جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامس١٧/ ما حكم الذي يهمل الأعمال العبادية وخصوصاً الصلواتالواجبة، وما نصيحة اليماني الموعود (عليه السلام) للأنصار بخصوص الأعمال العبادية لاسيما الواجبة، وهل هناك علاج لهذه العادة التي تعوّد عليها الكثير من الناس ؟
پرسش ۱۷:
حکم کسی که در انجام دادن اعمال عبادی ـبهویژه نمازهای واجبـ سُستی و تنبلی میکند چیست؟ یمانی موعود (عليه السلام) برای انصار در خصوص اعمال عبادی ـبهویژه واجباتـ چه نصیحتی دارند؟ و آیا برای این عادتی که گریبانگیر بسیاری از مردم است راهحلی وجود دارد؟
پاسخ:
حکم او این است که استغفار کند، بسیار استغفار کند؛ و راهحل، یاد خدا است؛ به عنوانمثال تسبیحی به دست گیرد و هر وقت زمان به او اجازه داد استغفار کند و بگوید: «استغفرالله» یا خدا را ستایش کند و بگوید: «الحمدالله» یا هر ذکری که خواست بگوید، و با بسیار شدن ذکر انشاءالله قلبش برای بهجا آوردن نماز متمایل میشود؛ بهعلاوه نماز جماعت و گردآمدن با مؤمنان از فراخوانهای توجّه به عبادت و نماز هستند.
س١٨/ كثيراً ما يتعارض واجب الأُمومة كإسكات الطفل وإرضاعه وحمايته مع واجب المحافظة على الصلاة في أول وقتها، وأحياناً تخيّر المرأة في وقت الضيق بين تلبية حاجات طفلها الملحة وبين أداء فريضة في وقتها، فكيف على المرأة أن تصنع وأيهما تقدم ؟
پرسش ۱۸:
بسیاری مواقع دو واجب با هم تعارض پیدا میکنند؛ مثل مادری کردن ـنظیر آرام کردن، شیر دادن و توجه به کودکـ و محافظت بر نماز اول وقت. گاهی زن در تنگنای زمانی میان برآوردن نیازهای کودک شیرخوارش و بهجا آوردن فریضۀ واجب در اول وقتش قرار میگیرد، در این صورت این زن چه باید بکند و کدامیک را پیش اندازد؟
پاسخ:
کسی که چیزی را میخواهد خود را برای به دست آوردنش مهیا میکند؛ بنابراین اگر زنی بخواهد بهعنوانمثال نماز ظهر را در اوّل وقتش بهجا آورد و ترسِ آن دارد که کودک شیرخوارش همان موقع از او شیر بخواهد، میتواند بهعنوانمثال نیمساعت پیش از داخل شدن بهوقت نماز بچه را شیر بدهد، و به همین ترتیب سایر موارد (را مدیریت کند)؛ امّا درصورتیکه تعارضی پیش آید، ابتدا باید کودک شیرخوارش را آرام کند سپس به نمازش بپردازد؛ چراکه اگر زن چنین نکند چهبسا در میان نمازش، فکرش مشغول کودک شیرخوار بیقرارش میگردد.
س١٩/ هل يجب وضع منبّه للصلاة إذا عرف المصلي أنّ نومه ثقيل أو لا يستيقظ بسهولة ؟
پرسش ۱۹:
اگر نمازگزار بداند که خوابش سنگین است یا بهآسانی بیدار نمیشود آیا واجب است چیزی را قرار دهد که او را برای نماز آگاه کند؟
پاسخ:
واجب نیست، ولی بهتر است.
