جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامآیا شایسته بود ابراهیم(علیه السلام) زنده کردن مردگان را درخواست کند. حق تعالی میفرماید:(و آنگاه که ابراهيم گفت: ای پروردگار من! به من بنمای که مردگان را چگونه زنده میسازی. گفت: آيا ايمان نداری؟ گفت: بلی، ولکن میخواهم دلم آرام گیرد. گفت: چهار پرنده برگير و گوشت آنها را به هم بياميز، و هر جزئی از آنها را بر کوهی بِنِه؛ سپس آنها را فراخوان، شتابان نزد تو میآيند، و بدان که خداوند پيروزمند و حکيم است).([365])
پاسخ: درخواست ابراهیم(علیه السلام) این بود که﴿أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى﴾(بي)(به من بنمای که مردگان را چگونه(توسط من) زنده میسازی) و درخواست ابراهیم(علیه السلام) این نبود که ببیند مطلقاً خداوند چگونه مردگان را زنده میکند. در انتهای آیه آمده است:(سپس آنها را فراخوان، شتابان نزد تو میآیند) ؛ یعنی تو ای ابراهیم آنها را فرا بخوان، یعنی مجری مستقیم برای زنده کردن، خود ابراهیم میباشد و این درخواست ابراهیم از آن جهت بود که انبیا و اولیا خود را گناهکار و تقصیرکار میبینند و خویشتن را برای اینکه حجّت خدا بر خلقش و محل فیض و عطا و کرم او گردند شایسته نمیدانند، و در روایتی از ائمه(علیه السلام) آمده است که درخواست ابراهیم(علیه السلام) برای این بود که مطمئن شود او خلیل الله میباشد.([367])
******
[364]- البقرة : 260.
[365] - بقره: 260.
[366]- عن علي بن محمد بن الجهم، قال: حضرت مجلس المأمون وعنده الرضا علي بن موسى عليهما السلام، فقال له المأمون : يا ابن رسول الله أليس من قولك أن الأنبياء معصومون؟ قال: بلى، فسأله عن آيات من القرآن، فكان فيما سأله أن قال له: فأخبرني عن قول إبراهيم:(رب أرني كيف تحيي الموتى قال أو لم تؤمن قال بلى ولكن ليطمئن قلبي)؟ قال الرضا(علیه السلام): إن الله تبارك وتعالى كان أوحى إلى إبراهيم(علیه السلام) أني متخذ من عبادي خليلاً إن سألني إحياء الموتى أجبته فوقع في نفس إبراهيم(علیه السلام) أنه ذلك الخليل، فقال: رب أرني كيف تحيي الموتى، قال: أو لم تؤمن؟ قال: بلى ولكن ليطمئن قلبي على الخلة ...) التوحيد للشيخ الصدوق : ص132.
[367]- از علی بن محمد بن جهم روایت شده است: مجلس مأمون برپا شد و علی بن موسی الرضا ع نزد او بود. مأمون به او گفت: ای فرزند رسول خدا! آیا این گفتهی شما نیست که پیامبران معصوم میباشند؟ فرمود:(آری). سپس از آیاتی از قرآن کریم سوال کرد و در این پرسشها به او گفت: از این سخن ابراهیم(ای پروردگار من، به من بنمای که مردگان را چگونه زنده میسازی. گفت: آيا ايمان نداری؟ گفت: بلی، ولکن میخواهم دلم آرام گیرد) مرا باخبر نما. امام رضا ع فرمود:(خداوند تبارک و تعالی به ابراهیم ع وحی فرموده بود من از میان بندگانم دوستی برگزیدهام که اگر از من زنده کردن مردگان را درخواست کند، اجابتش گویم. در قلب ابراهیم ع چنین افتاد که او همان خلیل(دوست) میباشد. پس گفت: پروردگار من! به من بنمای که چگونه مردگان را زنده میکنی. فرمود: آیا ایمان نداری؟ گفت: آری ولی برای اینکه دلم بر این دوستی آرام گیرد....). توحید شیخ صدوق: ص 132.