنها بحث و گفتوگو نمایید و با شدت و تندی با آنان رفتار نکنید که با این کار یاریگر شیطان و جهالتشان علیه آنها خواهید شد. خداوند میفرماید: ﴿ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ﴾، (با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به شیوهای که نیکوتر است استدلال و مناظره کن در حقیقت پروردگار تو به حال کسی که از راه منحرف شده و نیز به حال هدایت شدگان داناتر است).([25])
از آنها بپرسید چرا فقهای آخر الزمان از مناظره با کتاب خدا از من رویگردانی میکنند، در حالی که خود را بدون من، حامل علم آن میدانند؟ مناظره، صاحب اصلی قرآن که هرگز از آن جدا نمیشود را اثبات میکند. اما هیهات؛ همانگونه که امیر المؤمنین (ع) فرمود: (بعد از من بر شما زمانی خواهد آمد که در آن چیزی پنهانتر از حق و چیزی آشکارتر از باطل و بیشتر از بهتان به خدا و رسولش نخواهد بود. و در نزد اهل آن زمان متاعی نا چیزتر از قرآن، اگر تلاوت شود همانگونه باید تلاوت شود، و پر مشتریتر از آن اگر تحریف شود نخواهی یافت. در سرزمینها چیزی مأنوستر از منکر و چیزی نامأنوستر از معروف نخواهی دید، حاملان کتاب، کتاب را پشت سر خود انداخته و حافظان کتاب آن را فراموش کردند؛ پس در آن زمان قرآن و اهلش مطرود و کنار گذاشته میشوند، دو رفیقاند که همراه با هم در یک مسیرند و هیچ پناهگاهی آنها را پناه نمیدهد. پس در آن زمان، قرآن و اهلش در میان مردم هستند ولی نه در بین جمعیتشان و همراه آنان؛ زیرا که گمراهی و ضلالت در یک جا جمع نمیشوند! مردم بر فرقه فرقه شدن با هم توافق یافتند گویی که آنها، امامان کتاب هستند نه کتاب رهبر و پیشوای آنان. پس در نزد آنان از قرآن چیزی جز اسمش نمیماند و از آن چیزی نمیدانند جز خط و حرکاتش را. و از قبل چه بلاهایی بر سر بندگان صالح خدا نیاوردهاند و راستگویی آنان را دروغ بستن به خدا نامیدند و برای کار خیر پاداش کار شر قرار دادند).
سبحان الله! آيا آنان فرار کردن از مناظره با من را فضیلت میدانند، همانگونه که گذشتگانشان گریختن از شمشیر جدم علی بن ابیطالب (ع) را فضیلت و منقبت میدانستند؟!
من آنان را مخاطب قرار میدهم همانگونه که پدرم امير المؤمنين (ع) آنان را مورد خطاب قرار داد: (کجايند کسانی که به دروغ و از روی حسد گمان میکنند که آنان ریشهداران در دانشند نه ما. خداوند ما را بالا برده و آنها را پايين، به ما عنايت کرده و آنها را محروم ساخته است، ما را وارد کرده، و آنها را خارج. تنها به وسيله ما هدايت حاصل میشود، و کوری و نادانی بر طرف میگردد. امامان از قريشاند امّا نه همه قريش بلکه خصوص يک تيره از بنیهاشم. جامه امامت جز بر تن آنان شايسته نيست و کسی غير از آنان چنين شايستگی را ندارد... دنياى زودگذر را برگزيدند، و آخرت جاويدان را رها كردند، چشمه زلال را گذاشتند و از آب تيره و ناگوار نوشيدند... كجايند، عقلهاى روشنىخواه از چراغ هدايت؟ و كجايند چشمهاى دوخته شده بر نشانههاى پرهيزگارى؟ كجايند دلهاى به خدا پيشكش شده و در اطاعت خدا پيمان بسته؟ افسوس كه دنيا پرستان بر متاع پَست دنيا هجوم آوردند، و براى به دست آوردن حرام يورش آورده يکديگر را پس زدند. نشانه بهشت و جهنم براى آنان بر افراشته، اما از بهشت رویگردان و با كردار زشت خود به طرف آتش روى آوردند. پروردگارشان آنان را فرا خواند اما پشت كرده، فرار نمودند، و شيطان آنان را دعوت كرد، پذيرفته به سوى او شتابان حركت كردهاند).([26])
سید محمود حسنی که ادعاء میکند اَعلم است، من ایشان را به مناظره علمی دعوت میکنم تا صاحب حق را بشناسد؛ اگر وی به دنبال شناختن صاحب حق باشد. و نگوید که من در فقه اعلمتر هستم و نه در قرآن، زیرا اعلم به فقه ناگزیر باید به قرآن هم اَعلم باشد، زیرا قرآن اصل فقه و معدن آن است.
