جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلام
کوچک شمردن رؤیای حکیمان توسط سفیهان :
رؤیا در دین خدای سبحان طریقی برای وحی محسوب میشود ،
رؤیا به دو قسم تقسیم میگردد:
رؤیا در خواب و رؤیا در بیداری ،
که در اصطلاح عرف به کشف در بیداری (یا وحی) یاد میشود،
به این معنا که انسان پرده از چشمش برداشته شده و چیزی را که مردم نمیبینند او میبیند ،
هر دو قسم رؤیا به عنوان روند اتصال انسان با عوالم بالا محسوب میشوند ،
وحی انبیاء نیز به همین دو طریق انجام میشود،
یعنی یا رؤیا در خواب است یا رؤیا در بیداری.
در این میان یک مطلب باقی میماند که شخص مقابل در رؤیا، خودش شأن رؤیا را تعیین و محدود میکند؛
رؤیا ممکن است وحی مستقیم از خدا از پسِ حجاب باشد،
یا وحی از رسولی باشد که خداوند میفرستد،
و ممکن است این فرستاده فرشته بزرگی مانند جبرئیل یا یکی از ملائکه رؤیا باشد،
یا از ارواح انبیای گذشته ع باشد.
همچنانکه ماهیت رؤیا معین میکند که آیا این رؤیا وحی تبلیغی است همچنانکه حال انبیاء و اوصیاء بوده ،
یا شهادتی الهی برای انسان است همچنانکه حال مکلفان به ایمان به انبیاء و رسولان که خداوند برای آنها به حقانیت رسول و نبی شهادت میدهد،
یا اخبار به امری غیبی است که بعد از مدتی پیش میآید، همچنانکه در مورد حال انبیاء و غیر انبیاء صادق است.
پس تلاش برخی سفیهان برای سبک شمردن رؤیایی که خداوند در آن رؤیا برای خلیفهاش شهادت میدهد، انکار وحی خدا و شهادت پروردگار است،
بلکه کفر به قرآنی است که در آن خدا را به عنوان شاهدی برای همه مردم معرفی کردهاست ،
و آیا وسیله اتصالی بین خدا و همه مردم وجود دارد که واضحتر از رؤیا که این سفیهان آن را به تمسخر میگیرند باشد ؟!!!
بنابراین رؤیایی که به حقانیّت خلیفه خدا در زمین شهادت میدهد، عبارت از کلام و وحی و شهادت و نصّ خداوند است ،
آن کسیکه نص و شهادت و وحی خدا را به خاطر رضای هوای نفسش سبک بشمارد، به چه چیز ممکن است وصف شود؟! جز اینکه در حقیقت کافر به خداست ،
و ایمانی که ادعا میکند صرفاً یک ایمان ظاهری است،
و الا آیا ممکن است کسیکه کلام شخصی را سبک بشمارد و او را مورد تمسخر قرار دهد او را مؤمن به آن انسان یا حداقل اینکه به آن شخص احترام میگذارد وصف کنیم؟!
یا اینکه او در حقیقت کافر به آن شخص است و او را سبک میشمارد ،
و به همین سبب کلام او را مسخره میکند. کسانیکه رؤیا را که شهادت خداوند برای حقانیت خلیفه اوست مورد تمسخر قرار میدهند دقیقاً اینگونهاند،
یعنی کلام خداوند که به بندگانش از طریق رؤیای مستقیم یا با واسطه ملائکه و ارواح طیبه وحی کرده را مسخره میکنند و در نتیجه حقایق و باطن و ارواح این افراد کافر به خداست ،
به همین خاطر چارهای ندارند جز اینکه کلام خدا را بر فراز منابر و پیش روی مردم مورد ریشخند قرار دهند مسخره کنند و به آن بخندند ،
و متأسفانه کسانی که اعتراضی به آنها نمیکنند نیز جزو آنها و مؤمن به عقیده و مذهب باطل آنها شمرده میشوند:
(بگو بس است خدا میان من و شما گواه داند آنچه را در آسمانها و زمین است و آنان که ایمان آرند به باطل و کفر ورزند به خدا آنانند زیانکاران) ﴿العنكبوت٥٢﴾
وقتی که شهادت خداوند بر حقانیت خلیفهاش برای بندگان بهوسیله وحی از طریق رؤیاست،
پس آن «باطل» که در آیه شریفه ذکر شده و مقابله با شهادت خدا میکند، چه کسی است؟
(بگو بس است خدا میان من و شما گواه .... و آنان که ایمان آرند به باطل ...) ﴿٥٢﴾
آیا واضح نیست که منظور از این باطل همان کسانی هستند که رؤیا را مورد ریشخند قرار داده ،
و بالتبع شهادت خداوند را مسخره میکنند؟!
