رجعت نخست با مثل و نظیر است که هنگام قیام قائم (ع) خواهد بود و رجعت دوم با نفْس و جسدِ متناسب با آن خواهد بود که در این فرصت کوتاه، بهعنوان عالم و روزی دیگر از روزهای بزرگ خدا در موردش سخن خواهیم گفت و پیشتر توضیح داده شد که در آسمان اول خواهد بود.
جهل علما نسبت به این حقیقت مهم، علت و سببی برای عدم فهمشان در مورد رجعت و ظهور گفتههای پراکنده و به دور از حقیقت بوده است که برخی از آنها بیان گردید.
سید احمدالحسن (ع) در بیان دو رجعت فرمودهاند:
رجعت نیز خود بر دو نوع است: رجعت در قیام قائم(ع) با مَثَلهای آنها و رجعت در عالم رجعت «نخستین»([144]) با نفْسها و با بدنهایی که متناسب با آن عالم است، پسازآنکه خداوند حال و وضعیتشان و نیز امتحان اول و دوم را از یادشان میبرد.([145])
و همچنین در بیان آن میفرماید:
... اما آنچه روایت شده مبنی بر اینکه اصحاب کهف با قائم (ع) مبعوث میشوند، منظور برخی از اخلاصپیشگانِ اصحاب پیامبر خدا (ص) و اصحاب امیرالمؤمنین علی (ع) مانند مالک اشتر میباشند؛ و منظور خود اینها نیست، بلکه مراد از این روایات، افرادی نظیر آنها از اصحاب قائم (ع) است؛ یعنی در اصحاب قائم (ع) مردی وجود دارد که در شجاعت، زیرکی، فرماندهی، شدت در ذات خداوند، طاعت خداوند، اخلاق بزرگوارانه و بسیاری از صفات و ویژگیهایی که مالک اشتر از آنها برخوردار بود، نظیر اوست؛ از همین رو ائمه (ع) او را به مالک اشتر توصیف کردند.
چنین چیزی از اهل فصاحت و بلاغت و سادات ـاهلبیت (ع)ـ بعید نیست؛ همانند آن شاعر حسینی که در توصیف ورود علیاکبر به میدان جنگ، شعری با این مضمون میگوید: «محمد (ص) وارد معرکۀ جنگ شد»؛ و این به خاطر شباهت بسیار زیاد علیاکبر از نظر اخلاقی و ظاهری به پیامبر خدا حضرت محمد (ص) میباشد؛ از سوی دیگر، آن دسته از یاران ائمه (ع) که با اخلاص تمام، حق را یاری کردند و با حق بودند، پس از مهدیین دوازدهگانه و در زمان آخرینشان ـکه آخرین قائمِ بهحق از آل محمد (ع) استـ بازمیگردند و رجعت میکنند؛ کسی که حسینبن علی (ع) بر او خروج میکند؛ و این مهدیِ آخر یا قائمِ آخر، نه عقبی دارد و نه فرزندی.([147])
و متن زیر نیز رجعت را با مثال و شبیه توضیح میدهد؛ در کتاب «محکمات در حقانیت وصی احمدالحسن» ـیکی از انتشارات انصار امام مهدی (ع)ـ آمده است:
... و اما رجعت با مثل و شبیه، رجعتی است که در روزگار قائم (ع) و دعوت بزرگ الهیاش تحقق مییابد. برخی روایات که بر این مطلب تأکید میکنند، عبارتاند از:
ابو مروان میگوید از اباعبدالله امام جعفر صادق (ع) دربارۀ فرمودۀ خدای عزوجل که ﴿آنکس که قرآن را بر تو فرض کرد، تو را به جايگاهت بازميگرداند﴾؛([149]) پرسیدم، حضرت فرمود: «نه به خدا سوگند، دنیا به پایان نمیرسد و از بین نمیرود تا اینکه رسول خدا (ص) و علی (ع) در ثویه گرد هم آیند و با هم ملاقات کنند و در ثویه مسجدی بسازند که دوازده هزار در دارد»؛ یعنی جایی در کوفه.([150])
و آن مسجدی است که قائم (ع) در روزگار خویش میسازد، آن هنگام که مردم به او عرض میکنند: «... این مسجد، گنجایش ما را ندارد. آن حضرت میفرماید: من با شما میآیم؛ سپس حضرت به «غری» میرود و تصمیم به طرح مسجدی میگیرد که هزار درب دارد تا ظرفیت مردم را داشته باشد». طبق فرمودۀ امام باقر (ع)([152]) و از همین رو، منظور از رسول خدا (ص) و علی (ع) در حدیث پیشین نظیر آن دو میباشد؛ بهطوریکه آمدن آنان، همانندِ آمدن رسول خدا (ص) و علی (ع) است.