برای اینکه بهانه و حجتی برای کسی باقی نماند، من هیچ گونه شرطی نمیگذارم و برای وی جائز است هر شرطی فقط مخالف قرآن و رسول (ص) و ائمه (ع) نباشد، بگذارد.
از آنها سؤال کنید: آیا هنوز قرآن جریانی همانند گردش خورشید و ماه دارد همانگونه که امامان (ع) خبر دادند یا خیر؟ اگر اینگونه است صاحب این آیه در این زمان کیست؟ ﴿وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءهُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ﴾،(هنگامی که عیسی بن مریم (س) فرمود: ای فرزندان بنیاسرائیل من فرستادهای از جانب خدا برای شما هستم تورات را که پیش از من بوده، تصدیق کرده و به فرستادهای که بعد از من میآید و نام او احمد است، بشارتگر هستم پس وقتی برای آنان دلایلی آشکار آورد گفتند: این سحری آشکار است).([27])
این آیه در حق حضرت محمد (ص) نازل شد، ولی قرآن حی لا يموت است. پس احمد که عیسی (ع) فرستادنش را قبل از بازگشتش برای اهل زمین در زمان ظهور امام مهدی (ع) بشارت داد کيست؟ و اين احمد که رسول الله a و اهل البیت (ع)ذکر کردند کیست؟
۱. از امام صادق (ع) از پدرانش از امیر المؤمنین (ع) نقل شده که فرمود: پیامبر خدا در شب وفات خویش به علی (ع) فرمود: (ای ابا الحسن صحیفه و دواتی حاضر کن. پیامبر خدا وصیتش را فرمود تا اینکه به اینجا رسید و فرمود: ای علی پس از من دوازده امام خواهند بود و پس از ایشان دوازده مهدی. تو ای علی نخستین دوازده امام میباشی. و حدیث به درازا کشید تا اینکه فرمود: پس هنگامی که وفات حسن عسگری (ع) رسید، ولایت را به فرزندش م ح م د مستحفظ از آل محمد a تسلیم نماید. ایشان دوازده امام میباشند و پس از ایشان دوازده مهدی خواهند آمد پس هنگامی که وفات محمد بن حسن عسگری (ع) رسید آن را به فرزندش نخستین مهدیین تسلیم کند که سه نام دارد نامی همانند نام من و نام پدرم و آن عبدالله و احمد و مهدی میباشد و او اولین ایمان آورندگان میباشد).([28])
۲. همچنین از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: (قائم دو نام دارد، نامی آشکار و نامی پنهان، نام آشکار محمد و نام پنهان احمد است).([29])
۳. و پیامبر اکرم a در ذکر مهدی (ع) فرمود: (بین رکن و مقام با او بیعت میشود، سه نام دارد: احمد و عبدالله و مهدی).([30])
۴. و امام باقر (ع) فرمود: (براى خداى تعالى گنجى در طالقان است که از طلا و نقره نیست، بلکه دوازده هزار نفر در خراساناند که شعارشان «احمد...احمد» است. رهبر آنها جوانى از بنىهاشم سوار بر قاطرى سپيد رنگ است و پيشانى بندی قرمز رنگ بر سر بسته است، گويی به او مىنگرم که از رود فرات هم مىگذرد، اگر دعوت او را شنيديد به سوى او بشتابيد حتى اگر مجبور باشيد سينه خيز بر روی يخها حرکت کنيد).([31])
۵. امام صادق (ع) فرمود: (سپس حسنی جوان خوش سیما از سمت دیلم خروج میکند و با صدایی رسا ندا میدهد ای آل احمد [یعنی انصار احمد] آن فراری و منادی دور ضریح را اجابت کنید؛ سپس گنجهای طالقان او را اجابت میکنند و چه گنجهایی، از طلا و نقره نیستند بلکه مردانی با قلبهای آهنین هستند...).([32])