بخوانید که خداوند کسانیکه به اهل این باطل گوش داده و سخنشان و استهزائشان به رؤیایی که شهادت خداوند در حق خلیفه است را قبول میکنند، چطور وصف میکند:
(و آنان که ایمان آرند به باطل و کفر ورزند به خدا آنانند زیانکاران) ﴿٥٢﴾
سپس در آیات قبلی همین سوره عنکبوت تدبّر کنید:
(و گفتند چرا فرستاده نشد بر او آیتهائی از پروردگارش بگو جز این نیست که آیتها نزد خدا است و جز این نیست که منم ترساننده آشکار ﴿٥٠﴾ آیا پس كفايت نشد ایشان را که فرستادیم بر تو کتاب را خوانده میشود بر ایشان همانا در این است رحمت و یادآوردنی برای گروهی که ایمان آرند ﴿٥١﴾ بگو بس است خدا میان من و شما گواه داند آنچه را در آسمانها و زمین است و آنان که ایمان آرند به باطل و کفر ورزند به خدا آنانند زیانکاران) ﴿٥٢﴾(العنكبوت)
فقهای گمراه که مقابل انبیاء بودند همیشه همین حرف را میزدند که ما فقط به معجزه مادی ایمان میآوریم،
بلکه میخواهند که حتماً آن معجزه مادی قاهری باشد که با دیدن آن امکان انکار رسالت رسول را نداشته باشند و هر یک از آنها میخواهد که آن معجزه مادی قاهر را ببیند و شهادت مؤمنانی که آن را دیدهاند را قبول نمیکنند: (گفتند چرا فرود نیامده است بر او آیتی از پروردگارش ..)﴿الانعام ٣٧﴾
پاسخ قرآنی این است که: (بگو جز این نیست که آیتها نزد خدا است و جز این نیست که منم ترساننده آشکار) ﴿العنكبوت٥٠﴾،
معنای آیه این است که خداوند آن معجزات را برای هر کسیکه بخواهد و هرگاه که بخواهد و به هر کیفیتی که بخواهد و موافق حکمت و عدل او باشد میفرستد،
به گونهای که کسی را مجبور بر ایمان نکند ،
و هنگامیکه یک معجزه قاهری باشد فقط برای مؤمنین خواهد بود ،
و در نتیجه آنها را نیز به ایمان وادار نمیکند، بلکه بر یقین و استواری آنها بر حق میافزاید،
چون آنها اساساً مؤمن هستند .
و اگر برای غیر مؤمنان یا کفار و منکران باشد، معجزه از آن نوع معجزاتی خواهد بود که امکان تأویل دارد تا مجالی برای ایمان به غیب آنها باقی بماند:
(و هنگامی که بیامدشان حقّ از نزد ما گفتند چرا داده نشد مانند آنچه داده شد موسی آیا کفر نورزیدند بدانچه داده شد موسی از پیش گفتند دو جادویند پشتیبان همدیگر و گفتند هرآینه مائیم به هر کدام کافران) ﴿القصص ٤٨﴾
(آیا پس كفايت نشد ایشان را که فرستادیم بر تو کتاب را خوانده میشود بر ایشان همانا در این است رحمت و یادآوردنی برای گروهی که ایمان آرند) ﴿العنكبوت٥١﴾
يعني چرا ايشان آيات رأي طلب ميكنند ،
آيا كتاب الله و علم و حكمتي كه يا محمد ص برايشان آوردي برايشان كفايت نميكند ؟!!
(یعنی چرا نشانه ها را طلب میکنند .آيا كتاب خدا وعلم وحکمتی که تو ای محمد که خداوند از جهت رحمت به آنها که شاید متذکر شوند نازل کرده ، آوردهای کفایت نمیکند؟).
