بسم الله الرحمن الرحيم. سيد احمد الحسن(ع)، السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
دوستی سنّی دارم و برخی اشكالات را برای من مطرح میکند که من حیران میمانم؛ در خصوص این سخن خداوند متعال که «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً» (ای کسانی که ايمان آوردهايد، از خدا اطاعت کنيد و از رسول و الو الامرتان فرمان بريد و چون در امری اختلاف کرديد، اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد، به خدا و پيامبر رجوع کنيد در اين، خير شما است و سرانجامی بهتر دارد). اگر معصومى وجود دارد چرا رجوع به اولو الامر را فرمان نداده است؟
فرستنده: شيما حسن على
پاسخ:بسم الله الرحمن الرحیم،والحمدلله رب العالمین،وصلی الله علی محمد و آل محمد الائمة والمهدیین وسلّمتسلیماً.
۱ - چند آيه بعد از این آیه در همين سوره، خداوند متعال مىفرمايد: «و چون خبری، چه ايمنی و چه ترس به آنها رسد، آن را در همه جا فاش میکنند و حال آنکه اگر در آن به پيامبر و الو الامرشان رجوع میکردند، حقيقت امر را از آنان درمیيافتند و اگر فضل و رحمت خدا نبود، جز اندکی، همگان از شيطان پيروی میکرديد»([246]). در اين آيه خداوند متعال فرمان به رجوع به اولى الامر(ع) داده است و برای کسی که گوش شنوا دارد و از شاهدان باشد، همین کافی است.
۲ - مراجعه به رسول خدا(ص) یعنی بعد از او، مراجعه به ایشان(ع)؛ چرا که آنها، ادامهی همان دعوت الهی هستند و در غیر این صورت، با وفات رسول خدا(ص) اگر حاکمی نباشد که در هنگامی منازعاتی به او رجوع شود تا به حكم خدا عمل كند، این آیه نیز میمُرد: «فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً»([248]) (و چون در امری اختلاف کرديد، اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد، به خدا و پيامبر رجوع کنيد در اين، خير شما است و سرانجامی بهتر دارد)؛ در این صورت، مراجعه به رسول و خداوند سبحان نیز منتفى مىگردید.
۳ - از ساحت خداوندی بسی به دور است كه بندگان خود را گمراه کند؛ چگونه ممکن است در برههای از زمان، هنگام منازعه، شخصی را برای رجوع کردن به او در میان آنها قرار دهد و در زمان ديگری، آنها را بدون هدایت کننده رها کند؟! آيا از نظر آنها، این عدل الهى است؟! و اگر بگويند بعد از رسول الله(ص) به قرآن و سنت او مراجعه مىكنيم قطعاً در عناد و خیرهسری فرو رفتهاند؛ آيا قبل از نزول اين آيه، قرآن نازل نشده و سنّتى وجود نداشت؟! پس چرا خداى سبحان صرفاً اکتفا به مراجعه به این دو ننموده است؟! بلكه براى هر حادثهاى سخنی و براى هر رخدادی، حكمی از جانب خداوند وجود دارد كه رسول خدا(ص) و اولو الامر از آل محمد(ع) یعنی ائمه و مهديونی(ع) که خداوند امر به اطاعت از آنها كرده است آن را مىدانند. یا شاید بگويند بعد از محمد(ص) دين با قرآن و سنت نبوی كه نزد آنها است كامل شد و دیگر هيچ نزاعى بعد از او وجود ندارد!
من آنها را به نزاعهایشان در احكام الهى در صدها سال گذشته نمیبرم كه یک مسألهی واحد را یکی، حلال و دیگری حرامش مىكند، و حتی پيشوايان آنها همديگر را در مسالهی معروف و شناخته شدهی مخلوق بودن قرآن، تكفير میکردند؛ ولى مىخواهم مصيبتى كه امروز گريبانگير آنها است را مطرح كنم؛ مصيبت حلال دانستن شير دادن به فرد بزرگ سال که عایشه جایز بودنش را به دروغ به رسول خدا(ص) نسبت داد؛ در حالی که چنین فسادی از رسول خدا که صلوات و سلام پروردگارم بر او وخاندانش باد، بسی به دور است؛ فسادی که عایشه دختر ابو بکر آن را به دروغ به وی نسبت داد و تنها کسی که به آن عمل کرد، حفصه دختر عمر بود و هنگامی که خداوند مَثَل زن نوح(ع) و زن لوط(ع) را برای آنها آورد، این مثل آنها را از هیچ کاری باز نداشت و جز طغیان و سرکشی به آن دو نیفزود: «خدا برای کافران مَثَل زن نوح و زن لوط را میآورد که هر دو در نکاح دو تن از بندگان صالح ما بودند و به آن دو خيانت ورزيدند و آنها نتوانستند چیزی از زنان خود در مقابل خداوند باز دارند و به آن دو گفته شد: با ديگران به آتش درآييد»([250]) و فاجعهی بزرگ اين است كه آنها این حدیث را صحیح میدانند و بخاری و مسلم نیز آن را روایت کردهاند.
اين مصيبت را براى شما نقل مىكنم که اخيراً رئيس دایرهی حديث دانشگاه الازهرِ مصر جواز شیر دادن بزرگسال را صادر نموده است:
«آنجا که دكتر عزت عطيه رئيس دایرهی حديث در دانشکدهی اصول دینِ دانشگاه الازهر فتوا داد که اگر زن کارمند با همکار مرد در اتاقی بسته باشند که فقط به واسطهی یکی از آن دو درِ اتاق بتواند باز شود، زن میتواند به همکارش شیر دهد تا هنگام خلوت کردن با او حرامی حاصل نشود».