س٢٠/ هناك سؤال يخص هذا البلد الذي يسكن فيه أخوة مؤمنون، وهو في شقين:
الشق الأول: بعض الأخوة المؤمنين يصلون وأصلي معهم ويمسكون وأمسك معهم قبل الشروق بساعة ونصف لعلّة اختفاء الفجر في بلدان الدول الإسكندنافية في فترة الصيف، ولكن بعضهم يستمر بتطبيق الحكم في فصل الشتاء أيضاً، أي لا يصلون إلا قبل الشروق بساعة ونصف ولا يمسكون إلا قبل الشروق بساعة ونصف، مع أنّ الفجر في فترة الشتاء يكون واضحاً جداً عندنا بعكس فترة الصيف، فهل ما يفعله هؤلاء الأخوة صحيح ؟
الشق الثاني: عند متابعتي لأفق السويد وجدت أنّ الاختلافات شاسعة في فترتي الصيف والشتاء، وهذه التباينات تختلف درجتها بينمدينة ومدينة أخرى حسب موقع المدينة، والسؤال: هل يمكن الاعتماد على تحديد وقت الفجر في فترة الشتاء فقط على المعلومات التي يكون مصدرها بعض الهواة الفلكيين، أو المراكز الإسلامية كمركز الامام علي ع، أم يجب علينا متابعة الأفق بأنفسنا ؟
پرسش ۲۰:
پرسشی در خصوص شهری است که برادران مؤمن در آن سکونت دارند و شامل دو بخش است:
بخش نخست: بعضی از برادران مؤمن به علت مخفی بودن فجر در فصل تابستان در کشورهای اسکاندیناوی، یک ساعت و نیم پیش از طلوع خورشید نماز میخوانند ـو من نیز با آنها نماز میگزارمـ و امساک میکنند ـو من نیز با آنها امساک میکنمـ ولی برخی دیگر این حکم را در فصل زمستان هم پیاده میکنند، یعنی در فصل زمستان هم یک ساعت و نیم پیش از طلوع خورشید نماز میخوانند و یک ساعت و نیم پیش از طلوع خورشید امساک میکنند با اینکه فجر در فصل زمستان ـبرخلاف فصل تابستانـ بهخوبی واضح و روشن است! آیا آنچه این برادران انجام میدهند درست است؟
بخش دوم: برای کسانی که تابع اُفُق سوئد هستند، اختلاف بسیاری در دو فصل تابستان و زمستان وجود دارد و مقدار این اختلافها با توجه به موقعیت هر شهر از شهری به شهر دیگر متفاوت است. پرسش: آیا در تعیین وقت فجر در فصل زمستان میتوان صرفاً به اطلاعاتی که مرجعشان برخی رصدخانهها است اعتماد نمود؟ یا به مراکز اسلامی مانند مرکز امام علی ع؟ یا ما باید خودمان رأساً اُفُق را دنبال کنیم؟
پاسخ:
پرسش نخست که دربارۀ وضعیت شماست؛ به آنچه پیشتر بیان کردهام مراجعه کنید که واضح و روشن است. امّا در خصوص شناختن وقت فجر، پیشتر راه آن را بیان کردهام، که پاسخ را در اینجا برای شما نقل میکنم:
در مورد وقت فجر (نماز صبح) اگر بتواند آن را با توجه به علامتش ـکه در کتاب شرایع بیان کردهام تشخیص دهدـ چنین کند، وگرنه وقت آن را موقعی که خورشید ۱۹ درجه زیر افق قرار دارد محاسبه مینماید و اگر این امکان فراهم نباشد وقتش یک ساعت و نيم ـیا ۹۰ دقیقهـ پیش از طلوع میباشد.(پاسخهای فقهی کتاب نماز)
میتوان به محاسبات علمیِ درست اعتماد کرد و اینکه مرجع آنها چه کسی است اهمیتی ندارد.
س٢١/ هل يكفي قول أشهد أنّ علياً وأولاده المعصومين بدل الشهادة الرابعة في الأذان ؟
پرسش ۲۱:
آیا گفتن «أشهد أنّ علیّاً و أولاده المعصومین» بهجای شهادت چهارم در اذان کفایت میکند؟
پاسخ:
در صورت تقیه کفایت میکند، وگرنه باید شهادتهای چهارگانه ـبه همان صورتی که در کتاب شرایع بیان کردهامـ گفته شود.
