جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامآقا و مولای من، احمدالحسن(ع)، سلام علیکم و رحمت الله و برکاته.... آقای من، از طریق رؤیا به شما ایمان آوردیم؛ با توجه به اینکه احتمالا از شما نخواهم شنید. من در لبنان زندگی میکردم و دوستی لبنانی داشتم که شیعه و نامش محمد بود و برادری داشت که نامش علی بود و از من بدش میآمد.
رؤیا: در راهی ایستاده بودم که درختی نداشت و کیسهای بر دوشم داشتم که تقریباً خالی بود مگر مقداری دستمال کاغذی. از خودم پرسیدم که چرا این کیسهی خالی را بر دوش دارم؟ با خودم گفتم: دستمال کاغذی کوچک، شاید به آن نیازمند شوم. ناگهان ماشینی آمد و جلوی من ایستاد و در آن همان شخص لبنانی ـمحمدـ و برادرش علی بود. محمد به من نگاه کرد و مرا صدا زد که سوار ماشین آنها شوم تا مرا با خودشان برسانند. ولی گویا برادرش علی مخالفت کرد که من همراهشان سوار شوم. محمد به او نگاه کرد؛ گویا به برادرش میگفت ابو یاسر و ساره سوار میشوند. ماشین ایستاد و ما مقابل ساختمانی پیاده شدیم. چند پله بالا رفتم. دری باز شد. داخل شدم و بازارهای بسیار تمیزی دیدم؛
ولی در بازارها اتاقهایی قفل شده بود. به سمت راستم نگاه کردم. مرد سفید با قامتی متوسط دیدم. در سمت راست گونهاش خطی بود. به من نگاه کرد؛ گویا به من میگوید: من منتظرت بودم، به سوی من بیا. به من گفت: آیا میخواهی راهنماییت کنم؟ به او گفتم: بله. او راه افتاد و من در کنارش. چند پله بالا رفتیم و با دستش به در بازی اشاره کرد؛ گویا به من میگفت: این در. جلوی در ایستادم. دیدم دنیا بسیار نورانی است....سرورم، رؤیا به پایان رسید....
رؤیای دوم: صدایی آمد که چون خیمهای بالای سرم خیمه زده بود و به من میگفت: آیا میدانی چرا امام ناراحت و رنجیده است؟.... آقا و مولای من، من میدانم شما چرا ناراحت و رنجوری؛
اما مایلم خودتان تأکید فرمایید و من خسته و درماندهام. التماس دعا از جنابتان دارم و اینکه بر سرم دستی بکشی، بر این فرزندی که در حرکت به سوی شما ـپدران ماـ و فاطمهی زهرا(ع) دچار لغزش و خطا شده، ای آقای من! سرورم، ایمان آوردیم و به خدا سوگند، خستهایم، خسته، خسته. آقای من، دعا کنید از انصاری که امرتان را اطاعت میکنند، باشم. به جدت محمد(ص) از شما تقاضا میکنم. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
فرستنده: عبدالرحمان هنیدی ـ استرالیا
پاسخ: بسم الله الرحمن الرحیم
والحمدلله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآل محمد الأئمة والمهديين وسلم تسلیماً.
خداوند توفیقت دهد و گامهایت را استوار بدارد. از خداوند خواستارم که خیر آخرت و دنیا را روزیات گرداند. او سرپرست من است و سرپرست شایستگان. خداوند به شما پاداشی نیکو دهد؛ که حق را در زمانی یاری دادید که در آن، یاور اندک است. رؤیایت بشارتی برای شما است و خداوند به زودی محقّق شدن رؤیایی که دیدی را به شما نشان خواهد داد و به زودی خداوند برایت در کارت، گشایشی حاصل میکند. انشاءلله. او مهربانترین مهربانان است.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
احمدالحسن ـ جمادی الآخر ۱۴۳۲ هـ
******