(بگو بس است خدا میان من و شما گواه داند آنچه را در آسمانها و زمین است و آنان که ایمان آرند به باطل و کفر ورزند به خدا آنانند زیانکاران) ﴿العنكبوت ٥٢﴾ :
یعنی همه آنچه که گذشت اعم از طلب کردن معجزه مادی قاهر
(گفتند چرا فرود نیامده است بر او آیتی از پروردگارش ..)﴿الانعام ٣٧﴾ ،
و همچنین نشانه علمی که خداوند به سبب رحمتش به شما عنایت کرد
(آیا پس كفايت نشد ایشان را که فرستادیم بر تو کتاب را خوانده میشود بر ایشان ..) ﴿العنكبوت٥١﴾،
صرفاً افزونه و مکمّلی بر آن چیزی است که رسول در آغاز و اساس برای شما آورد ؛
که همان شهادت خداوند بر حقانیت او نزد شما بهوسیله وحی در رؤیا و کشف بود:
(بگو بس است خدا میان من و شما گواه ..) ﴿العنكبوت ٥٢﴾
خدایی که شاهد بر همه چیز و بر اعمال بندگان است، همان کسی است که برای شما گواهی میدهد، همان خدایی که هرچه در آسمانها و زمین است را میداند؛ و شیطان هیچ تسلّطی بر ملکوت خدا ندارد تا سفیهان به شما این توهم را القاء کنند که این رؤیاهای ملکوتی از شیطان است:
( داند آنچه را در آسمانها و زمین است ).
ای مردم بیدار شوید؛ به درستی که رؤیاها از ملکوت هستند:
(و بدینسان بنمایانیم به ابراهیم پادشاهیهای آسمانها و زمین را و تا بگردد از یقیندارندگان) ﴿الانعام ٧٥﴾
و ملکوت، ملکوتِ خداست:
(بگو کیست که به دست او است پادشاهیهای همه چیز و او پناه دهد و بر او پناه داده نشود اگر میدانید)﴿المؤمنون ٨٨﴾
و شیطان تسلطی بر ملکوت خدا ندارد:
(پس منزّه است آنکه به دستش پادشاهیهای همه چیز است و بسوی او بازگردانیده شوید)﴿يس ٨٣﴾
پس باطل شما را فریب ندهد، هرچند به رسول خدا ص شبیه باشد و از منبر رسول خدا ص یا امام حسین ع بالا برود:
(و آنان که ایمان آرند به باطل و کفر ورزند به خدا آنانند زیانکاران) ﴿٥٢﴾(العنكبوت)
آیا رسول خدا ص خبر نداده که بهزودی مانند بوزینه بر منبرش میجهند؟
وقتیکه بر منبر محمد ص که برترین خلق خداست مانند بوزینه جهیدند، آیا گمان میکنید همچون بوزینه امروز هم بر منبر حسین ع نمیجهند؟
(و هنگامی که گفتیم تو را که پروردگار تو فراگرفته است بر مردم و نگردانیدیم خوابی را که نمودیمت جز آزمایشی برای مردم و آن درخت لعنت شده را در قرآن و میترسانیمشان پس نیفزایدشان مگر سرکشی بزرگ) ﴿الإسراء ٦٠﴾
آنها بر روی منبر رسول خدا ص به گمراهی حسین ع فتوا دادند ،
و مردم را گمراه کردند و کاری کردند که مردم با حسین ع بجنگند ،
آیا گمان میکنید که امثال آنها امروز بر منبر حسین ع فتوا به گمراه بودن مهدی ع نمیدهند ،
و مردم را گمراه نمیکنند و کاری نمیکنند که مردم با مهدی بجنگند؟!
بیدار شوید خدا شما را رحمت کند؛
بیدار شوید و بخوانید و بیاموزید و نگذارید کسی شما را فریب دهد و آن اتفاق دوباره تکرار شود؟
آیا متوجه نشدید که شما را کجا میبرند؟
و این سفیهان که بیحساب اشتباه میکنند و رؤیاها و ملکوت آسمانها را سفیهانه میخوانند، شما را کجا میخواهند ببرند؟
آیا هشیار نمیشوید تا به آنها بگویید: این قرآن در دستان ماست و خداوند در آن میگوید که خدا برای مردم به حقانیت خلیفه خودش شهادت داده و نصّ میکند:
(...و فرستادیم تو را برای مردم پیمبری و بس است خداوند گواه)﴿النساء ٧٩﴾
شهادت خدا برای عامه مردم (مؤمن و کافر و صالح و طالح آنها) چگونه خواهد بود؟ آیا از طریق وحی نیست؟
و کدام طریق وحی غیر از رؤیا ، بین خدا و عموم مردم گشوده شدهاست؟!