س٢٢/ كنت أصلي وعند سجودي وجدت دماً على التربة وهو من جبهتي، وأكملت الفرض الأول ولم أقطع صلاتي، ثم غسلت جبهتي وتوضأت ورجعت لإكمال الفرض الثاني، هل الدم أبطل الصلاة ويجب إعادتها ؟
پرسش ۲۲:
در نماز و در هنگام سجده، روی مُهرْ خونی دیدم که از پیشانیام بود. نماز اول را تمام کردم و آن را قطع نکردم. سپس صورتم را شستم، وضو گرفتم و برای تکمیل نماز دوم بازگشتم. آیا این خون موجب باطل شدن نماز شده است و باید آن را تکرار کرد؟
پاسخ:
مکان سجده باید پاک باشد تا نماز صحیح باشد؛ پس با علم به نجس بودن موضع سجده ـحتی در حین نمازـ باید از آن موضع کنار رفت و بر مکانی پاک سجده کرد ـحتی اگر قسمتی از لباس باشدـ و اگر چنین نکند باید نماز را تکرار کند؛ اما اگر نجاست عبارت باشد از خونی که به سبب زخم یا جراحتی در پیشانی یا صورت یا بینی که در حین نماز یا سجده از خودِ شخص سجدهکننده خارجشده باشد، اشکالی ندارد که نمازش را تمام کند و نمازش صحیح است واجب نیست آن را تکرار کند.
س٢٣/ هل يمكن لغير العربي أن يدعو في صلاته بلغته الأُم، في القنوت أو السجود مثلاً، وهل يوجد فرق بين الصلاة الواجبة والمستحبة ؟
پرسش ۲۳:
آیا غیر عرب میتواند در نمازش به زبان مادری دعا کند، مثلاً در قنوت یا سجده؟ و آیا فرقی بین نماز واجب و مستحب وجود دارد؟
پاسخ:
میتوانی در قنوت، رکوع و سجده به هر زبانی که میخواهی دعا کنی.
س٢٤/ هل يجوز لعن علماء السوء وفقهاء الضلالة في قنوت الصلاة ؟
پرسش ۲۴:
آیا لعنت کردن علمای فاسد و فقهای گمراه در قنوت نماز جایز است؟
پاسخ:
اگر منظور شما کسانی هستند که هنوز در دنیای امتحان هستند، فایدهای از لعنِ آنها در قنوت نماز حاصل نمیشود، چون لعنت کردن عبارت است از نفرین برای دوری از رحمت خدا و اگر آنها در همین وضعیت خود بمیرند از رحمت خدا راندهشده هستند. چهبسا بهتر، دعا کردن برای هدایت باشد؛ برای هدایت کسی که امید است هدایت شود و حق را بشناسد، تا آن هنگامیکه او در قید زندگانی این دنیا و در دنیای امتحان قرار دارد.
س٢٥/ ما حكم من هوى للسجود وسجد السجدة الأُولى قبل الإمام في صلاة الجماعة ورفع رأسه من السجدة الأُولى منتظراً الإمام، ثم التحق بالإمام في السجدة الثانية ؟
پرسش ۲۵:
اگر کسی در نماز جماعت برای سجده خم شود و سجدۀ اول را پیش از امام انجام دهد و از آن سر بردارد و منتظر امام شود، سپس در سجدۀ دوم به امام ملحق شود، چه حکمی دارد؟
پاسخ:
پیشتر این مسئله را با جزئیات در کتاب شرایع بیان کردهام و این متن آن است: (متابعت از امام واجب است؛ پس اگر مأموم ندانسته یا از روی فراموشی سرش را بلند کند باید برگردد و از امام تبعیت کند، و همچنین اگر ندانسته، قبل از امام برای رکوع یا سجده خم شود با این گمان که امام خمشده است باید برگردد و به امام ملحق شود، اما اگر مأموم با علم به حالت امام قبل از او به رکوع رود، اگر نیّت فرادا کرده باشد، باید نمازش را فرادا تمام کند وگرنه نمازش باطل است).
بنابراین در مورد وضعیت شما، اگر سهوی بوده باشد باید (از امام) پیروی میکردی یعنی اگر پیش از امام به سجده یا رکوع رفته باشی باید بلافاصله سر بر میداشتی، از امام پیروی میکردی و با او به رکوع یا سجده میرفتی، اما اگر به دلیل ناآگاهی از حکم شرعی در پیروی (از امام) تأخیر داشتهای ـکه از ظاهر توصیف شما دربارۀ آنچه برایت اتفاق افتاده است چنین برمیآیدـ تا هنگامیکه از امام پیروی کرده باشی چیزی بر عهدۀ شما نیست و نمازت صحیح است.
