جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامرکن سوم: صیغۀ طلاق
اصل بر این است که ازدواج یک مانع و پیمان برگرفته از شرع است که نمیتوان بدون اجازۀ شرع آن را لغو کرد، پس برطرف کردن آن نیازمند به صیغۀ شرعی است و صیغۀ شرعی برای طلاق که از بین برندۀ پیمان ازدواج میباشد عبارت است از: «انتِ طالق» یا «فلانة یا هذه طالق» (یعنی تو یا فلانی یا این زن طلاق داده شده هستی) و یا الفاظی مانند اینها که زن طلاق داده شده را مشخص میکند.
پس اگر بگوید: «انتِ الطلاق یا طلاق یا من المطلقات» صحیح نیست، حتی اگر قصد طلاق داشته باشد، و همچنین اگر بگوید: «انتِ مطلقه» (تو مطلقه هستی) و یا بگوید: «طُلقت فلانة» (فلانی طلاق داده شد) طلاق واقع نمیشود.
طلاق با لفظ کنایه صورت نمیپذیرد. همچنین با وجود توانایی بر گفتن صیغۀ مخصوص عربی، طلاق با زبان دیگری جاری نمیشود. به علاوه با اشاره کردن طلاق واقع نمیشود، مگر اینکه توانایی سخن گفتن را نداشته باشد، و شخص لال با اشارهای که مفهوم را برساند طلاق میدهد و صحیح است.
اگر بتواند صحبت کند با نوشتن نمیتواند طلاق بدهد، اما اگر از سخن گفتن ناتوان باشد و با قصد طلاق دادن صیغۀ طلاق را بنویسد، صحیح است.
اگر به جز لفظ طلاق سایر الفاظ را به کار ببرد صحیح نیست، مانند: «هذه خُلیة»، «بریة» (این زن آزاد یا رها است)، «حَبلک علی رِغابک» (طنابت را بر گردنت انداختم)، «اَلحقی بِاهلِک» ( نزد خانوادهات برگرد) و همچنین این الفاظ «باین»، «حرام»، «بتة»، «بتلة» نیز طلاق را جاری نمیسازد، چه قصد طلاق داشته باشد یا نداشته باشد.
اگر بگوید: «اِعتدی» (عده نگه دار) و قصد طلاق داشته باشد، صحیح نیست، و اگر با قصد طلاق دادن او را در طلاق دادن خودش مخیّر کند، زن بپذیرد یا نپذیرد طلاق واقع نمیشود.
اگر گفته شود: آیا فلانی را طلاق دادی و او بگوید: بله، طلاق واقع نمیشود، و اگر گفته شود آیا از او فارغ شدی یا جدا شدی یا تنها شدی، و مرد بگوید: بله، طلاق محقق نمیگردد.
باید صیغۀ طلاق بدون هیچ قید یا شرطی باشد، و اگر طلاق را به دو بار یا سه بار تفسیر کند([103]) با گفتن لفظ «طالِق» تنها یک بار طلاق واقع و تفسیر آن (دو یا سه مرتبه) ملغی میگردد. اگر بگوید: «انِت طالق للسنة» (تو براساس سنت طلاق داده شدهای) اگر زن پاک باشد صحیح است، و اگر بگوید: «انتِ طالِق لِلبِدعة» (تو براساس بدعت طلاق داده شدهای) طلاق واقع نمیشود، زیرا طلاق براساس بدعت صحیح نیست.
نکته:
هنگامی که بگوید: اگر طلاق بر تو بتواند واقع شود (شرایط طلاق را داشته باشی) تو را در این لحظه طلاق دادم، اگر طلاق دهنده از وضعیت زن خبر نداشته باشد صحیح نیست، چون طلاق مشروط شده، اما اگر بداند که زن دارای خصوصیات لازم طلاق است، صحیح است؛ چون این شرط نیست، بلکه توصیف محسوب میشود، اگرچه با لفظ شرط آمده است.
اگر بگوید: تو را طلاق دادم به عادلانهترین طلاق، یا کاملترین، یا نیکوترین یا زشتترین نوع آن، طلاق صحیح است، و این مطالبِ اضافه شده، به طلاق آسیبی نمیرساند. همچنین اگر بگوید: تو را در مقابل مکه یا دنیا طلاق دادم و یا بگوید برای رضایت فلانی طلاق دادم، اگر به معنای شرط باشد باطل است، اما اگر برای بیان هدف باشد اشکالی ندارد، و همچنین اگر بگوید: اگر وارد خانه شدم تو را طلاق میدهم، صحیح نیست. همچنین اگر بگوید: اگر داخل خانه شدی تو را طلاق میدهم» صحیح نیست ولی اگر بگوید «اینکه داخل خانه شدی تو را طلاق دادم» صحیح است، اگر تفاوت این دو جمله را بداند و قصد طلاق داشته باشد.([104])
اگر مرد بگوید: «انا منکِ طالِق» (یعنی من از تو جدا شده هستم) صحیح نیست، چون مرد طلاق داده نمیشود. اگر بگوید: «تو را طلاق دادم نصف طلاق، یا یک چهارم طلاق یا یک ششم طلاق» صحیح نیست، چون طلاق را قصد نکرده است. اگر بگوید: «انتِ طالِق» سپس بگوید: میخواستم بگویم «انتِ طاهر» بنا بر ظاهر از او پذیرفته میشود و بنا بر باطن و نیتش جزا داده میشود.
اگر بگوید: دست یا پا یا سر یا سینه یا صورتت را طلاق دادم، صحیح نیست. همچنین اگر بگوید: یک سوّم، دو سوم یا نصف تو را طلاق دادم، صحیح نیست، و اگر بگوید تو را طلاق دادم، سه بار به جز سه بار، یک طلاق صحیح است؛ البته اگر از جملۀ اول قصد طلاق داشته باشد، و استثنا باطل میشود.
اگر بگوید: «انتِ طالِق غیرُ طالِق» (یعنی تو طلاق داده شده هستی که طلاق داده نشدی) اگر از عبارت دوم قصد رجوع داشته باشد، طلاق صحیح است و رجوع محسوب میشود، چون انکار طلاق رجوع است، و اگر قصد رجوع نداشته باشد و نیتش بر هم زدن طلاق باشد، طلاق واقع میشود. همچنین اگر بگوید: «انت طلقة الا طلقة» جملۀ استثنا اثری ندارد و با گفته: «انتِ طالِق» طلاق جاری میگردد.
اگر بگوید: «زینب طالِق» سپس بگوید: منظورم عُمره بوده است و هر دو همسرانش باشند، عُمره طلاق داده میشود.
اگر بگوید: «زینب طالِق بل عُمرة» (زینب را طلاق دادم بلکه عمره را)، زینب طلاق داده میشود نه عمره، و اگر بگوید: «زینب طالق بل عمرة طالق» (زینب را طلاق دادم بلکه عمره را طلاق دادم) هر دو طلاق داده میشوند، اگر قصد طلاق دادن هر دو را داشته باشد، و اگر قصدِ اصلاحِ اشتباهش (که به جای نام عمره نام زینب را به زبان آورده است) را داشته باشد فقط عمره طلاق داده میشود.
[103]- مانند اینکه بگوید «انت طالق ثلاثا» تو را سه بار طلاق دادم. (مترجم)
[104]- اصل عبارت عربی «إن دخلت الدار».... لم یصح، و «أن دخلت الدار»... یصح. مراد از این مطلب، تفاوت لفظ اِن دخلت و اَن دخلت در زبان عربی می باشد. (مترجم)