جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامسوم: خصوصیات کفارهها
که شامل آزاد کردن بنده، اطعام کردن، و روزه میباشد.
آزاد کردن بنده
آزاد کردن بنده در کفارۀ ترتیبی و کفارۀ جمع بر کسی که توانایی آن را داشته باشد واجب میشود؛ و توانایی به این معنا است که یا بنده را در اختیار داشته باشد و یا مبلغ آن را داشته و خرید آن نیز امکانپذیر باشد. اگر توانایی آن را نداشت، در کفارۀ ترتیبی باید به مورد بعدی عمل کند و در کفارۀ جمع باید قیمت آن را (اگر آن مقدار را داشته باشد) بپردازد، و مشخص کردن قیمت بنده و بخشیدن تمام یا قسمتی از مبلغ آن در اختیار امام است.
روزۀ کفاره
در کفارۀ ترتیبی اگر شخص توانایی آزاد کردن بنده را نداشته باشد، روزه واجب میشود. ناتوانی در آزاد کردن بنده یا به دلیل نبودن بنده است و یا نداشتن مبلغ آن و یا اینکه امکان خریدن آن وجود نداشته نباشد (گرچه مبلغ آن موجود باشد). محل سکونت و لباسی که جسم را میپوشاند (برای پرداخت کفاره) فروخته نمیشود؛ ولی آن مقدار از محل سکونت که بیش از حد نیاز است فروخته میشود.
اگر بدون خدمتکار بتواند زندگی کند به آن نیازی ندارد (و میتواند برای پرداخت کفاره او را بفروشد) مگر با وجود نوعی بیماری که نیاز به خدمتکار دارد، و اگر خدمتکارش گرانبها باشد به گونهای که با مقداری از قیمت آن بتواند خدمتکار دیگری که نیازش را برطرف میکند بخرد، باید چنین کند، زیرا از او بینیاز میباشد. به همین ترتیب در مورد محل سکونت، اگر گران باشد و با قسمتی از قیمت آن بتواند خانهای دیگر که نیازش را برطرف میکند تهیه نماید، باید این کار را انجام دهد.
در ظهار و قتل غیرعمد، اگر نتواند بنده آزاد کند باید دو ماه پیاپی روزه بگیرد ـو بر غلام یا کنیز واجب است یک ماه روزه بگیردـ و اگر در ماه اول بدون عذر روزه را باطل کند، از اول شروع میکند، و اگر عذر داشته باشد ادامه میدهد. اگر از ماه دوم تنها یک روز را روزه بگیرد، دیگر لازم نیست بقیه روزها را پشت سر هم بگیرد، و با ادامه ندادن (پیاپی) گناه نکرده است.
عذرهایی که با وجود آنها میتواند بین روزههای ماه اول فاصله بیندازد عبارتند از: حیض، نفاس، بیماری، بیهوشی و دیوانگی.
اما در مورد سفر، اگر مجبور به آن شده باشد عذر محسوب میشود، وگرنه (بدون اجبار) پیاپی بودن روزهها قطع میشود (و باید از اول شروع کند).
اگر زن حامله یا شیرده از ترس بر جان خود یا فرزندش روزه نگیرد، پیاپی بودن روزهها به هم نمیخورد (و بعد از برطرف شدن عذر ادامه میدهد).
اگر فردی مجبور به شکستن روزه شود پیاپی بودن روزهها به هم نمیخورد، چه مانند کسی باشد که آب در حلقش میریزند یا مانند کسی باشد که او را میزنند تا بخورد. اگر در بین ماه اول به زمانی برخورد کند که روزۀ کفاره گرفتن در آن صحیح نیست (مانند ماه رمضان یا عید قربان) پیاپی بودن روزهها به هم میخورد.
اطعام
در کفارۀ ترتیبی اگر نتواند روزه بگیرد اطعام واجب میشود، و باید آن تعداد فقیری که لازم است را با دادن یک مدّ طعام غذا دهد، و بهتر است به هر کدام دو مد طعام بدهد. اگر کمتر از آن تعداد فقیری که لازم است را اطعام کند، کفایت نمیکند، حتی اگر مقدار غذایی که به آنان داده است به همان میزان (یا بیشتر) باشد.([142]) اگر بتواند به آن تعداد لازم فقیر غذا بدهد غذا دادن به تعداد بیشتر به یک فقیر در یک کفاره جایز نیست،([143]) ولی با وجود عذر جایز است.
واجب است فقرا را با حد وسط آن غذایی که به خانوادهاش میدهد اطعام کند، و جایز است با چیزی که غذای معمول اهل شهر است اطعام کند.
مستحب است که به آن خورش نیز اضافه کند ـکه بهترین آن گوشت و حد متوسط آن سرکه و پایینترین آن نمک استـ و جایز است که آن تعداد فقرا را با هم یا جداگانه به صرف غذا دعوت کند و یا غذا را به آنها بدهد.
میتواند گندم، جو، آرد یا نان به آنها بدهد.
اطعام کردن بچۀ کوچک به تنهایی کفایت نمیکند،([144]) ولی اگر همراه با کسی باشد جایز است، و اگر فقط بچهها باشند هر دو بچه یک نفر به حساب می آید.
مستحب است که مؤمنان و کسی که در حکم مؤمن است ـمانند فرزندانشانـ را اطعام کند.
اطعام مسلمانِ فاسق جایز است، ولی اطعام کافر و ناصبی که با ائمه یا مهدیین یا پیروانشان به جهت یاری آنان دشمنی میورزد جایز نیست.
مسائل چهارگانه:
اول: کفارۀ قسم ـکه بین آزاد کردن بنده یا اطعام یا پوشاندن اختیار داردـ اگر بخواهد فقیر را لباس بپوشاند دادن یک لباس (به اختیار خودش) کافی است، ولی بهتر است که در صورت توان دو لباس بپوشاند.
دوم: اطعام در کفارۀ قسم یک مدّ غذا برای هر فقیر است، اگر بتواند دو مدّ بدهد، و البته بهتر است دو مد بدهد.
سوم: کفارۀ ایلاء مانند کفارۀ قسم است.
چهارم: کسی که بندهاش را بیش از حد بزند مستحب است با آزاد کردنش کفاره بدهد.
[142]- مثلا اگر شصت مد طعام را به پنجاه فقیر بدهد کفایت نمیکند. (مترجم)
[143]- مثلا اگر بتواند به شصت فقیر در شهر غذا بدهد باید چنین کند و نمیتواند به یک فقیر شصت مد طعام بدهد؛ ولی اگر به آن تعداد فقیر موجود نباشد یا با آنها دسترسی نداشته باشد جایز است به تعداد کمتری از فقرا آن شصت مدّ طعام را بدهد. (مترجم)
[144]- یعنی یک نفر محسوب نمیشود. (مترجم)