۶. و امام صادق (ع) فرمود: (و از بصره عبد الرحمن و احمد).([33])
۷. و نیز امیر المؤمنین (ع) در خبری طولانی که اصحاب قائم را ذکر میکند فرمود: (... آگاه باشید که اولین آنان از بصره و آخرین آنان از ابدال میباشد...).([34])
از آنها سؤال کنید که چرا از مباهله با من رویگردانی میکنند. از آنها سؤال کنید که هزاران رؤیای صادقه که تعداد زیادی از مؤمنان در کشورهای مختلفکه در آنها رسول اکرم (ص) و ائمه (ع) را دیدهاند و به آنها خبر دادند که احمد الحسن حق است و غیر او باطل را چگونه تفسیر میکنند؟
عبدالله بن عجلان گوید: (خروج قائم را نزد ابیعبدالله (ع) یاد کردیم و پرسیدیم چگونه آن را بدانیم؟ حضرت فرمود: هر شخص از شما بیدار میشود و در زیر سرش صحیفهای مییابد که در آن نوشته شده است: اطاعتی نیکو، بشنوید و اطاعت کنید).([35])
و این صحیفه همان رؤیا است که شخص صبح قبل از بیدار شدن میبیند. از آنها سؤال کنید که آیا حق در حاکمیت خدا کهاحمد الحسن به آن فرا میخواند، و خداوند در کتاب کریمش به آن امر میکند، است، یا در حاکمیت مردم و انتخاباتی که دعوت به آن میکنند و به دنبال آن زبان از کام بر میآورند که آن ته مانده سفره آمریکای کافر است؟
به علاوه این ایام حج است که فرا رسیده است، پس از آنان بپرسید که آیا در حج به لبیک خواهند پرداخت و خواهند گفت:(لبیک اللهم لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک، إن الحمد و النعمة لک و الملک لک لا شریک لک).
آیا هر کس از آنان که این تلبیه را میگوید از خود شرم نمیکند؟! آیا با انتخاباتشان فریاد سر نمیدهند که مُلک و فرمانروایی از آن ماست؟! آیا فریاد نمیزنند که مُلک از آن غیر توست و چیزی از آنِ تو نیست؟! پس چه مُلکی برای خداوند باقی گذاشتهاند تا به او سبحان بگویند: (ملک و فرمانروایی برای توست و شریکی برای تو نیست). آیا این عین نفاق نیست؟! زیرا عمل آنها مخالف گفتههایشان و مخالف پرچم امام مهدی (ع) که بر آن نوشته شده است: البیعة لله (بیعت برای خدا).
از آنها بپرسید که دهها دلیل بر این دعوت که همگی دلایل انبیاء و فرستادگان (ع) است را چگونه تفسیر میکنند: ﴿قُلْ مَا كُنتُ بِدْعًا مِّنْ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ وَمَا أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ﴾، (بگو من از پیامبران نو آوری و نو در آمدی نبودم و نمیدانم با شما چه معاملهای خواهد شد جز آنکه به من وحی میشود، پیروی نمیکنم و من جز هشدار دهندهای آشکار بیش نیستم).([36])
ای برادران و خواهران انصار امام مهدی (ع)، خداوند مرا مکلف به امری کرده است که یارای حمل آن را ندارم؛ مگر او با حول و قوتش مرا یاری دهد و آن استقامت من و استقامت شما است: ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ وَلاَ تَطْغَوْاْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾، (همانگونه که دستور یافتهای، ایستادگی کن و هر که با تو توبه کرده نیز چنین کند و طغیان نکنید که او به هر آنچه انجام میدهند بیناست).([37])
پس با ورع و پرهیزگاری و تلاش و عفت و راستی و درستی و اصلاح بین خود مرا یاری کنید.
