جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامبخش سوم: ملحقات
شامل چند مبحث است:
اول: احصار و صَدّ ([123])
«صدّ» بهوسیلۀ دشمن و احصار بهواسطۀ بیماری (نه چیز دیگر) محقق میشود. مصدود ([124]) اگر مشغول حج شده بود و سپس از آن منع شود چنانچه راهی دیگر بهجز راهی که در آن از حج منع شده، نداشته باشد، یا اینکه راه دیگری باشد ولی هزینۀ رفتن از آن راه را نداشته باشد، همۀ چیزهایی که بهواسطۀ احرام برایش ممنوع بوده برایش حلال میشود، ولی اگر راه دیگری باشد و هزینۀ آن را هم همراه داشت، هرقدر هم که راه دوم طولانیتر باشد احرامش را ادامه دهد. اگر بترسد از اینکه حجش از دست برود از احرام خارج نشود تا اینکه صدّ محقق گردد، سپس با انجام عمره از احرام خارج گردد؛ اگر حجش واجب بود باید در سال آینده قضایش را انجام دهد و اگر مستحبی بود، مستحب است (سال آینده قضایش را بهجا آورد). فقط بعد از قربانی و نیت خروج از احرام، از احرام خارج میشود. همین حکم برای کسی که حج عمره رفته و از رسیدن به مکه منع شده است نیز وجود دارد. اگر قربانی همراهش برده بود، همان برای خروج از احرام کفایت میکند. برای قربانیِ تحلل (خروج از احرام) جایگزینی وجود ندارد و اگر نتوانست قربانی کند و پولش را هم نداشت در حالت احرام میماند و اگر خود را از احرام خارج کند مُحِلّ نمیگردد.
اگر از وقوف در عرفات و مشعر و همچنین از رسیدن به مکه منع شود، صدّ محقق گشته است، ولی اگر از بازگشت به منا برای رمی جمرات سهگانه و بیتوته (شب ماندن) در آن منع شود، صدّ محقق نشده و حکم به صحیح بودن حجش داده میشود و برای رمی جمرات نایب میگیرد.
پنج نکته:
اول: اگر به جهت دِینی که دارد حبس شود و قادر به پرداخت آن باشد از احرام خارج نمیشود، ولی اگر از پرداخت آن عاجز باشد مُحِلّ میگردد (از احرام خارج میشود). اگر او را ظالمانه محبوس کرده باشند نیز به همین صورت خواهد بود.
دوم: اگر صبر کرد و زمان حج به پایان رسید، خروج از احرام با قربانی کافی نیست، بلکه باید عمره بهجا آورد و قربانیکردن نیاز نیست و اگر حجش واجب بود باید آن را قضا کند.
سوم: اگر گمان قوی داشته باشد که خطر دشمن پیش از آنکه فرصت را از دست بدهد رفع میشود میتواند از احرام خارج شود، اما بهتر است بر احرامش باقی باشد تا اگر خطر رفع شد حجش را تمام کند و چنانچه وقت از دست رفته بود با انجام عمره از احرام خارج گردد.
چهارم: اگر حجش را باطل کرده و سپس مصدود شده باشد، سه چیز بر او واجب است: قربانیکردن یک شتر، قربانیِ خروج از احرام، بهجا آوردن حج در سال آینده. اگر خطر دشمن رفع شد و برای از سر گرفتن قضای حج وقت کافی داشت باید قضا کند و این حج، قضای حج همان سالش محسوب میشود؛ اما همانطور که گفتیم هنوز حج عقوبت (تنبیهی) باقی است؛ ولی اگر از احرام خارج نشده بود همان حج باطل شده را به اتمام برسانَد و در سال آینده آن را قضا نماید.
پنجم: اگر دشمن فقط و فقط با جنگیدن از سر راه کنار میرود، چنانچه ظنّ قوی داشته باشد که سالم میماند واجب است بجنگد و اگر دشمن، مالی را از او درخواست کرد، واجب نیست به او بدهد، مگر اینکه ضرری جدی برایش نداشته باشد.
«مُحصَر» -کسی که به سبب بیماری از رسیدن به مکه یا یکی از دو موقف (عرفات و مشعر) بازمانده باشد- قربانی که با خود آورده را بفرستد و اگر قربانی همراهش نیاورده بود یک قربانی و یا قیمتش را بفرستد و تا هنگامیکه قربانی بهجایگاهش نرسیده باشد از احرام خارج نگردد. جایگاه قربانی برای کسی که حج بهجا میآورد «مِنا» و برای کسی که عمره انجام میدهد «مکه» است. بهمحض اینکه (قربانی بهجایگاهش) رسید تقصیر انجام دهد و همۀ محرمات احرام بهجز ارتباط با زنان برایش حلال میشود؛ زنان بر او حرام میمانند تا اینکه اگر حجش واجب است در سال آینده حج بهجا آورد و اگر مستحب است از طرف او طواف نسا بهجا آورند.
اگر معلوم شد حیوان او ذبح نشده است خروج از احرامش باطل نمیشود و بر عهدۀ او خواهد بود که سال آینده یک قربانی انجام دهد. اگر قربانیاش را فرستاد و سپس مشکلش حل شد باید به همراهانش ملحق شود؛ حال اگر در وقت موردنظر به یکی از دو موقف رسید حجش درست است، وگرنه با انجام عمره از احرام خارج شود و در سال آینده حج واجبش را باید قضا کند و مستحب است قضای حج مستحبی که از دست رفته را نیز بهجا آورد.
کسی که عمره انجام میدهد، اگر از احرام خارج شود وقتی عذرش برطرف شد باید عمرهاش را قضا کند.
کسی که حج قِران بهجا میآورد، اگر مُحصَر شد فقط در صورتی واجب است در سال آینده حج قِران انجام دهد که حجش واجب بوده باشد و اگر مستحب بود، در سال آینده هریک از انواع حج را که خواست میتواند بهجا آورد، هرچند بهتر است مشابه همان نوعی که سال پیش از دست داده بود را بهجا آورد.
کسی که مستحبی و داوطلبانه قربانی میفرستد، زمانی را برای قربانی (ذبح یا نحر) با همراهانش مقرر کند؛ سپس از همۀ محرمات احرام اجتناب نماید و وقتی موعد مقرر فرارسید از احرام خارج گردد، ولی این شخص تلبیه نکند (لبیکها را نگوید) و اگر کاری را که بر محرم حرام است انجام داد مستحب است کفاره بدهد.
[123] - کسی که بهواسطۀ بیماری و یا بهواسطۀ دشمن از ادامۀ حج بازمانده است. (مترجم)
[124]- کسی که توسط دشمن از حج منع شده است. (مترجم)