س٢٦/ قبل دخولي في دعوة الحق، كنت أتشهد بين كل ركعتين غير التشهد الأخير والسلام، فللصبح تشهدان، وللمغرب ثلاث تشهدات، وللرباعيات أربعة تشهدات، فهل أعيد صلواتي السابقة، وما هو حكمها الشرعي ؟
پرسش ۲۶:
قبل از وارد شدنم به دعوت، علاوه بر تشهد و سلام آخر، بین هر دو رکعت تشهد میخواندم. در نماز صبح دو تشهد، مغرب سه تشهد و نمازهای چهار رکعتی را با چهار تشهد میخواندم. آیا نمازهای پیشینم را قضا کنم؟ حکم شرعی آن چیست؟
پاسخ:
نمازهایت را اعاده نکن.
س٢٧/ كيف تكون الصلاة من حيث القصر أو التمام في المدن الكبيرة مثل سدني، علماً أنّ بيوتها متصلة، وكيف يكون حساب مبدأالمسافة في مثل هذه المدن ؟
پرسش ۲۷:
در شهرهای بزرگ ـمثل سیدنیـ نماز از نظر شکسته یا کامل خواندن چه حکمی دارد؟ با توجه به اینکه خانههای این شهر به هم پیوسته است. محاسبۀ مبدأ مسافت در اینگونه شهرها چگونه خواهد بود؟
پاسخ:
شهرهای بزرگ ـهرقدر هم که وسیع باشندـ یک شهر محسوب میشوند و هر مسافتی هم که در آن طی کند مسافر محسوب نمیشود، پس نمازش را کامل میخواند و روزه میگیرد. همچنین اگر ساختار دو شهر به یکدیگر متصل باشد در این دو شهر نمازش را کامل میخواند و روزه میگیرد حتی اگر مسافت شرعی را از یکی به دیگری طی کرده باشد و اگر ساختار دو شهر، پیوسته نباشد ولی فاصلۀ بین آن دو شهر خیلی نزدیک باشد بهگونهای که نقطهای که وسط آن دواقع میشود برای هیچیک از آن دو حد ترخص محسوب نشود، در این صورت در این دو شهر نمازش را تمام میخواند و روزه میگیرد حتی اگر مسافت شرعی را حین جابهجایی بین آن شهر دو طی کرده باشد.
س٢٨/ ما حكم صلاة السجين وصيامه، وهو في حالة تنقّل مستمر،والتنقّل إجباري ؟
پرسش ۲۸:
نماز و روزۀ زندانی درحالیکه پیوسته جابهجا میشود و این جابهجایی اجباری است، چه حکمی دارد؟
پاسخ:
اما در مورد نماز و روزۀ زندانی، تا زمانی که نمیداند چقدر در زندان میماند، در هرحال نمازش را تمام میخواند و روزۀ واجب را میگیرد؛ اما اگر از وضعیت خودآگاهی دارد طبق آن عمل میکند؛ بنابراین اگر کمتر از ده روز در زندان میماند و زندان از حداقل مسافت سفر از مکان استقرار یا خانهاش دور باشد، نمازش شکسته است و روزهاش را افطار میکند، و اگر ده روز یا بیشتر بماند، نمازش را تمام میخواند و روزه میگیرد؛ اما صِرف جابهجا شدن او از زندانی به زندانی دیگر چیزی را تغییر نمیدهد.
