جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامآیا وزیر امام مهدی محمد بن الحسن و جانشین و وصیّ او، هاشمی است یا غیر هاشمی؟ و آیا اصحاب امام مهدی (علیه السلام) برتر از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و اصحاب ائمه (علیهم السلام) و اصحاب امام حسین (علیه السلام) هستند، یا اینکه اصحاب حسین (علیه السلام) از آنها برترند؟
پاسخ: وصیّ امام مهدی (علیه السلام) باید هاشمی از فرزندان علی و فاطمهc باشد، حتی باید به خصوص از فرزندان امام حسین باشد، و حتی قطعاً و اکیداً باید از ذریه و فرزندان امام مهدی محمد بن الحسن (علیه السلام) باشد و لاغیر؛ چرا که نور خلافت و وصایت به صلب امام مهدی محمد بن الحسن (علیه السلام) منتقل شد، پس این نور قطعاً و یقیناً باید به فرزندان و نسل او منتقل گردد و در آن کس که خداوند بخواهد ظاهر گرداند، ظاهر میشود و او را وصیِ امام مهدی (علیه السلام) قرار میدهد.
در روایات وارد شده است که پس از امام مهدی دوازده مهدی میباشد که از فرزندان او هستند. همان طور که در دعای(اللَّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِيِّكَ....)(خداوندا! دفع کن از ولیّات....) که از امام رضا (علیه السلام) روایت شده آمده است، آنجا که امام (علیه السلام) میفرماید:(اللهُمَّ أَعْطِهِ فِي نَفْسِهِ وَ أَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ وَ أُمَّتِهِ وَ جَمِيعِ رَعِيَّتِهِ مَا تُقِرُّ بِهِ عَيْنَهُ وَ تَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ وَ تَجْمَعُ لَهُ مُلْكَ الْمَمْلَكَاتِ كُلِّهَا)(خداوندا! به او عطا کن در وجودش و اهلش و فرزندان و نژادش و امّت و همهی رعیتش، چیزی که چشمش را به آن روشن کنی، و وجودش را به آن خوشحال نمایی، و برای او گردآوری، فرمانرواییِ همهی مملکتها را(1).
و در صلوات روایت شده از امام مهدی (علیه السلام) آمده است:(.... وَ صَلِّ عَلَى وَلِيِّكَ وَ وُلاةِ عَهْدِكَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ وَ مُدَّ فِي أَعْمَارِهِمْ وَ زِدْ فِي آجَالِهِمْ وَ بَلِّغْهُمْ أَقْصَى آمَالِهِمْ دِينا وَ دُنْيَا وَ آخِرَةً)(.... و بر ولیّت و زمامداران پایبند به عهدت و امامان از فرزندانش صلوات و درود فرست، و بر عمرشان بیافزا و بر طول حیاتشان فزونی بخش، و به نهایت آرزوهای دینی و دنیوی و اخرویشان برسان(1).
و همهی آنها پدران و پسران هستند و در آنها برادری وجود ندارد، همان گونه که در حدیث از اهل بیت آمده است:(پس از حسن و حسین (علیهما السلام) امامت بین دو برادر جمع نمیشود) و این دوازده مهدی (علیهم السلام)، امامانی هدایتگر و هدایت شده هستند، ولی همانند ائمه از آل محمد که سلام و صلوات خداوند بر ایشان باد، نمیباشند.
پس از امام مهدی(علیه السلام)، به واسطهی این مهدیّون دوازدهگانه (علیهم السلام) زمین بر جای میماند و اگر آنها نبودند اهلش را فرو میبرد؛ همان طور که در روایات اهل بیت آمده است که(اگر زمین از امام خالی شود، اهلش را فرو میبرد)([216]). آنها پس از امام مهدی حجت بالغهی خداوند سبحان و متعال هستند و احادیث در مورد آنها بسیار است:
از جمله: ابو بصیر میگوید: به امام صادق جعفر بن محمد (علیه السلام) عرض کردم: ای پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)! من از پدرت شنیدم که میفرمود:(پس از قائم، دوازده امام میباشد). امام صادق فرمود:(فرمود: دوازده مهدی و نگفته دوازده امام! ولیکن آنها گروهی از شیعیان ما هستند که مردم را به موالات و دوستی ما و شناخت حق ما دعوت میکنند).([218])
از امام صادق (علیه السلام) از پدرانش از امیر المؤمنین(علیه السلام) نقل شده است که فرمود:(رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) در شبی که وفاتش واقع شد به علی فرمود:(... یا اباالحسن صحیفه و دواتی حاضر کن. و پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) وصیتش را املا فرمود تا به این جا رسید که فرمود: یا علی پس از من دوازده امام خواهند بود و پس از آنها دوازده مهدی (علیهم السلام) هستند، یا علی تو نخستین دوازده امام هستی.... و سپس حدیث را ادامه میدهد تا آنجا که میفرماید: و حسن (علیه السلام) آن را به فرزندش، محمد، مستحفظ از آل محمد (علیه السلام) تسلیم کند و ایشان دوازده امام میباشند و سپس دوازده مهدی (علیهم السلام) بعد از او میباشد. پس اگر وقت وفاتش رسید، خلافت را به فرزندش نخستین مهدیین تسیلم کند که سه نام دارد، نامی مانند نام من و نام پدرم که عبدالله و احمد است، و نام سوم مهدی است و او اولین ایمانآورنده میباشد)([220]).
