جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامالمرسل: مازن حميد أحمد
دعایی میخواهم تا این امکان را به من بدهد که یکی از معصومین را در عالم خواب ببینم و به من اطلاع دهدکه احمد الحسن، یمانی موعود و وصی و فرستادهی حجّت منتظر(ع) میباشد.
دختری دارم سه ساله که مُنگول به دنیا آمده است.... آیا ممکن است سید احمد الحسن به اذن خداوند او را شفا دهد، درست مانند پیامبر خدا و روح خدا عیسی(ع). اگر سید بتواند دخترم را شفا دهد من از همین لحظه به او ایمان خواهم آورد و خدا بر آنچه میگویم گواه است. والسلام.
فرستنده: مازن حمیداحمد
پاسخ:بسم الله الرحمن الرحیم،والحمدلله رب العالمین،وصلی الله علی محمد و آل محمد الائمة والمهدیین وسلّمتسلیماً.
چنین دعایی را انصار دارند؛ امیدوارم التفات نمایند و برای شما ارسال کنند.
عیسی(ع) به کسانی که از او حاجتی می خواستند میفرمود: «به اندازهی ایمانت فیض ببر»([319]).
******
[318]- وقد ركز نبي الله عيسى على هذه في الذين شفاهم بإذن الله تعالى، بأن النتيجة تكون على قدر الإيمان، فقد جاء في إنجيل متى الإصحاح التاسع: (19 فقام يسوع وتبعه هو وتلاميذه. 20 وإذا امرأة نازفة دم منذ اثنتي عشرة سنة قد جاءت من ورائه ومست هدب ثوبه. 21 لأنها قالت في نفسها إن مسست ثوبه فقط شفيت. 22 فالتفت يسوع وأبصرها فقال ثقي يا ابنة. إيمانك قد شفاك. فشفيت المرأة من تلك الساعة. 23) وكذلك جاء في نفس الإصحاح: (27 وفيما يسوع مجتاز من هناك تبعه أعميان يصرخان ويقولان ارحمنا يا ابن داود. 28 ولما جاء إلى البيت تقدم إليه الأعميان. فقال لهما يسوع أتؤمنان أني أقدر أن أفعل هذا . قالا له نعم يا سيد. 20 حينئذ لمس أعينهما قائلا بحسب إيمانكما ليكن لكما. 30 فانفتحت أعينهما).
[319] - پیامبر خدا حضرت عیسی(ع) در مورد کسانی که به اذن خدا شفا میداد، تأکید میفرمود که نتیجه همیشه به اندازهی ایمان و یقین آنها است. در انجیل متی اصحاح نهم آمده است: «19 پس عيسی به اتفاق شاگردان خود برخاسته، از عقب او روانه شد 20 و اينک زنی كه مدت دوازده سال به مرض استحاضه مبتلا بود، از عقب او آمده، دامن ردای او را لمس نمود، 21 زيرا با خود گفته بود: اگر فقط ردايش را لمس كنم، هر آينه شفا يابم 22 عيسی برگشت، نظر بر وی انداخت و گفت: ای دختر، خاطر جمع باش زيرا كه ايمانت تو را شفا داد، و در ساعت، آن زن شفا یافت 23». همچنین در همین اصحاح آمده است: «27 و چون عيسی از آن مكان میرفت، دو كور فريادكنان در عقب او افتاده، میگفتند: ای پسر داوود! بر ما ترحم كن! 28 و چون به خانه درآمد، آن دو كور نزد او آمدند. عيسی به ايشان گفت: آيا ايمان داريد كه بر این کار توانایی دارم؟ گفتندش: آری، ای بزرگوار 29 در ساعت، چشمان ايشان را لمس كرده، گفت: بر وفق ايمانتان به شما اعطا شود. 30 در ساعت، چشمانشان باز شد».