س٢٩/كنت في دوامي الرسمي كثير السفر، حيث أقطع المسافةالشرعية أكثر من أربعة أيام في الأسبوع، وتحوّل دوامي إلى مناوب،وحسب القانون الرسمي للدائرة يكون قطعي للمسافة الشرعيه أكثر من أربعة أيام في الأسبوع لكن تتخلّل دوامي إجازات كثيرة، فكنت أبني على أني كثير السفر. والسؤال: ما هو حكم الأيام التي كنت أبني عليها بأني كثير السفر، وما هو حكم صيام شهر رمضان المبارك أثناء الدوام ؟
پرسش ۲۹:
در کار رسمی خود کثیرالسفر بودم، بهگونهای که مسافت شرعی را بیشتر از چهار روز در هفته طی میکردم. مداومت کارم تبدیل به شیفتی شد و طبق قانون رسمی اداره، طی کردن مسافت شرعی برای من بیشتر از چهار روز در هفته است؛ اما دستورهای زیادی در مداومت کارم خلل ایجاد میکند، و من بنا را بر این گذاشته بودم که کثیرالسفر هستم. سؤال: حکم روزهایی که بنا را بر کثیرالسفر بودن گذاشته بودم، چیست؟ و حکم روزۀ ماه رمضان در حین مداومت چیست؟
پاسخ:
مسئلۀ کثیرالسفر را بهتفصیل بیان کردهام و شما میتوانی به آن مراجعه کنی و ببینی کثیرالسفر هستی یا نه و طبق تکلیف خودت عمل کنی. این مسئله را از کتاب شرایع برای شما بیان میکنم تا بهسادگی آن را بر وضعیت خودت تطبیق دهی:
شرط پنجم: سفرش بیش از در وطن ماندنش (کثیرالسفر) نباشد.
مانند کوچنشینانی که به دنبال مراتع مناسب میروند و کسی که با کرایه، باری را حمل میکند (راننده) و کشتیرانان و تاجران دورهگرد و نامهرسانان.
ضابطه و ملاک تشخیص کثیرالسفر این است کسی که سفرش به شکل مستمر چهار روز در هفته، یا شانزده روز در ماه یا شش ماه و یک روز در سال باشد باید نمازش را در سفر کامل بخواند و روزه بگیرد، و از زمانی که بفهمد وضعیتش چنین است حکم نماز و روزهاش اینگونه خواهد بود، حتی اگر اولین روز سفرش باشد.(کتاب احکام نورانی اسلام جلد اول)
اما آنچه پیشتر طبق تصور خودت مبنی بر اینکه کثیرالسفر هستی انجام دادهای، صحیح است و نماز و روزهات را تکرار نکن؛ حتی اگر خودت را کثیرالسفر بهحساب آورده باشی و اکنون برایت روشنشده باشد که محاسبهات درست نبوده است.
س٣٠/ ما حكم الصلاة في مسجد توجد أمامه مقبرة أو بجانبه،سواء كان هناك حائل بين المسجد والمقبرة أو لا ؟
پرسش ۳۰:
نمازخواندن در مسجدی که در جلو یا کنار آن قبرستانی وجود دارد چه حکمی دارد؟ چه حائلی بین مسجد و قبرستان وجود داشته باشد و چه نباشد.
پاسخ:
نماز در آن جایز است.
س٣١/ من بين الأماكن التي يكره الصلاة فيها هو الحمام، سؤالي: في حال حلول وقت الصلاة ولا مكان للقيام بها إلا في حمام، فهل الأفضل الصلاة في أول الوقت في الحمام مع كراهة المكان، أو الصلاة عند توفر مكان "لائق" مع فوات وقت الفضيلة (أول الوقت) ؟
پرسش ۳۱:
حمام از جمله اماکنی است که نماز در آن مکروه میباشد. سؤال من این است: هنگامیکه وقت نماز فرا میرسد و جایی غیر از حمام برای اقامۀ نماز در دسترس نباشد، آیا نماز اول وقت در حمام با وجود کراهت داشتن مکان بهتر است؟ یا باوجود از دست رفتن زمان بهتر (اول وقت) خواندن نماز در جایی شایسته؟
پاسخ:
در صورت وجود اضطرار، نماز در اول وقت در حمام بهتر از به تأخیر انداختن نماز است. همچنین نماز نشسته یا ایستاده در حالت روبهقبله یا پشت به آن در هواپیما یا ماشین در اول وقت بهتر از به تأخیر انداختن نماز است ـبهخصوص هنگامیکه احتمال دارد وقت ادای آن فوت شودـ و اگر نماز خوانْد، واجب نیست آن را تکرار کند حتی اگر وقت باقیمانده باشد.