برای هر گناهی که مرتکب شدهایم از خداوند برای شما و خودم، طلب آمرزش میکنم. خدا را یاد کنید او نیز شما را یاد میکند. طلب آمرزش کنید تا شما را ببخشاید و از او یاری بجویید تا شما را یاری دهد، و از او طلب نصرت کنید تا شما را نصرت دهد، و به او استغاثه کنید تا شما را استغاثه کند و قرآن شعار و پوششتان باشد، نماز و دعایتان به وسیله ولی خدا معراج شما به سوی خدا باشد. و مرا از دعای خویش در نیمههای شب و اطراف روز محروم نکنید.
درود خدا ای انصار الله و انصار پیامبران و فرستادگان و انصار امام مهدی (ع) و رحمت و برکاتش بر شما باد. و صلوات خدا و فرشتگان بر شما باد.
خداوند اجور شما را به مناسبت شهادت امام صادق (ع) بزرگ دارد.
(امر آل محمد را احیاء کنید، خداوند رحمت کند کسی که امر آل محمد را احیاء کند).
ربي (أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ) لدينك*** ربي (أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ) لدينك***ربي (أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ) لدينك.
پروردگارا من مغلوب شدم، پس برای دینت پیروز گردان ***پروردگارا من مغلوب شدم، پس برای دینت پیروز گردان ***پروردگارا من مغلوب شدم، پس برای دینت پیروز گردان.
خدمتگذارتان که به خدمت شما شرفیاب میشود
گنهکار ِمقصر در حق خدا و امام مهدی (ع)
احمد الحسن (ع)
۲۵/شوال/۱۴۲۶ هـ.ق
۰۶/ آذر ماه/ ۱۳۸۴هـ.ش
________________________________________
[1]-القصص: ۸۳.
[2]- الطور: ۴۸.
[3]-القصص: ۳۰.
[4]-الفتح: ۲۹.
[5]-الفاطر: ۶.
[6]-الحشر: ۱۸.
[7]-البلد: ۱۲-۱۱.
[8]- یونس: ۱۹.
[9]-الإسراء: ۵۹-۵۸.
[10]-الإسراء: ۱۵.
[11]-القمر: ۵.
[12]- النساء: ١٥٩.
[13]- النساء:۱۵۷.
[14]- النجم: ۵۶.
[15]-الحجر: ۴-۱.
[16]- الطور: ۲-۱.
[17]- الطور: ۸-۷.
[18]- طه: ۸۰.
[19]- مریم: ۵۲.
[20]-مفاتیح الجنان-دعای نور.
[21]-الطور: ۸-۷.
[22]- فصلت: ۱۷.
[23]-بحار الأنوار ج ۲۴ ص ۷۲، البرهان.
[24]- العنکبوت: ۴۳.
[25]- النحل: ۱۲۵.
[26]-نهج البلاغه.
[27]- الصف: ۶.
[28]-بحار الأنوار ج۵۳ ص۱۴۷ - الغيبة للطوسي ص ۱۵۰.
[29]- کمال الدین و تمام النعمة- الشیخ الصدوق ص۶۵۳.
[30]-غیبة الطوسي ص ۴۷۰.
[31]- منتخب الانوار المضيئه، ص ۳۴۳.
[32]-بحار الأنوار- العلامة المجلسي ج۵۳ ص۱۵۰.
[33]-بشارة الإسلام ۱۸۱.
[34]-بشارة الاسلام ص ۱۴۸.
[35]-منتخب انوار المضیئة – السید بهاء الدین النجفي ص ۳۱۱/ کمال الدین ص۶۵۴.
[36]- الأحقاف: ۹.
[37]-هود: ۱۱۲.