جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامبسم الله الرحمن الرحیم
والحمدلله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآل محمد الأئمة والمهديين وسلم تسلیماً.
خدا را شکر که برادران ما، این درب نزدیک به قائم آل محمد(ص) را برای ما گشودند و خداوند به ایشان بهترین پاداش نیکوکاران را دهد.
در رؤیا دیدم گویی نانی با کیفیت حمل میکنم و در خانه پخته میشود و در مغرب به آن (بطبوط) میگوییم. آن را به سوی جماعتی میبردم که در یک لحظه آن جماعت شروع به پرتاب سنگ به سوی من کردند. از آنان گریختم و وارد خانهی سادهای شدم. در آنجا شخص سبزه و بلند قامتی را دیدم و در ذهنم اینطور خطور کرد که او دایی من و نامش محمد میباشد. دیدم این شخص روی زمین نشسته و جلویش، سفرهی کوچک و سادهای پهن است و گویی برای غذا خوردن آماده میشود. نان را برای او روی سفره قرار دادم و او به من لبخند زد. ستایش فقط مخصوص خداوند یکتا است.
اگر در منتقل کردن، چیزی را فراموش یا اشتباهی کردم، از خداوند درخواست آمرزش میکنم.
فرستنده: خادم شما، شفیق ـ مغرب
پاسخ: بسم الله الرحمن الرحیم
والحمدلله رب العالمين، وصلى الله على محمد وآل محمد الأئمة والمهديين وسلم تسلیماً.
نان، شهادت و گواهی در راه خداوند است. شما این گواهی را به سوی مردم بردی و ازآنها درخواست نمودی تا به حق گواهی دهند؛ تا در نتیجه نزد پروردگارشان زنده باشند، روزی بخورند و در سِجِل زندگی ابدی نوشته شوند. در ظاهر شما این گواهی را برای کسانی بردی که اهلیّت و شایستگی آن را نداشتند؛ بلکه چه بسا آنان در آخرت، جزو مردگانی باشند که نامهایشان در سجل زندگی نوشته نشده است و این شایستگی را ندارند که برای حق و دین خدا و خلیفهی خداوند گواهی دهند. اما کسی که نان برایش بردی و روی سفرهاش نهادی و آن را پذیرفت، او نیز کسی است که گواهی حق را برایش میبری و انشاءالله آن را میپذیرد و خداوند او را در سجل زندگی مینویسد و جزو شهیدان زندهای میشود که نزد پروردگارشان روزی میخورند.
احمدالحسن ـ ربیع الثانی ۱۴۳۳ هـ
******