س٣٢/ قال تعالى: ﴿حَافِظُواْ عَلَى الصَّلَوَاتِ والصَّلاَةِ الْوُسْطَى﴾ [البقرة: ٢٣٨]، ما هي الصلاة الوسطى ؟
پرسش ۳۲:
خدای متعال میفرماید: ﴿(بر نمازها و نماز وسطی محافظت کنید)﴾([البقرة: ٢٣٨]) ؛ نماز وسطی چیست؟
پاسخ:
نماز وسطی، نماز جمعه است، ولایتی است که بهواسطۀ آن فلک میچرخد؛ یعنی امامت و هدایت.
س٣٣/ ما حكم إمامة المسافر للجماعة بصلاة الجمعة وباقي الصلوات ؟
پرسش ۳۳:
امامت شخص مسافر برای نماز جماعت در نماز جمعه و سایر نمازها چه حکمی دارد؟
پاسخ:
جایز است که مسافر نماز جمعه را اقامه کند و کسان دیگر میتوانند در نماز جمعه و جماعت به او اقتدا کنند، ولی کراهت دارد که حاضر به مسافر در نماز جماعت اقتدا کند.
س٣٤/ هل يعتدّ في صلاة الجمعة بشخص غير مؤمن بالحق من حيث إكماله العدد المطلوب فيها، علماً أنّه غير معادٍ لدعوة الحق ؟
پرسش ۳۴:
آیا شخصی که مؤمن بهحق نیست در نماز جمعه، جزو تعداد نفرات مطلوب محاسبه میشود؟ با توجه به اینکه او دشمنی با دعوت حق نداشته باشد؟
پاسخ:
محسوب نمیشود مگر اینکه مؤمن باشد.
س٣٥/ هل يجوز لشخص تولّي خطبتي صلاة الجمعة، ولكن لأسباب صحية يقوم شخص آخر بإقامة الصلاة ؟
پرسش ۳۵:
آیا شخصی میتواند متولی دو خطبۀ نماز جمعه بشود ولی به دلیل مشکل سلامتی، شخص دیگری نماز را اقامه کند؟
پاسخ:
جایز نیست مگر در حال ضرورت؛ اما اگر خطیب یا امامجمعه مریض یا شبیه آن باشد و نتواند نماز یا خطبه بخواند، خطبه و نماز را با هم به دیگری واگذار میکند و دلیلی ندارد که خطبه بخواند و شخص دیگری نماز را اقامه کند یا برعکس.
س٣٦/ بعد تنصيب أئمة الجمعة، أصبح الحضور واجباً، لكن بالنسبة لمن يرتبطون بعمل في الدوائر أو مرتبطون بعمل مع أصحاب المحلات ولا يسمحون لهم بترك أعمالهم، فما هو تكليفهم؟
پرسش ۳۶:
بعد از مشخص شدن ائمۀ جمعه، حضور در آن واجب است، اما در مورد کسانی که مشغول کار در ادارهجات هستند یا کسانی که با اصحاب محلهها در ارتباط هستند و نمیتوانند کار خود را ترک کنند، تکلیفشان چیست؟
پاسخ:
مؤمن باید کارش را بهگونهای ترتیب دهد که ساعت استراحتی در وقت نماز داشته باشد ـبا این عنوان که ساعت خوردن ناهار یا شبیه آن استـ و بتواند در نماز حضور یابد. امامجمعه باید وضعیت مؤمنان را مدنظر قرار دهد و خطبه یا نماز را طولانی نکند و بهطورکلی ائمۀ جمعه در همهجا نباید خطبه را طولانی کنند و باید بر مؤمنان آسان بگیرند و شرایط آنها را مراعات کنند. خداوند بهترین پاداش نیکوکاران را به آنها عطا فرماید.
س٣٧/ إذا أقيمت صلاة الجماعة المستحبة أو الجمعة المستحبة في بيت وكان بعض المكلفين في بيت آخر أو شارع آخر، فهل يجب على هؤلاء البعض الحضور أيضاً في هذه الحالة ؟
پرسش ۳۷:
وقتی نماز جماعت مستحبی یا نماز جمعه در خانهای اقامه شود و برخی از مکلفین در خانه یا خیابان دیگری باشند، آیا در این حالت نیز حضور داشتن بر آنها واجب است؟
پاسخ:
در صورتیکه از اقامۀ نماز جمعه مطلع باشند، حضور پیدا کردن واجب است.
