جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامزکات حیوانات:
که مشتمل بر سه بخش است: شرایط وجوب زکات، آنچه بهعنوان زکات پرداخت میشود و پیوستها.
شرایط وجوب زکات(وجوب زکات چهارپایان)، چهار شرط دارد:
شرط اول: رسیدن به حدنصاب
برای شتر دوازده نصاب وجود دارد؛ برای هر پنج شتر یک گوسفند بهعنوان زکات پرداخت میشود و این کار تا بیستوپنج شتر ادامه مییابد (این پنج مورد از دوازده نصاب محسوب میشود). وقتی تعداد شترها به بیستوشش نفر رسید همگی به یک نصاب رسیدهاند و برای همۀ آنها یک «بنت مخاض» (مادهشتری که وارد سال دوم شده) بهعنوان زکات پرداخت میشود و بعد اگر به سیوشش نفر رسید یک «بنت لبون» (مادهشتری که وارد سال سوم شده) بهعنوان زکات پرداخت میشود و سپس برای چهلوشش شتر یک «حُقَّه» (مادهشتری که وارد سال چهارم شده) پرداخت میشود و سپس برای شصتویک شتر یک «جِزعه» (مادهشتری که وارد سال پنجم شده) پرداخت میشود، سپس برای هفتادوشش شتر دو «بنت لبون» پرداخت میشود و زکات نودویک شتر دو «حُقّه» میباشد و هنگامیکه تعداد شترها صدوبیستویک نفر شد (محاسبۀ زکاتش اینگونه خواهد بود که) شترها را به دستههای چهلتایی یا پنجاهتایی و یا ترکیبی از این دو تقسیم کرده، برای هر چهل شتر یک «بنت لبون» و برای هر پنجاه شتر یک «حُقه» بهعنوان زکات پرداخت مینماید.
و در مورد گاو فقط دو نصاب وجود دارد: سیتایی و چهلتایی.
برای سی عدد گاو یک «تَبیعه» (ماده گاوی که وارد سال دوم شده) و برای چهل عدد گاو یک «مُسِنّه» (مادهگاوی که وارد سال سوم شده) بهعنوان زکات پرداخت میشود.
در مورد گوسفند: زکاتِ چهل رأس گوسفند، یک گوسفند است، سپس زکات صدوبیستویک رأس، دو گوسفند، سپس زکات دویستویک رأس، سه گوسفند است، سپس زکات سیصدویک رأس، چهار گوسفند و به همین منوال هر صد رأس که اضافه شود به زکاتش یک گوسفند اضافه میگردد، بنابراین در چهارصدويک رأس گوسفند، پنج گوسفند زکات داده میشود.
مقدار واجب زکات با رسیدن هرکدام از این انواع به حدنصاب واجب میگردد و در مقدار بين دو نصاب چيزی واجب نیست.
بهطورمعمول به شترهايی که به حدنصاب نمیرسند «شَنق» میگویند، به گاوها «وَقص» و به گوسفندها «عَفو» میگویند و معنی این سه کلمه یکی است.
پس در نُه شتر، نصاب و شنق وجود دارد که نصاب پنجتا و شنق چهارتا است، به این معنی که حتی اگر چهارتا از آنها تلف شوند چيزی از زکات واجب ساقط نمیشود.
به همین ترتیب برای سیونه گاو، نصاب و وَقص وجود دارد که برای سی عدد از آنها زکات واجب میشود و اضافۀ آن «وقص» است تا به چهل رأس برسد.
همچنين در صدوبیست رأس گوسفند، برای چهل عدد از گوسفندان زکات واجب پرداخت میشود و مقدار اضافی آن «عَفو» حساب میشود تا اینکه به صدوبیستو یک رأس برسد. حکم مقدار مابين این نصابهايی که بیان کردیم نیز به همین صورت است.
در محاسبۀ زکات، مال کسی به ديگری ضميمه نمیشود، حتی اگر با هم مخلوط و در يک مکان باشند، بلکه باید مال هرکدام از آنها بهتنهایی به حدنصاب برسد.
همچنین دو مالِ متعلق به یک مالک -حتی اگر مکانهایشان از يکديگر دور باشد- جدا از هم محاسبه نمیگردند.
شرط دوم: سُؤم (حیوانی که به چرا میرود)
حیوانی که به او خوراک داده میشود زکات ندارد. در مورد برّۀ حيوان هم زکات واجب نیست مگر اينکه با چریدن از شير مادر بینیاز شده باشد.
