جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامس١٥١/ أرجو توضيح كيفية كتابة الوصية للشخص العادي، والآتيهي عدة أسئلة بهذا الخصوص:
پرسش ۱۵۱:
کیفیت نوشتن وصیتنامه برای یک شخص عادی چگونه است؟ و پرسشهایی در این رابطه وجود دارد:
١. هل المكلف عليه كتابة وصية خاصة ووصية عامة، وما هي الوصية الخاصة والوصية العامة ؟
۱- آیا شخصِ مکلف باید وصیت خاص وصیت عام بنویسد؟ وصیت خاص وصیت عام چیست؟
٢. لنفترض أن شخص توفي وترك ميراثاً (١٠٠٠) دينار, هل للشخص المتوفي نصيب من هذا المال من أجل التغسيل والدفن ومراسيم العزاء ؟
۲- فرض کنیم شخصی وفات یافته و ۱۰۰۰ دینار به ارث گذاشته است. آیا شخص متوفی نصیبی از این مبلغ برای غسل و تدفین و مراسم عزاداری دارد؟
٣. في رواية لأمير المؤمنين (عليه السلام) للمكلف أن يوصي من خمس (۱/٥) إلى ثلث (١/٣) ما يملك لخليفة الله على الأرض، وهنا توجد عدة أسئلة :
أ- هل هذا المقدار من ١\٥ إلى ١/٣ من مجموع ما يملك المتوفي من نقود وأراضي وأملاك ؟
ب- هذا المقدار من الإرث (١/٥ إلى ١/٣) يستخرج قبل توزيع التركة للزوجة والأولاد والبنات أم يخرج مع توزيع التركة في نفس الوقت ؟
۳- در روایتی از امیرالمؤمنین (عليه السلام) آمده است که مکلف میتواند خمس (یکپنجم) تا ثلث (یکسوم) از مایَملکش را برای خلیفۀ خدا در زمین وصیت کند. در اینجا چند پرسش مطرح میشود:
الف: آیا این مقدار خمس تا ثلث از مجموع اموال متوفی مثل پول نقد، زمین و املاک است؟
ب: این مقدار از ارث (خمس تا ثلث) قبل از توزیع ماترک میان همسر و پسران و دختران خارج میشود یا همزمان با توزیع ماترک خارج میگردد؟
٤. هل يجب حضور شهود أثناء كتابة الوصية، أم يكفي إعلام شهود بأنّ الوصية كتبت وهي في المكان الفلاني ؟
۴- آیا حضور شهود در حین نوشتن وصیت واجب است؟ یا کافی است به شهود اعلام کند که وصیت نوشتهشده و در فلان مکان است؟
پاسخ:
انشاءالله جزئیات مربوط به وصیت را برایتان خواهم نوشت و بعدازآن اگر سؤالی داشتید در خدمتتان هستم.
س١٥٢/ في ظل بعض الظروف، هل يمكن لإمام أن يدفنه ابنه الذي لا يكون خليفته من بعده، أو الآخرون من غير أهل بيته ؟
پرسش ۱۵۲:
آیا ممکن است در بعضی شرایط، امام را فرزندی از فرزندانش دفن کند که جانشین بعدازآن امام نباشد؟ یا کسی دیگری از غیرِ اهلبیت او این کار را انجام دهد؟
پاسخ:
بله چنین چیزی ممکن است.
س١٥٣/ ورد عن حماد بن عثمان وغيره عن أبي عبد الله (عليه السلام) أنه قال: (لا تنشد الشعر بليل ولا تنشد في شهر رمضان بليل ولا نهار، فقال له إسماعيل: يا أبتاه فإنه فينا ؟ قال: وإن كان فينا)، فما هو حكم قول الشعر في شهر رمضان ؟
پرسش ۱۵۳:
حماد بن عثمان و دیگران از امام صادق (عليه السلام) روایت کردهاند که فرمود: (در شب، شعر نگو در شب و روز ماه رمضان نیز شعر نگو) اسماعیل به ایشان فرمود: پدر جان، این شعر دربارۀ ما است! ایشان (عليه السلام) فرمود: (حتی اگر دربارۀ ما باشد). حکم شعر گفتن در ماه رمضان چیست؟
پاسخ:
مشغول شدن به شعر گفتن بهجای عبادت کردن در اوقات عبادت ـمثل شب جمعه و ماه رمضانـ مکروه است ـمثل کسی که در این اوقات مجلس مخصوصی برای شعر تشکیل دهد و در آن شعر سروده شودـ و این کار در آن زمان رایج بوده است؛ اما اگر سرودن شعر برای بیان حق محمد و آل محمد صلوات الله عليهم و برای زمانی کوتاه در مجلسی معین باشد و به شکلی نباشد که مجلس خاصی برای شعر سرودن تدارک دیده شود، اشکالی در آن وجود ندارد و کراهتی ندارد و فرقی ندارد در شب جمعه یا ماه رمضان باشد؛ چراکه برای مدتزمان کوتاهی است بهطوریکه در آن مدت از عبادت و ذکر خدا در این اوقات مبارک (که شایسته است مؤمن مشغول عبادت خداوند سبحان و یاد او شود) بازنمیماند.
