قسمتی از این خطبه مبارک :
امیدوارم طلبههای حوزههای علمیه در
نجف، قم و در هر جای دیگر این نصیحت و اندرزی را که پیشاپیش عذابی دردناک استبپذیرند، و گفتار آل محمد (ع) را همانطور که خداوند به آنها امر فرموده است ارج و منزلت دهند و
حکمت یمانیه را چون پر کاهی بر باد ندهند؛ که پشیمان میشوند و پشیمانی را چه سود!:ای قوم
::(أُبَلِّغُکُمْ رِسَالَاتِ رَبِّی وَأَنَا لَکُمْ نَاصِحٌ امین)؛ (پيامهای پروردگارم را به شما میرسانم و شما را اندرزگويی (خیر خواهی) امينم)؛(سوره اعراف: آیه ۶۸). حداقل
مانند ملکۀ سبا با خود به انصاف رفتار کنید:::(إِنَّهُ مِن سُلَیْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ)؛(که این (نامه ای) از سليمان است و (مضمون) آن: به نام خداوند بخشایندهی مهربان).(سوره نمل: آیه۳۰).
ابو خدیجه از ابو عبد الله امام صادق (ع) روایت میکند که فرمود: «وقتی قائم (ع) قیام کند با امری جدید میآید، همانطور که رسول خدا (ص) در ابتدای اسلام به امری جدید دعوت مینمودند» ارشاد: ج۲ص ۳۸۴ ؛
بحار الانوار: ج ۵۲ ص ۳۳۸ ؛
معجم احادیث امام مهدی(ع): ج ۴ ص۵۳.
هرانسان جویای حقی وقتی این روایت را میخواند باید خود را برای پذیرفتن امری جدید-غیر از آنچه به آن خو کرده استـآماده کند؛ حتی برخی روایات، امر قائم (ع) را غریب و اصحا بش را غُرَبا (غریبان) توصیف کرده اند: «اسلام غریبانه آغاز شد و غریبانه بازخواهد گشت؛ پس خوشا به حال غریبان!»)
نیل الاوطار شوکانی: ج۹ص۲۲۹
معجم احادیث امام مهدی(ع): ج۱ ص۲۷۴؛
دایرﺓ المعارف احادیث اهل بیت(ع): ج۴ ص ۱۳۸.
ولی با تأسف، هر حزب و گروهی میخواهد امام (ع) موافق با همان برداشت خودش و بر حسب طرح و نقشه ای که خودش برای قیام آن حضر ت برنامهریزی کرده است بیاید؛ حتی امام باید از طریق کسانی که برای پیروی از آن حضرت (ع) برنامهریزی کردهاند بیاید، و به این ترتیب (کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ)؛(و هر فرقهای به آنچه نزدشان بود دلخوش کردند).(سوره مؤمنون: آیه۵۳).
بنابراین اگر امام از طریقی دیگر بیاید (قَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَی رَجُلٍ مِّنَ الْقَرْیَتَیْنِ عَظِیمٍ)؛(گفتند: چرا اين قرآن بر بزرگمردی از آن دو شهر نازل نشده است؟).(سوره زخرف:آیه۳۱).
و اگر با طرح و برنامهای که به ذهن آنها خطور نکرده و با امری جدید بیاید از نظر آنها امام محسوب نمیشود و باید با تکذیب، تمسخر و استهزا رویارو گردد؛ و گویا این گفتار حق تعالی (یَا حَسْرَةً عَلَی الْعِبَادِ مَایَأْتِیهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ)؛(ای دريغ بر اين بندگان! هيچ فرستادهای به سوی آنها نیامد مگر آنکه به سخرهاش گرفتند!)(سوره یس:آیه۳۰).
گوشهایشان را نمیکوبد و آنها را قصد نمیکند. وضعیت به همین صورت بوده، هست و خواهد بود تا آنجا که کار برای آنها به پیکار با امام مهدی (ع) بینجامد.
از امام باقر(ع) روایت شده است: «هنگامی که قائم (ع) به پا خیزد به سوی کوفه میرود. چند ده هزار نفر از بتریه که با خود سلاح دارند به او میگویند: از همانجا که آمدهای برگرد ما به فرزندان فاطمه نیازی نداریم. پس شمشیر را در میانشان قرار میدهد و تا آخرینشان را میکشد. سپس به کوفه داخل شده، تمام منافقین شکاک را از بین میبرد، کاخهایشان را ویران میکند و مبارزینشان را میکشد تا خداوند عزّوجلّ راضی گردد».
ارشاد: ج۲ص ۳۸۴
بحار الانوار: ج۲۱ص۳۳۸ ؛
معجم احادیث امام مهدی(ع): ج۳ ص۳۰۸.