س٣٨/ أنعم الله عليّ بالمعالجة الروحانية، وعادة ما أكون مشغولاًفي يوم الجمعة لكون الناس الذين يأتون من غير محافظتي في يوم الجمعة بالذات، وإني أبلغ هذه الدعوة المباركة من يأتي للعلاج،ويمنعني ذلك من الحضور في صلاة الجمعة، فهل يجوز ذلك ؟
پرسش ۳۸:
خداوند نعمت مداوای روحی را به من داده است و معمولاً در روز جمعه مشغول کسانی هستم که از استانهای دیگر و فقط در روز جمعه نزد من میآیند. من این دعوت مبارک را به هرکسی که برای درمان میآید تبلیغ میکنم و این مانع از حضور من در نماز جمعه میشود. آیا این کار جایز است؟
پاسخ:
اگر شروط نماز جمعه از جمله مسافت برای شما محقق شود، حضور یافتن در نماز بر شما واجب میگردد. کسی که کاری دارد میتواند خودش را یک ساعت یا کمتر برای نماز جمعه فارغ کند و خطیبان باید خطبههایشان را مختصر و شرایط مؤمنان ـخداوند حفظشان کندـ را مراعات کنند. خداوند بهترین جزای نیکوکاران را به شما عطا فرماید.
س٣٩/ أشكو مرضاً قلبياً يعيقني عن الحركة الكثيرة وعن أي جهد، هل يجوز أن أؤدي صلاة الظهر نهار يوم الجمعة، حيث يصيبني الإجهاد بالحضور لصلاة الجمعة المباركة ؟ وهل هذا سبب شرعي يبرئ ذمتي أمام الله سبحانه ؟
پرسش ۳۹:
از بیماری قلبی رنج میبرم که حرکت زیاد و هر تلاش و کوششی را برایم دشوار کرده است. آیا میتوانم به جای حضور در نماز جمعه، نماز ظهر روز جمعه را بهجا آورم چراکه حضور در نماز مبارک جمعه برایم بسیار دشوار است؟ و آیا این سببی شرعی محسوب میشود که ذمهام را نزد خداوند متعال بری نماید؟
پاسخ:
نماز جمعه بر بیماری که بیماریاش مانع حضورش در نماز جمعه باشد، واجب نیست و هر انسانی از وضعیت خودش آگاه است. او خودش وضعیتش را معین میکند؛ اگر به علت بیماریاش توانایی حضور در نماز جمعه را داشته باشد، معذور است و اگر مشخص شود که بیماریاش مانع حضورش در نماز جمعه میشود، نماز ظهر را بهجا میآورد.
س٤٠/ بيني وبين صلاة الجمعة موانع من أنهار وبحيرات ولا تحصل وسائط عبور، وإن ذهبت راكباً أو ماشياً أقطع مسافة أكثر من (٢٠) كيلو متر، فهل تجب عليَّ صلاة الجمعة أم أنّ الظهر تفي بها وتعوض عنها ؟
پرسش ۴۰:
بین من و مکان نماز جمعه موانعی از قبیل رودخانه و دریاچه وجود دارد و بهوسیلهای برای عبور از آنها دسترسی ندارم و اگر بخواهم پیاده طی مسیر کنم باید بیش از ۲۰ کیلومتر راه طی کنم. آیا نماز جمعه بر من واجب است یا نماز ظهر بهجای آن کفایت میکند و عوض آن محسوب میگردد؟
پاسخ:
اگر بین شما و نماز جمعه ۲۰ کیلومتر فاصله باشد حضورتان واجب نیست هرچند اگر وسایل عبور و مرور برایتان فراهم باشد، حضورتان بهتر است. بدان که اجر و ثواب متناسب با مشقت و سختی خواهد بود.