و از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که فرمود: «از ما پس از قائم دوازده مهدی از نسل حسین است»([222])؛ و این قائم، همان امام محمد بن الحسن المهدی (علیه السلام) میباشد.
و از امام صادق روایت شده است که فرمود:(از ما پس از قائم، یازده مهدی از نسل حسین (علیه السلام) است)؛([224]) و قائم در این روایت، امام مهدی محمد بن الحسن (علیه السلام) نیست، بلکه وزیر و وصیّ آن حضرت و نخستینِ مهدیّینِ پس از او میباشد؛ چرا که پس از امام مهدی(محمد بن الحسن (علیه السلام)) دوازده مهدی از نسل او ، نسل اندر نسل، یکی پس از دیگری میباشند و پس از اولین این مهدییّن دوازدهگانه، یازده مهدی سلسلهوار از نسل یکدیگر میباشند.
و حمد و سپاس تنها از آنِ خداوند است، اول و آخر و ظاهر و باطن، و لعنت خدا بر ابلیس و ارتش او از انس و جن، و لعنت خداوند بر دشمنان آل محمد (علیهم السلام) از اولین و آخرین، و لعنت خدا بر دشمنان امام مهدی (علیه السلام)، و لعنت خدا بر دشمنان فرزندان امام مهدی (علیه السلام)، و لعنت خدا بر دشمنان انصار امام مهدی باد!
اما در خصوص بقیهی یاران امام مهدی (علیه السلام) که سیصد و سیزده نفرند؛ آنها برگزیدگان خلق از زمانی که خداوند آدم را آفرید تا آنگاه که قیامت برپا شود، میباشند؛ و همان طور که سید الموحّدین و امیر المؤمنین (علیه السلام) در مورد آنها به این مضمون فرموده است:(پدر و مادرم به فدایشان! آنها عدهای هستند که نامهایشان در آسمان معروف است و در زمین گمناماند، نه پیشینیان بر آنها سبقت میگیرند و نه پسینیان به آنها میرسند)([226])
آنها قطعاً برتر از اصحاب پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و برتر از اصحاب امام حسین میباشند و حتی همانطور که در روایت از اهل بیت (علیه السلام) دربارهی آنها آمده است: این سیصد و سیزده نفر که امّت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) میباشند، روز قیامت عبور میکنند، در حالی که امّتها میگویند: اینها همگی پیامبرند.([228])
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از روی اشتیاق به دیدارشان، دربارهی آنها فرمود:(خداوندا! برادرانم را به من بنمای)([233])؛ و جعفر بن محمد صادق بیش از هزار سال پیش، برایشان گریست و دعا فرمود([234])، و هزاران سال پیش، لوطِ پیامبر، آنها را تمنّا نمود،([235]) و زمینی که آنها بر آن گذر میکنند بر آنها افتخار میکند و به عبور کردنِ آنها، فخرفروشی میکند.([236])
پس خوشا به حالشان و چه سرانجام نکویی دارند، و این همان شرف عظیم و فضل سترگ است. از خداوند مسئلت مینمایم که مرا در زمرهی اولیا و انصار آنها و از کسانی که همراه آنها در راه اعتلای کلمهی الله سبحان و متعال جهاد میکنند، قرار دهد.
******
[212]- مصباح المتهجد : ص411.
[213]- غيبة الطوسي : ص281 ح238.
[214]- الكافي : ج1 ص286 ح4 .
[215]- عيون أخبار الرضا(علیه السلام) : ج2 ص246، مختصر بصائر الدرجات : ص9.
[216]- عیون اخبار الرضا ع: ج 2 ص 246؛ مختصر بصائر الدرجات: ص 9.
[217]- كمال الدين وتمام النعمة : ص358.
[218]- کمال الدین و تمام النعمة: ص 358.
[219]- غيبة الطوسي : ص150 ح111، مختصر بصائر الدرجات : ص39، بحار الأنوار : ج53 ص148.
[220]- غیبت طوسی: ص 150 ح 111؛ مختصر بصائر الدرجات: ص 39؛ بحار الانوار: ج 53 ص 148.
[221]- مختصر بصائر الدرجات : ص182، بحار الأنوار : ج53 ص148. والأحاديث في تعريف الناس بالمهديين من بعد الإمام المهدي(علیه السلام) كثيرة جداً ناهزت الخمسين حديثاً، وفي كتاب(المهديين في حديث أهل البيت - أحد اصدارات أنصار الامام المهدي(علیه السلام) ) 33 حديثاً، فراجع.