رجعت در قالب شبیه و نظیر را در فرمودۀ امام صادق (ع) نیز میبینیم؛ آنجا که میفرماید: «قائم (ع) بیستوهفت تن (از ياران خاص خود) را از پشت كوفه بيرون میآورد، كه پانزده تن از آنها از امّت موسی (ع) ـکه بهحق هدایت میکنند و عدالت دارندـ و هفت تن از آنها، اصحاب كهف هستند، به همراه يوشعبن نون، سلمان، ابودجانه انصاری، مقداد و مالک اشتر. اين بیستوهفت تن، ياران قائم (ع) و فرماندهان امت بهفرمان او میباشند».([154])
بهعبارتیدیگر، از انصار امام مهدی (ع) کسانی هستند که شبیه و مانند این اشخاصِ مذکور در روایت هستند، نه اینکه خود آن اشخاص بار دیگر بازمیگردند!
برای اطمینان و تأکید بیشتر دربارۀ این دو روز (روز قائم و روز رجعت) میتوان به خواندن و تدبر در روایت پیشین (روایت خثعمی) پرداخت؛ که بیان میکند رسول خدا (ص) همان کسی است که در روز معلوم، سلاحی از نور بر پیکر ابلیس فرود میآورد و او را هلاک میکند؛ و از طرفی روایات دیگر میگویند قائم (ع) کسی است که ابلیس را در مسجد کوفه به قتل میرساند؛ پس درمییابیم که ابلیس در روز معلوم، در عالم رجعت به دست رسول خدا (ص) کشته میشود؛ و قائم (ع) کسی است که هنگام قیامش بهحق، او را در مسجد کوفه در این عالم به قتل میرساند و ـهمانطور که توضیح دادیمـ آن روز، روز رجعت در قالب مثل و نظیر است. پایان.
حال که از وجود دو شخص شبیه و نظیر رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین (ع) در زمان ظهور مقدس آگاه شدیم، آیا مردم خلیفهای از خلفای الهی بر زمین جز امام مهدی محمدبن حسن عسکری (ع) و فرزند و وصیاش مهدی اول (احمد) اولین ایمانآورندگان و نزدیکان به ساحتش ـطبق وصیت رسول خدا (ص)ـ را مییابند؟!
[142]. إشارة إلى قوله تعالى: ﴿وَهُوَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَى وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴾ القصص: 70، وقد تقدم بيان السيد أحمد الحسن ع أن "الأُولى" هي الرجعة.
[143]. كتاب مع العبد الصالح، أحد إصدارات أنصار الامام المهدي ع.
[144]- اشاره به فرمودۀ حقتعالی: ﴿(اوست خدایی که معبودی جز او نيست. ستايش خاص اوست، چه در اين جهان و چه در جهان ديگر و فرمان تنها از آنِ اوست و همه شما به سوي او بازگردانده ميشويد)﴾؛. قصص: 70.
[145]- کتاب همگام با بندۀ صالح ـ از انتشارات انصار امام مهدی ع.
[146]. المتشابهات: ج2 سؤال رقم (72).
[147]- متشابهات: ج 2، پرسش72.
[148]. بحار الأنوار: ج53 ص113 - 114.
[149]- قصص:85.
[150]- بحارالانوار: جلد 53، ص 113 و 114.
[151]. بحار الأنوار: ج52 ص331.
[152]- بحارالانوار: ج 52، ص 331.
[153]. الإرشاد للمفيد: ج2 ص386.
[154]- ارشاد شیخ مفید: ج 2، ص 386.
[155]. أي رواية عبد الكريم الخثعمي المتقدمة.