در داستانهاى ايشان عبرتی است
حق تعالی میفرماید: (به راستی ما در اين قرآن برای مردم از هر گونه مثلی آوردهايم و چون آيهای برايشان بياوری آنان که کفر میورزند خواهند گفت: شما جز بر باطل نيستيد * اينچنين خداوند بر دلهای کسانی که از دانايی بیبهره اند، مُهر مینهد * پس صبر کن که وعدهی خدا حق است. مبادا آنان که به يقين نرسيدهاند، تو را به خفّت و سبکی کشانند)[107].
شایسته است که هر مسلمانی تاریخ بنی اسرائیل و رفتار ایشان با موسی و هارون (علیهما السلام) و سپس با عیسی (ع) را مطالعه کند؛ چرا که برانگیخته شدن موسی و هارون (علیهما السلام) قرابت بسیاری با برانگیخته شدن محمد و علی (علیهما السلام) دارد، و آنچه برای موسی و هارون (علیهما السلام) اتفاق افتاد با آنچه برای محمد و علی (علیهما السلام) رخ داد تفاوت چندانی ندارد، و آنچه بنی اسرائیل در فاصلهی زمانهای غیبت موسی یا پس از وفات موسی و هارون (علیهما السلام) انجام دادند با آنچه این امّت پس از ارتحال رسول اکرم (ص) و سپس بعد از وفات علی (ع) انجام دادند، و پس از آن بعد از غیبت خاتم اوصیای محمد (ص) انجام دادند تفاوت چندانی ندارد. همان طور که بعثت عیسی (ع) برای بنی اسرائیل به بعثت محمد بن الحسن العسکری المهدی (ع) برای این امّت و آنچه مهدی (ع) از این امّت خواهد دید، بسیار نزدیک میباشد؛ آنچه مهدی (ع) از برخی علمای بد نهاد (علمای بیعمل) در این امّت خواهد دید تفاوت چندانی با آنچه عیسی (ع) از یهود و علمای بیعمل آنها دید، نخواهد داشت: (پس این داستانها را حکایت کن، شايد به انديشه درآیند)[109].
***
الروم : 58 ـ 60.
[107] - روم: 58 تا 60.
[108]- الأعراف:176.
[109] - اعراف: 176.