چریدن حداقل باید هشت ماه در سال استمرار داشته باشد و تمامشدن ماه هفتم و ورود به ماه هشتم کفايت میکند؛ بنابراین اگر بيش از چهار ماه به حیوان علف داده شود محاسبۀ سال زکات از ابتدای چرای دوباره آغاز میگردد.
همچنين اگر مانعی مانند یخبندان باعث شود حیوان نتواند بچرد و مالک یا شخصی غیر از او (با اجازه یا بدون اجازۀ او) بیش از چهار ماه به حیوان علوفه بدهد سال زکات از ابتدای چریدن دوباره آغاز میگردد.
شرط سوم: حول (گذشتن يک سال)
که در مورد حیوانات، مالالتجاره، طلا و نقرهای که زکاتش واجب است و همچنین اسبهایی که زکاتشان مستحب است در نظر گرفته میشود.
منظور از آن (سال) گذشتن یازده ماه و ورود به ماه دوازدهم است؛ هنگام آغاز ماه دوازدهم، زکات واجب میشود -گرچه روزهای سال تمام نشده است- و اگر در اَثنای این دورۀ مربوط به سال، يکی از شروط از بین برود -مانند اينکه مقدار مال از حدنصاب کمتر و سپس کامل شود يا اينکه آن را با مثل یا همجنسش معاوضه کند- محاسبۀ سال زکات از نو شروع میشود؛ اما اگر این کارها را برای فرار از پرداخت زکات انجام دهد زکات واجب میگردد.
بچههای گوسفندان همراه مادرانشان شمرده نمیشوند، بلکه سال زکاتِ هرکدام جداگانه محاسبه میگردد.
اگر سال زکات کامل شود و مقداری از حدنصاب تلف گردد [دو حالت خواهد داشت:] اگر مالک کوتاهی کرده باشد او ضامن است و اگر کوتاهی نکرده باشد به نسبت مقدار تلفشده از حدنصاب، از مقدار زکات واجب کم میشود.([10])
اگر مسلمان پیش از فرا رسیدن سال زکات مرتد([11]) شود، زکات واجب نمیگردد و ورثۀ او محاسبۀ سال زکات را از ابتدا آغاز میکنند و چنانچه بعد از فرارسیدن سال زکات مرتد شود پرداخت زکات واجب میگردد. اگر مرتد فطری([12]) نباشد، سال زکات قطع نمیشود و هنگام تمامشدن سال، اگر مال باقی مانده باشد زکات واجب میگردد.
شرط چهارم: اینکه حیوان کاری نباشد. ([13])
به حیوانِ کاری زکات تعلق نمیگیرد، حتی اگر جزو چارپایان چرنده در بیابان باشد.
آنچه واجب است بهعنوان زکات پرداخت شود
توضیح آن مستلزم بیان چند نکته است:
نکتۀ اول: در مورد زکات شتر، واجب است برای هر پنج شتر یک گوسفند بهعنوان زکات بپردازد تا بیستوپنج شتر (که باید پنج گوسفند بهعنوان زکات بپردازد) و اگر یکی دیگر به شترها افزوده شد (یعنی بیستوشش شتر شدند) زکات آن یک «بنت مخاض»([14]) میشود و اگر ده شتر دیگر به آنها اضافه شود (زکات سیوشش شتر) یک «بنت لبون»،([15]) و اگر پانزده شتر به آن افزون گردد (زکات چهلوشش شتر) یک «حُقه»،([16]) و اگر پانزده شتر دیگر به آنها اضافه شود (زکات شصتویک شتر) یک «جِذعه»،([17]) و اگر پانزده شتر دیگر اضافه گردد (زکات هفتادوشش شتر) دو «بنت لبون» و اگر پانزده شتر دیگر افزون گردد (زکات نودویک شتر) دو «حقه» خواهد بود و هنگامیکه شترها به صدوبیستویک شتر برسد زکات به روش دیگری محاسبه میشود؛ یعنی باید برای هر پنجاه شتر یک «حقه» و یا برای هر چهل شتر یک «بنت لبون» بپردازد.
اگر تعداد طوری بود که هم چهلتایی و هم پنجاهتایی (به هر دو روش) قابلمحاسبه باشد مالک میتواند به هریک از دو روش که بخواهد عمل کند.