[222]- مختصر بصائر الدرجات: ص 182؛ بحار الانوار: ج 53 ص 148. و احادیث در شناسانیدن مهدیّون ع پس از امام مهدی (علیه السلام) به مردم بسیار زیاد هستند که نزدیک به پنجاه حدیث را گرد آوردهام و در کتاب «مهدیّون در حدیث اهل بیت)(یکی از انتشارات انصار امام مهدی ع) 33 حدیث را نگاشتهایم؛ به آن رجوع نمایید.
[223]- غيبة الطوسي : ص478 ح 504 ، بحار الأنوار : ج53 ص145.
[224]- غیبت طوسی: ص 478 ح 504؛ بحار الانوار: ج 53 ص 145.
[225]- نهج البلاغة : ص126 / الخطبة 187.
[226]- نهج البلاغه: ص 126 ـ خطبهی 187.
[227]- وفي مسند احمد : ج1 ص282:(... قال: فيقول إنّ محمـداً(صلی الله علیه و آله و سلم) خاتم النبيين وقد حضر اليوم وقد غفر له ما تقدم من ذنبه وما تأخر، قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) : فيأتوني فيقولون يا محمد اشفع لنا إلى ربك فليقض بيننا، فأقول: أنا لها حتى يأذن الله عز وجل لمن يشاء ويرضى، فإذا أراد الله تبارك وتعالى أن يصدع بين خلقه نادى مناد أين أحمد وأمته فنحن الآخرون الأولون، نحن آخر الأمم وأول من يحاسب، فتفرج لنا الأمم عن طريقنا فنمضي غراً محجلين من أثر الطهور، فتقول الأمم: كادت هذه الأمة أن تكون أنبياء كلها ...).
[228]- در مسند احمد جلد 1 صفحهی 282:(... گفت: پس میگوید: محمد خاتم پیامبران آن روز حاضر میشود و تمامی گناهان گذشته و آیندهاش آمرزیده میشود. رسول خدا ص میفرماید:(به سوی من بیاوریدشان). گویند: ای محمد، ما را نزد پروردگارت شفاعت کن. پس گویم: من از آنها هستم تا اینکه خداوند عزّوجل به آنکه بخواهد و راضی باشد، اجازه فرماید. پس آن هنگام که خداوند تبارک و تعالی اراده فرماید خلقش را جدا نماید، منادی ندا دهد: احمد و امّتش کجایند؟ که ما آخرینِ اولین هستیم؛ ما آخرین امّتها هستیم که اول از همه محاسبه میشویم. پس امّتها از جلوی راه ما کنار روند و ما در اثر پاکی، سپیدرویان عبور کنیم در حالی که امّتها گویند: گویا این امّت، جملگی پیامبرند!....).
[229]- التحصين لابن فهد الحلي: ص23، ومن مصادر العامة: المعجم الأوسط للطبراني: ج5 ص341، السنن الكبرى للبيهقي: ج1 ص82.
[230]- انظر: الكافي : ج1 ص402 ح5.
[231]- قال تعالى حكاية عن لوط(علیه السلام) :( قَالَ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ) هود : 80.
ورد عن أبي عبد الله(علیه السلام) قال في قوله:(لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً) قال:(القوة: القائم(علیه السلام)، والركن الشديد: ثلاث مائة وثلاثة عشر) بحار الأنوار: ج21 ص 158.
[232]- عن أبي جعفر(علیه السلام)، قال:(كأني بأصحاب القائم(علیه السلام) وقد أحاطوا بما بين الخافقين فليس من شيء إلا وهو مطيع لهم حتى سباع الأرض وسباع الطير ، يطلب رضاهم في كل شيء، حتى تفخر الأرض على الأرض وتقول : مر بي اليوم رجل من أصحاب القائم(علیه السلام) ) كمال الدين وتمام النعمة : ص673.
[233]- تحصین ـ ابن فهد حلی: ص 23؛ و از منابع اهل سنّت: معجم أوسط طیرانی: ج 5 ص 341؛ سنن کبری بیهقی: ج 1 ص 82.
[234] - کافی: ج 1 ص 402 ح 5.
[235]- حق تعالی دربارهی لوط(علیه السلام) میفرماید: (لوط گفت: کاش در برابر شما قدرتی میداشتم يا میتوانستم به رکن شدید پناه ببرم)(هود: 80).
از ابو عبد الله ع دربارهی این سخن حق تعالی ﴿لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً﴾(کاش در برابر شما قدرتی میداشتم) روایت شده است:(قُوَّةً: قائم، و رُكْنٍ شَدِيدٍ: سیصد و سیزده نفر). بحار الانوار: ج 21 ص 158.
[236]- از ابا جعفر (علیه السلام) روایت شده است که فرمود:(گویا یاران قائم ع را میبینم که بر شرق و غرب عالم مسلّط شدهاند و هیچ چیزی نیست مگر آنکه از آنها فرمان میبرد، حتی وحوش زمین و پرندگان آسمان، در هر چیزی رضایت آنها را میخواهند، تا آنجا که قسمتی از زمین بر قسمت دیگر مباهات میکند و میگوید: امروز مردی از یاران قائم ع بر من عبور کرد). کمال الدین و تمام النعمة: ص 673.