س١٥٤/ أعاني من أمراض نفسية وعقلية، ومصاب بكآبة شديدةوانفصام عقلي جزئي، وهستريا وشرود ذهني ومحو جزئي للذاكرة،وأفكار خارجة عن الوعي والإدراك، كنت سابقاً أتناول علاج يوصف للمرضى مثلي، ولكن كان يستخدمه بعض الشباب هناك الذين يدمنون على الخمر والعياذ بالله، ولكن هذا العلاج لم يفدني وأعطوني علاج هذا المرة أقوى من العلاج القديم، يجعلني هادئ ولكنه يدفعني لأُمور لم تكن بإرادتي وعلمي وأفعل أشياء وأنا غائب عن الوعي، وبعض الأحيان أستفيق من فقداني لوعيي وأجد نفسي في مكان لم يقرره عقلي أو أجد نفسي بأُمور مخجلة، فهل يجوز تناوله ؟
پرسش ۱۵۴:
مرا در برابر بیماریهای نفسانی و عقلی یاری دهید. دچار غم شدیدی هستم و بخشی از عقلم کاسته شده است. دچار هیستری و آشفتگی ذهنی هستم، حافظهام کم شده و افکارم خارج از کنترل و ادراک است. پیشتر درمانی را که برای بیمارانی مثل من تجویز میشود انجام دادهام. این روشی است که بعضی از جوانانی که شرابخوار افراطی هستند (پناهبرخدا) به کار میبندند؛ ولی این درمان اِفاقه نکرد و درمان قویتری برایم تجویز کردند که مرا آرام میکند ولی باعث میشود کارهایی انجام دهم که از اراده و کنترلم خارج و از ادراک من به دور باشد. گاهی به خودم میآیم و خودم را درجایی میبینم که عقلم به یاد نمیآورد یا خود را در حال انجام امور شرمآور میبینم. آیا خوردن آن جایز است؟
پاسخ:
از خداوند میخواهم که با شفا بر تو منت بگذارد که او ارحمالراحمین است. برای شما بهتر است که از انصار امام مهدی در سوئد بخواهی که بر (ظرفی از) آب قرآن بخوانند و صورت و سرت را با آن بشویی و برای تو قرآن بخوانند؛ اما در مورد راه درمان، اگر پزشکان برایت تجویز کردهاند به آن پایبند باش و امید است که خداوند بر تو رحم کند و با شفا بر تو منّت گذارد، ولی ـاول و آخرـ شفای تو به دست خودت است؛ پس باید قرار بگذاری که میخواهی شفا پیدا کنی و در آن هنگام نزد انصار امام مهدی بروی. اگر حسینیهای دارند در آنجا حاضر شو بگو برایت قرآن بخوانند و برایت دعا کنند و انشاءالله خداوند با شفا بر تو منّت میگذارد. از رحمت خدا ناامید نشو. خداوند تو را موفق بدارد و گامهایت را استوار سازد.
س١٥٥/ هنالك استخارة الكترونية موجودة عبر الإنترنيت، تقرأبعض سور القرآن ثم تضغط على الماوس وتخرج لك الآية، هل يصح أخذ استخارة بمثل هكذا أمور، علماً أنه توجد صيغ مختلفة لكن كلها الكترونية ؟
پرسش ۱۵۵:
نوعی استخارۀ الکترونیکی در اینترنت وجود دارد به این صورت که بعضی از سورههای قرآن را خوانده، سپس روی ماوس کلیک میکنیم و آیهای برای شما نمایان میشود. آیا استخاره گرفتن با این روشها صحیح است؟ با توجه به اینکه روشهای مختلفی وجود دارند ولی همگی الکترونیکی هستند.
پاسخ:
بدون اینکه این مورد بهطور دقیق مشخص شود نمیتوان پاسخ داد. بهطورکلی شما مجبور به این کار نیستید. شما میتوانید قرآن را بخوانید و با قرآن استخاره بگیرید و به آنچه بالای صفحۀ سمت راست که برایتان میآید نگاه کنید؛ اگر بشارت بود بر خدا توکل کنید و اگر انذار و تحذیر و تهدید بود از آن کار اجتناب کنید.
س١٥٦/ بخصوص التورية، أي أن يأتي الشخص بكلام ويقصد غير ظاهره مثل أن يقول: "هو أخي" ويقصد أنه أخوه في الإسلام وما شابه، هل ممكن أن نعرف معنى التورية بالتفصيل، وهل تجوز أم لا ؟
پرسش ۱۵۶:
توریه، یعنی شخصی سخنی بگوید و غیر از ظاهر آن را قصد کند؛ مثلاً بگوید «او برادر من است» و مقصودش برادر بودن در اسلام باشد یا نظایر آن. آیا ممکن است معنای توریه را با تفصیل بفهمیم؟ و اینکه آیا جایز است یا خیر؟
پاسخ:
توریه یعنی انسان حقیقت را از شخصی دیگر مخفی کند بدون اینکه دروغ بگوید، گویی او را در وضعیتی قرار دهد که چیزی غیرازآن واقعیت را متوهم شود. توریه در برابر کسی که گمان میرود باعث ضرر و زیانی برایش شود، جایز نیست و در این حالت فرقی بین توریه و دروغ وجود ندارد. توریه راهی برای دفع ضرر یا به دست آوردن منفعت است بهگونهای که از دروغ در برابر خداوند سبحان پرهیز شود.
* * *
* * *
این آخرین مطلبی است که از پاسخهای فقهی متفرقۀ امام احمدالحسن (عليه السلام) در این مُجلّد گردآوری کردهام. از خداوند سبحان مسئلت دارم که او را در زمینش تمکین دهد و او را نصرتی شکستناپذیر عطا فرماید و بندگان مؤمنش را از او بهرهمند گرداند!
والحمدالله ربالعالمین و صلیالله علیمحمد و آل محمد الائمه و المهدیین و سلم تسلیما کثیرا.
۵ ذی القعده ۱۴۳۴ ه ق(۱۹شهریور۱۳۹۲ ه.ش.)