جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامحماسهی قیام مقدس
بین «شیطان و ارتش جن و انس او» با «خدا و ارتش او از انسان و فرشتگان و جنیان».
طاغوتها که لعنت خدا بر ایشان باد، ارتش ابلیساند و بر این اساس وجود فرعون و نمرود و هر طاغوت دیگری، الزامی، و وجود شبیههای آنها، همسنگ وجود خود ایشان تلقی میشود؛ همان طور که موجود بودن شبیه ابلیس بین آدمیان، در واقع همان حضور ابلیس بین بنی آدم به شمار میرود. همچنین وجود فرستادگانی از جانب انبیای ارسال شدهی پیشین، برابر است با حضور یافتن خود این انبیا (ع) در این نبرد مقدس. علاوه بر این وجود صورة الله، وجه الله، اسماء الله الحسنی، خلیفة الله و «حجت الله بر خلقش» در زمان ظهور و قیام مقدس حضرت مهدی (ع)، همان وجود و حضور خدای سبحان و متعال در معرکه است که به همراه ارتش خود میجنگد. به همین دلیل در تورات آمده است: «ولیّ پیشوا خودش نشانهای به شما میدهد. این بانوی عذرا، آبستن شده و فرزندی به دنیا میآورد که او را عمانوئیل[233] نام مینهد.»
و نزديك به همين نص در إنجيل متى باب اوّل آمده كه تفسيرش (الله با ماست) میباشد .
و در دعای سمات آمده: «... وَ أَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ ... وَ بِطَلْعَتِکَ فِی سَاعِیرَ یعنی: طلوع الهی به صورت حضرت عیسی (ع) متمثل شده است» وَ ظُهُورِکَ فِی جَبَلِ فَارَان یعنی: ظهور الهی به صورت حضرت (ص) محمد متمثل گشته است ....»[235].
این نبرد در واقع جنگی برای هدایت، توسط مهدی (ع) است و هدف از آن آدمکشی و خونریزی نیست. ابلیس (لعنت خدا بر او باد) میخواهد تا آنجا که میتواند افراد بیشتری را با خود به جهنم وارد کند و وعدهی گمراه ساختن آنها را تحقق بخشد، ولی حضرت مهدی (ع) میخواهد تا آنجا که ممکن است تعداد بیشتری را به حق و توحید خالص به درگاه خداوند سبحان هدایت و با خود به بهشت وارد کند.
پس این معرکه در ابتدا، یک جنگ عقدیتی و کلامی است. حضرت مهدی (ع) همان (تمثیل) امام علی (ع) و امام حسین (ع) است. حضرت علی (ع)، حماسهی قیام مقدس خود که سرآغاز آن جنگ جمل بود را پس از آن آغاز کرد که ابتدا جوانی را که قرآن همراه داشت به سمت دشمن که برای نبرد با حضرت لشکریانی فراهم آورده بودند، گسیل داشت ولی پاسخ ارتش شیطان چنین بود که جوان را کشتند و قرآن را پاره پاره کردند. امام حسین (ع) نیز قیام مقدس خویش را پس از آن شروع کرد که خود و اصحابش با قوم (دشمن) سخن گفتند و آنها را نصیحت نمودند ولی پاسخ آنها پرتاب تیر بر او و اصحابش بود. امام به یارانش فرمود: «برخیزید؛ خداوند شما را رحمت کند! این تیرها، رسولان قوم به سوی شما هستند»[237]. علی و حسین (علیهما السلام) در ابتدا، سخن گفتند و برای هدایت مردم به ارایهی دلیل و برهان پرداختند، ولی ارتش شیطان به دلیل عجز و ناتوانی خویش چارهای جز نبرد نداشت، تا سخنان حکیمانهی علی و حسین (علیهما السلام) را با این شیوه پاسخ گوید.
شیوهی حضرت مهدی (ع) - فرزند علی و حسین (علیهما السلام) - نیز همین گونه است. او نیز برای هدایت مردم، با مناظرههای کلامی و اعتقادی شروع میکند ولی مخاطبان از روی ناتوانی در پاسخ دادن به سخنان حکیمانه و حجت بالغهی حضرت، به جنگ و نبرد روی میآورند. در آن هنگام حضرت مهدی (ع) نیز همان کلام حضرت علی (ع) که «با آنها به خاطر این خونی که ریختهاند، میجنگیم» و امام حسین (ع) که «برخیزید؛ خداوند شما را رحمت کند! این تیرها، رسولان قوم به سوی شما هستند» را بر زبان میراند.
احمد الحسن
ذی الحجه سال ۱۴۲۷ هجری قمری[238]
[232]- التوراة: سفر اشعيا / الإصحاح السابع.
[233] - تورات: سفر اشعیا- اصحاح هفتم
[234]- مصباح المتهجد: ص416، جمال الأسبوع: ص321، مصباح الكفعمي: ص424، بحار الأنوار: ج87 ص97.
[235]- مصباح المجتهد: ص 416؛ جمال الأسبوع: ص 321؛ مصباح الکفعمی: ص 424؛ بحار الانوار: ج 87- ص 97
[236]- مناقب آل أبي طالب: ج3 ص250، بحار الأنوار: ج45 ص12، العوالم، الإمام الحسين (ع): ج255، كتاب الفتوح: ج5 ص101، أعيان الشيعة: ج1 ص603.
[237]- مناقب آل ابی طالب: ج 3- ص 250؛ بحار الانوار: ج 45- ص 12؛ العوالم، الإمام الحسین (ع): ص 255؛ کتاب الفتوح: ج 5- ص 101؛ أعیان الشیعة: ج 1- ص 603
[238] - دی ماه ۱۳۸۵ هجری شمسی (مترجم)