س٤١/ في بعض الأحيان، قد تحدث زلازل كثيرة أو متعددة في نفس اليوم أو نفس الساعة، فهل تجزي فيها صلاة واحدة أم لكل زلزلة صلاة ؟
پرسش ۴۱:
گاهی زلزلههای بسیار یا متعدد در یک روز یا یک ساعت رخ میدهد. آیا یک نماز برای همۀ آنها کفایت میکند؟ یا برای هر زلزله یک نمازی لازم است؟
پاسخ:
یک نماز کفایت میکند و لرزشهایی که بعد از لرزش اول میآیند، معمولاً پسلرزههای حرکتهای همان لرزش اول محسوب میشوند؛ و حتی اگر اینگونه نباشد نیز، یک نماز برای زلزلههایی که در همان روز اتفاق میافتند کفایت میکند.
س٤٢/ كيف أصلي جماعة خلف إمام لا يؤمن بالدعوة ؟
پرسش ۴۲:
چطور پشت سر امامی که به دعوت ایمان ندارد نماز بخوانم؟
پاسخ:
در نمازت به فرد غیر مؤمن اقتدا نکن. نمازت را فرادی بخوان یا امام باش و یا به پیشنماز مؤمن اقتدا کن.
س٤٣/ هل يحرم لمن لديه وشم أن يكون إماماً في الصلاة ؟
پرسش ۴۳:
آیا حرام است کسی که خالکوبی دارد امام جماعت شود؟
پاسخ:
حرام نیست.
س٤٤/ عملت وشماً في ذراعي الأيسر منذ عشر سنوات، والوشم يبدأ من الكتف حتى الذراع، وعمري الآن ٣١ سنة، وأريد أن أعرف ما حكم الصلاة بهذا الوشم؛ حيث إنّ إزالته تحتاج لعملية جراحية، وهل من الضروري إزالته أم ماذا أعمل ؟
پرسش ۴۴:
روی بازوی راستم ۱۰ سال پیش خالکوبی کردم و خالکوبی از کتف تا بازو است. اکنون ۳۱ سال دارم. میخواهم بدانم حکم نماز با این خالکوبی چیست؟ زیرا برداشتن آن به جراحی نیاز دارد و آیا برداشتن آن ضروری است؟ من چه کنم؟!
پاسخ:
در حال حاضر ضرورتی ندارد که آن را برداری. وجود آن در دستت آسیبی متوجه نماز نمیکند.
س٤٥/ أحيانا كثيرة، لا يمكننا أن نؤدي الصلاة بصورتها الصحيحة التامة بسبب كوننا نعيش بين أهلنا وهم غير مسلمين، فهل يمكن أداء الصلاة تقية عن جلوس كحالة المتأمل وبدون تحريك الجسم، أم يجب علينا قضاؤها بطريقتها الصحيحة في وقت آخر نتمكن فيه من الصلاة، وماذا لو طال عدم توفر الوقت أسابيع ؟
پرسش ۴۵:
بسیاری مواقع نمیتوانیم نماز را بهصورت صحیح و کامل ادا کنیم زیرا ما با خانوادهمان زندگی میکنیم و آنها مسلمان نیستند. آیا میتوانیم از روی تقیه نشسته نماز بخوانیم ـمانند حالت فکر کردن و بدون حرکت بدنـ یا واجب است که آن را به طریق صحیح در وقت دیگری که توانایی نمازخواندن داشته باشیم قضا کنیم؟ اگر تا چند هفته توانایی نمازخواندن نداشته باشیم چه تکلیفی داریم؟
پاسخ:
میتوانی نشسته نماز بخوانی و هر طور میتوانی برای رکوع و سجده اشارهکن حتی اگر با چشمانت باشد، اگر بیش از آن توانایی نداشته باشی.
س٤٦/ الأنصار في غرفة البالتوك قالوا إنه عند قضاء الصلوات في ليلة القدر نبدأ بصلاة الظهر وننهيه بصلاة الصبح، فهل هذا صحيح ؟
پرسش ۴۶:
انصار در پالتاک گفتهاند که برای قضای نمازها در شب قدر از نماز ظهر آغاز و به نماز صبح ختم کنیم؛ آیا به این صورت صحیح است؟
پاسخ:
با نماز صبح آغاز کنید.