جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلاممصلح منتظر (ع)
حق تعالی میفرماید: (فرعون در آن سرزمين برتری جست و مردمش را فرقه فرقه ساخت. فرقهای را زبون میداشت، پسرانشان را سر میبرید و زنانشان را زنده میگذاشت؛ به راستی که او از فساد کنندگان بود * و ما بر آن هستيم که بر کسانی که روی زمين به استضعاف کشیده شدند منّت گذاریم، و آنان را پيشوايان سازيم، و آنها را وارثان گردانيم * و آنها را در آن سرزمين تمکین دهیم و به فرعون و هامان و لشکريانشان، چيزی را که از آن میترسيدند نشان دهيم)[693].
امام مهدی (ع)، دوازدهمین وصی از اوصیای پیامبر خاتم (ص)، امامی که سالهای طولانی یادش برده نشده است، حتی در بین شیعیانش؛ همان کسانی که به امامت و جانشینیاش برای خداوند در زمينش اقرار دارند. او همان مُصلحی است كه تمامیِ بشريت، منتظر قدوم مبارکش هستند؛ مسلمانان و سایرین، شیعیانش و دشمنانش. عدهای منتظر ظهورش هستند تا یاریاش کنند، و عدهای دیگر برای از بین بردن او هنگام ظهور و قیامش در پی زمینهسازی هستند، و چنین میپندارند که میتوانند سنت الهی را تغییر دهند!
مؤمنانی برای ظهورش زمینهسازی میکنند و کسانی دیگر برای ظهورش آماده میشوند، و برخی از مسلمین غافلند و تقریباً چیزی از او نمیدانند، و برخی از شیعیانش یا همان کسانی که مردم آنها را شیعهی او مینامند، او را سمبل و نمادی بیش نمیدانند؛ آنها از ظهور و قیام او مأیوس شدهاند، و این یأس و ناامیدی از کردار آنها مشخص است؛ حتی اگر به صراحت بر زبان نیاورند.
در چنین لحظات حساسی که در حال نزدیک شدن به ساعت صفر آن هستیم، مردمانی را میبینیم که از حق دور هستند ولی کم کم شروع به نزدیک شدن به آن مینمایند تا آنجا که گویی در آن داخل میشوند، و عدهای دیگر که در قلب دایرهی حق میباشند، کم کم شروع به دور شدن از آن میکنند، تا آنجا که گویی از آن خارج میشوند؛ و همین طور مردمانی را میبینیم که در قعر دره قرار دارند ولی ذره ذره شروع به بالا رفتن از قله میکنند و کسانی دیگر که خود را در قله میبینند شروع به فرود آمدن از آن میکنند تا آنجا که در اعماق، ساقط میشوند.
به عبارت دیگر: دنیا و آخرت، هر کدام فرزندان خود را دارد؛ کسی که حق را برگزیند، مرگ را در آغوش گرفته، به سوی آخرت رهسپار میشود و هیچ هراسی ندارد از اینکه به مرگ برسد یا مرگ او را دریابد؛ و آن کس که باطل را برگزیند، بر زندگانی حریص میشود و دنیا را بندگی میکند. میان این دو گروه، قومی هستند که چون مستان تِلو تِلو میخورند، نه جزو این دسته هستند و نه جزو آن گروه؛ اینان، حق را میشناسند ولی یاریاش نمیکنند، و باطل را ناخوش میدارند ولی با آن ستیز نمیکنند! دچار خُسران دنیا و آخرت شدند که این، همان خسران و زیان آشکار است: (کسانی هستند که فرشتگان جانشان را میستانند در حالی که بر خويشتن ستم کرده بودند، از آنها میپرسند: در چه کاری بوديد؟ گويند: ما در روی زمين مردمی بوديم مستضعف و زبونگشته. گويند: آيا زمين خدا پهناور نبود که در آن مهاجرت کنيد؟ مأوی و جایگاه اينان جهنم است و چه بد سرانجامی است)[695].
* * *
.
[692]- القصص : 4 - 6.
[693] - قصص: 4 تا 6.
[694]- النساء : 97.
[695] - نسا: 97.