جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامپرسش۵۰: صاحبان علم میگویند اگر قائم (ع) خروج کند با علم اصول و فقه با حوزه احتجاج میکند برخلاف شما که ادعا میکنید احتجاج با عقاید خواهد بود و شما میگویید اگر من از پیش شما بروم پدرم امام مهدی(ع) با شمشیر خواهد آمد و دیگر احتجاجی در کار نخواهد بود. میخواهیم پاسخ شما را به عنوان فرستادهی امام مهدی (ع) بدانیم؟
پاسخ: اصول فقه([266]) را مردم برای به دست آوردن احکام فقهی از روی ظنّ و گمان هنگام غیبت امام معصوم یا جانشین بیواسطهی ایشان وضع کردهاند. اگر امام معصوم(ع) یا نمایندهی ایشان مانند نایب مخصوص او حاضر باشد نیاز به این علم منتفی خواهد شد و همه اهل سنت وشیعیان بر این مقوله اتفاق نظر دارند. حتی فقهای سنّی هم جایز بودن اجتهاد با وجود پیامبر(ص) و در حضور او را رد میکنند به جز عدهی اندکی، آن هم با بعضی شرایط خاص که به گفتار و عقیدهی آنها کسی عمل نمیکند. اما فقهای شیعه بر عدم جایز بودن اجتهاد با وجود و حضور امام معصوم(ع) یا نمایندهی ایشان مانند نایب خاصّ او، همعقیده و متفقالقول هستند. حال که چنین است چه معنایی برای احتجاج امام (ع) یا کسی که امام(ع) ارسالش میکند براساس اصول فقه باقی میماند؟!
از طرفی عقیده، همان اصل و اساسی است که بر آن شریعت بنا میشود و همهی انبیا و فرستادگان(ع) رسالت خود را پیش از تشریع، با عقیده شروع کردهاند. حضرت موسی(ع) در قرآنی که در درستی صادر شدنش از جانب خداوند سبحان و متعال هیچ مسلمانی اختلافی ندارد، در مدت زمانی بعد از مرحلهی عبور کردن از اقیانوس که مدت کمی هم نبود، تشریع را آورد؛ یعنی وی قبل از اینکه اصلاح شریعت آنها را آغاز کند مدت زیادی در اصلاح اعتقادات قوم خود صرف نمود.
بنابراین عقیده اصل است و تشریع فرع؛ در حالی که خود آنها نیز میگویند: اصول دین و فروع دین. حال کدام اولی است که به آن احتجاج کنند: اصل یا فرع؟
******
[265]- فند السيد أحمد الحسن (ع) أصول الفقه بكلمات بسيطة في كتاب (العجل)، فراجع.
[266]- اصول فقه را سید احمدالحسن (ع) با بیانی ساده در کتاب گوساله توضیح دادهاند.