جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
عبارت زیر در کتاب شرایع در مورد وطن آمده است: (وطنی که نماز در آن کامل است: هر جایی که فرد دارای ملک یا مانند آن (مثل زمین زراعی یا انفالی که با اجازۀ امام معصوم از آن بهره میبرد) باشد و شش ماه پشت سر هم یا بیشتر در آن مکان سکونت داشته باشد به شرطی که در آن ملک محلی برای سکونت باشد).
س١٥٩/ وماذا إذا كانت الدار إرثاً وللشخص حصة فيه، هل تكون داراً للسكن للحكم بكون المكان وطناً ؟
پرسش ۱۵۹:
اگر خانه ارثی باشد و شخص سهمی در آن داشته باشد، حکمش چگونه است؟ آیا همینکه خانهای برای سکونت است، میتوان حکم به وطن بودن آن مکان نمود؟
پاسخ:
میتوان به اینکه آنجا وطنش است حکم نمود در صورتی که شش ماه پشت سر هم یا بیشتر در آن سکونت کرده باشد، و سهم او صلاحیتِ سکونت در آن خانه را میرساند.
س١٦٠/ مسقط الرأس هل يعتبر وطناً مع أن سكنه في مكان آخر ؟
پرسش ۱۶۰:
آیا با وجود اینکه محل سکونتش در مکانی دیگر باشد، محل تولد، وطن محسوب میشود؟
پاسخ:
محل تولد وطن محسوب نمیشود مگر با محقق شدن شروط گفته شده.
س١٦١/ توالي الستة أشهر هل يضر فيها سفره في أثنائها للزيارة مثلاً أو للعمل ثم عودته؟
پرسش ۱۶۱:
آیا به سفر رفتن ـبه عنوان مثال برای زیارت یا کارـ و سپس بازگشتن، در شش ماه پشت سرهم بودن خللی وارد میکند؟
پاسخ:
ضرری نمیزند.
س١٦٢/ هل نية الإعراض عن وطنه ورحيله إلى مكان آخر يؤثر على كون المعرض عنه وطناً من أول يوم الإعراض ؟
پرسش ۱۶۲:
آیا نیت رفتن از وطنش و کوچ کردنش به مکانی دیگر، تاثیری در وطن بودن مکان نیت شده از اولین روز نیت کردن به رفتن، دارد؟
پاسخ:
وطنی که شروط گفته شده در مورد آن محقق شده باشد وطن باقی میماند اگرچه از آنجا هجرت کرده باشد، و از وطن بودن خارج نمیشود مگر با از بین رفتن شروط یاد شده. اما مکانی که در آن سکونت و استقرار دارد اگر ملکی در آنجا نداشته باشد، نماز در آنجا کامل است، ولی اگر از آنجا هجرت کند و در سفری از آنجا عبور نماید، نمازش در آنجا شکسته است و سفرش را قطع نمیکند.
س١٦٣/ لو لم يعرض عن وطنه السابق ولكنه عاش في مكان غيره سنين ولم يرجع إلى هناك للسكن، فهل يبقى المكان الأول وطناً ؟
پرسش ۱۶۳:
اگر کسی از وطن سابقش رویگردان نشده باشد ولی سالها در مکان دیگری زندگی کرده و برای سکونت به آنجا برنگشته باشد، آیا هنوز مکان اول، وطن محسوب میشود؟
پاسخ:
در مکان زندگی او مادامی که در آنجا استقرار و سکونت دارد نمازش تمام است تا هنگامی که از آنجا هجرت کند و از آنجا رویگردان شود. اما وطنی که شروط یاد شده در مورد آن محقق شده باشد، وطن او باقی میماند و نماز در آنجا تمام است مگر هنگامی که شروط مذکور از بین برود؛ و اینکه او از آنجا هجرت کند یا از سکونت در آنجا رویگردان شود، ضرری به وطن بودنش نمیرساند.
س١٦٤/ من كان مستأجراً ولم يكن له ملك في المدينة التي يسكن فيها هل يعتبر ذلك وطناً له على الرغم من بقائه فيه سنين كثيرة ؟
پرسش ۱۶۴:
کسی که مستأجر است و ملکی در شهری که در آن سکونت میکند ندارد، آیا آنجا وطن او به حساب میآید، با وجود اینکه سالها در آن ساکن بوده است؟
پاسخ:
در مكان سكونت و استقرارش از روز اولی که در آنجا ساکن شده تا زمانی که مقرر کرده در آنجا سکونت کند نمازش تمام است؛ ولی اگر از آنجا مهاجرت کند و از آن مکان روی بگرداند، اگر در طول سفرش از آنجا گذر کند نمازش تمام نیست، در صورتی که در آنجا ملکی نداشته باشد، هر چند سکونت پیشینش در این مکان بوده باشد.
* * *