برای هر سی عدد گاو یک «تبیع»([18]) یا «تبیعه»([19]) بهعنوان زکات بپردازد و برای هر چهل عدد گاو، یک «مسنه».([20])
نکتۀ دوم: نکاتی دربارۀ جایگزینهای زکات
کسی که باید یک بنت مخاض بهعنوان زکات بپردازد درصورتیکه نداشته باشد میتواند یک «ابن لبونِ» (نر) بپردازد و اگر هیچکدام را نداشت، هرکدام را که خواست میتواند بخرد [و بهعنوان زکات بپردازد]. کسی که بر او واجب است شتری با سنِّ خاص بهعنوان زکات بپردازد ولی چنین شتری را ندارد و شتری با سنِّ بیشتر دارد، همان را بپردازد و [در برابر ارزش اضافهاش] دو گوسفند یا بیست درهم یا اختلاف قیمت بین آن دو را پس بگیرد و اگر شتری که دارد یک سال کوچکتر است، همراهش دو گوسفند یا بیست درهم یا تفاوت آنها را بپردازد و انتخاب یکی از این موارد با مالک است نه با جمعکنندۀ زکات و فرقی ندارد که انتخابش مساوی، کمتر یا بیشتر از قیمت بازار باشد.
اگر سن آن دو بیش از یک سال تفاوت داشته و یا شتر از «جذع»([21]) بزرگتر باشد به این مقدار شرعیِ تعیینشده (دو گوسفند یا بیست درهم) افزوده نمیشود([22]) و در مورد تفاوت ارزش آنها به قیمت بازاری آنها مراجعه میکنیم. در مورد اختلاف سن در مورد غیر از شتر نیز حکم همینگونه است.
نکتۀ سوم: واجبات مربوط به سن و سال
بنت مخاض: ماده شتری که یک سالش تمام و وارد سال دوم شده است؛ یعنی مادرش «ماخض» (باردار) است.
بنت لبون: ماده شتری که دو سالش تمام و وارد سال سوم شده است؛ یعنی مادرش شیر (لبن) دارد.
حقه: ماده شتری که سه سالش تمام و وارد سال چهارم شده و آمادۀ آمیزش یا بارداری شده باشد.
جذعه: ماده شتری است که چهار سالش تمام و وارد سال پنجم شده است و بالاترین سنی است که بهعنوان زکات گرفته میشود.
تبیع: گاو نری که یک سالش تمام شده است و نامش را «تبیع» (دنبالهرو) گذاشتهاند، چون در چریدن از مادرش تبعیت میکند.
مسنة: ماده گاوی که دو سالش تمام و وارد سال سوم شده است؛ و به آن «ثَنیة» میگویند.
میتواند زکات واجب را از جنسی غیر از آنچه واجب شده با توجه به قیمت بازار بپردازد، ولی اگر زکات را از همان جنس بپردازد بهتر است؛ و در مورد سایر انواع نیز حکم به همین صورت است.
کمترین گوسفندی که بهعنوان زکات گرفته میشود «جذع» است (گوسفندی که شش ماهش کامل شده) یا بزی که یک سالش تمام و وارد سال دوم شده باشد. حیوان بیمار، سالخورده و یا ناقص بهعنوان زکات پذیرفته نمیشود. مسئول جمعآوری زکات حق انتخاب ندارد و اگر برای انتخاب گوسفند مشکلی پیش بیاید (بحثی در بگیرد) از بین گوسفندان واجد شرایط قرعه انداخته، یکی را انتخاب میکنند.
پیوستها:
زکات در عین مال واجب میشود نه در ذمّه؛ پس اگر امکان رساندن آن به مستحق یا مسئول جمعآوری زکات یا امام را داشته باشد و چنین نکند، کوتاهی کرده و در صورت تلف شدن مال، ضامن است.
اگر مهریۀ زنی را یک نصاب کامل قرار دهد و این مال یک سال در دست زن باشد، سپس مرد بدون اینکه با زن نزدیکی کرده باشد آن زن را طلاق بدهد، نصف آن (نصابی که به زن پرداخته) را باید به مرد بدهد و زکات واجب از مال زن برداشته میشود.
اگر نصف آن [مالی که بهاندازۀ نصاب بود و بهعنوان مهر به زن داده شد] به دلیل کوتاهی از بین برود، مسئول جمعآوری زکات از عین مال، زکات را برمیدارد و مرد برای گرفتن نصفۀ خود (که باید پس میگرفت و اکنون مقداری از آن کم شده) به زن رجوع میکند، چون زن ضامن (تلفشدن مال) است.
کسی که بهاندازۀ یکی از نصابها مال داشته باشد و چند سال بر آن بگذرد: اگر هر سال، زکات آن نصاب را از مالی غیر از خودِ آن مال بپردازد هر سال جدیدی که بر آن مال میگذرد باید زکات آن نصاب را بپردازد (زکات تکرار میشود)، اما اگر زکاتش را از خودِ آن مال پرداخت کند فقط پرداخت زکات یک سال واجب است.([23])
اگر کسی بیش از حدنصاب مال داشته باشد زکات واجب به حدنصاب تعلق میگیرد و جای آن مقداری که از نصاب بهعنوان زکات پرداخت کرده است با آن مقدار که اضافه بود پر میشود؛([24]) و به همین ترتیب هر سال باید زکات پرداخت کند تا زمانی که مالش از مقدار نصاب کمتر شود؛ بنابراین اگر بیستوشش شتر داشته باشد و دو سال بر آن بگذرد بر او یک بنت مخاض و پنج رأس گوسفند واجب میشود و اگر سه سال بگذرد بر او یک بنت مخاض و نُه گوسفند واجب میشود.
زکات در نصابی که از گوسفند و بز، یا از گاو و گاوميش و یا از شترهای اصیل و غیر اصیل تشکیل شده باشد، واجب میشود و مالک از هرکدام از این صنف که بخواهد میتواند زکات را خارج کند.
اگر صاحب مال گفت: بر مالم یک سال نگذشته است يا اينکه بگويد قبلاً زکاتم را پرداخت کردهام، از او پذیرفته میشود و لازم نیست بيّنه بیاورد یا سوگند بخورد، ولی اگر دو شاهد خلاف گفتۀ او شهادت بدهند، گفتۀ آن دو شاهد پذیرفته خواهد بود.
اگر مالک دارای اموال متفرقهای باشد از هرکدام از آنها که بخواهد میتواند زکات را خارج کند. اگر حیوانی که واجب است آن را زکات بدهد مريض باشد پذیرفته نیست و حیوان یا حیوانات دیگری([25]) همقیمت با حیوان مریض پرداخت نماید([26]) و اگر همۀ آنها مريض باشند مکلّف به خريد حیوان سالم نيست.
حیوانی که تازه زایمان کرده (تا پنجاه روز) و حیوان چاقی که برای [ذبح و] خوردن کنار گذاشته شده و فَحل (حیوان نری که لقاحکنندۀ مادههاست) بهعنوان زکات دریافت نمیگردد.
میتواند [جایز است] از غير گوسفندهای شهر زکات را بپردازد -حتی اگر به قيمت کمتر باشند- و همچنین در پرداخت زکات تفاوتی بین حیوان نر و حیوان ماده وجود ندارد.
[10]- مثلاً سال محاسبۀ زکات فرا رسیده و یکدهم از مال زکات بدون اینکه مالک کوتاهی کرده باشد تلف شده است، در این صورت یکدهم از مقدار زکات واجب کم میشود. (مترجم)
[11]- اموال مرتد فطری بین وارثانش تقسیم میشود. (مترجم)
[12]- به کسی که از پدر یا مادر مسلمان متولد شده باشد و سپس مرتد شود مرتد فطری میگویند، ولی اگر مسلمانزاده نباشد مرتد ملی گفته میشود. (مترجم)
[13]- که از آن در آسیاب، شخم زدن، آبیاری یا در سواری کار میکِشند. (مترجم)
[14]- ماده شتری که یک سالش تمام و وارد سال دوم شده باشد. (مترجم)
[15]- ماده شتری که دو سالش تمام و وارد سال سوم شده باشد. (مترجم)
[16]- ماده شتری که سه سالش تمام و وارد سال چهارم شده باشد. (مترجم)
[17]- ماده شتری که سال چهارمش تمام و وارد سال پنجم شده باشد. (مترجم)
[18]- گاو نری که یک سالش تمام و وارد سال دوم شده باشد. (مترجم)
[19]- گاو مادهای که یک سالش تمام و وارد سال دوم شده باشد. (مترجم)
[20]- مادهگاوی که دو سالش تمام و وارد سال سوم شده باشد. (مترجم)
[21]- شتر نری که چهار سالش تمام و وارد پنج سال شده است. (مترجم)
[22]- مثلاً نمیگوییم چون سه سال تفاوت سن دارند، شش گوسفند یا شصت درهم بگیرد یا بپردازد. (مترجم)
[23]- زیرا برای سالهای بعد، از آن حدنصابی که بوده است کمتر میشود. (مترجم)
[24]- یعنی در سالهای بعد هم میتواند زکات را از آن پرداخت کند. (مترجم)
[25]- که بزرگتر یا کوچکتر از حیوانی باشد که لازم است بدهد. (مترجم)
[26]- مثلاً اگر بر مالک واجب باشد که چهار گاو مسنه را بهعنوان زکات بپردازد و گاوهای مسنه مریض باشند، بهجای آنها تعدادی گاو تبیعه همقیمت با چهار گاو مسنه میپردازد. (مترجم)