«دکتر عطيه به شبکهی العربيه تأكيد میکند كه شیر دادن به بزرگسال بايد پنج بار باشد تا خلوت را مباح كند ولی مانع از ازدواج نخواهد شد. در این صورت، آن زن میتواند حجاب خود را در حضور آن مرد همکارش كنار بگذارد و موى سرش را برهنه سازد به شرط اينكه اين موضوع به طور رسمی و مکتوب ثبت گردد و در قرار داد ذكر شود كه فلان زن، فلان مرد را شیر داد.
در پینوشتهای شبکهی العربيه یک عضو فراکسیون مجلس «ملت پشت سر خدا» گفت: نکتهی منفی که در اين موضوع وجود دارد این بود که هيچ گاه به صورت علمى و آكادمیک دربارهی آن مطالعه نشد که اگر صورت گرفته بود، مسأله فرق میکرد ولى در مورد آن تبلیغات تمسخرآمیزی صورت گرفت كه گویی کسانی وجود دارند كه مىخواهند فحشا را بين مردم گسترش دهند.
اما شیخ سید عسکر وکیل پیشین مجمع تحقیقات اسلامی که بالاترین هیئت علمی فقهی در دانشگاه الازهر است و نایب رئیس جماعت اخوان المسلمین در مجلس میباشد، این موضوع را رد کرد و آن را خارج از اجماع علمای عامّه دانست و اینکه برای یک حالت خاص نمیتوان از قیاس استفاده کرد و تقاضای منع آن را نمود؛ چرا که آن را باعث گسترش رذایل و فساد در بین مسلمین میدانست.
دکتر عزت عطیه در روزنامهی وطن امروز (الوطنی الیوم) با عنوان سخنگوی حزب حاکم که اکثریت اعضای مجلس را در اختیار دارند، تصریح میکند: «شیر دادن به بزرگسال، راه حلی برای مشکل خلوت کردن زن و مرد است؛ چرا که حمایت از ناموس و شرف مردم از مقاصد اصلی شریعت است و بسیاری از احکام با همین هدف پایهگذاری شده است. با تأکید بر این مطلب که این شیر دادن به طور رسمی، مکتوب شود و در قرارداد قید گردد که فلان زن، فلان مرد را شیر داد و خدا را گواه میگیریم و ما نیز بر آن گواهی میدهیم» و بعدها این مطلب را در برنامهای در شبکهی فرهنگی نیل، تکرار نمود.
وی اضافه نمود که سیده حفصه برادر زادهاش سالم بن عبد الله بن عمر را به حضور عایشه فرستاد که از خواهر عایشه شیر بخورد تا بتواند در خلوت با او باشد؛ که سالم سه بار از خواهر عایشه شیر خورد و خواهر عایشه خسته و رنجور شد و پنج بار به اتمام نرسید؛ بنابراین سیده عایشه بر او وارد نشد و او قبل از انجام این عمل، مُرد».
این گوشهای از چیزی بود که در رسانههای جمعی در مورد این فتوا در ماه 5 / 2007 میلادی اعلام شد و میتوانید در خصوص این فتوی در شبکههای اطلاعرسانی و اینترنت به تحقیق بپردازید.
به آنچه شیخ سید عسکر وکیل پیشین مجمع تحقیقات اسلامی میگوید، دقت کنید: «.... تقاضای منع آن را نمود؛ چرا که آن را باعث گسترش رذایل و فساد در بین مسلمین دانست». گویی متوجه نیست که آنچه باعث گسترش فساد و رذایل است، در صحیح مسلم و بخاری آمده و کسی که آن را به دروغ به رسول خدا(ص) نسبت داده، عایشه میباشد. اما آیا این شیخ میتواند بگوید آنچه در صحیح مسلم و بخاری روایت شده و توسط عایشه دختر ابو بکر و حفصه دختر عمر اجرا شده است، باعث گسترش فساد و رذایل بین مسلمانان میباشد؟!
به هر حال، این مصیبت است. من آن را مصیبت میدانم ولی آنها آن را یک مسئلهی مورد اختلاف؛ حال در این مورد به چه کسی باید رجوع کنند؟ این خواهر سنّی به آنها فتوا دهد تا شاید نزاع قوم را برطرف نماید! اگر بگوید به خدا مراجعت میکنیم، منظورش قرآن خواهد بود، چرا که در بین مردم نه پیغمبری وجود دارد و نه وصیای، و اگر بگوید به رسول خدا(ص) یعنی سنت رسول خدا(ص) یا حدیث رسول خدا(ص) که مسلم و بخاری روایت کردهاند با این گفته فتوای دکتر عزت عطیه رئیس دایرهی حدیث دانشکدهی اصول دین دانشگاه الازهر را تأیید کرده است؛ چرا که مردم در قرآن چیزی در جهت منع شیر دادن بزرگسال پیدا نکردهاند و حتی جواز آن را در صحیح مسلم و بخاری یافتهاند و دیدهاند که عایشه دختر ابو بکر و حفصه دختر عمر به این حدیث دروغین عمل کردهاند([252]).
این مردمی که با رجوع به مجلس مصر با یکدیگر مشورت میکنند تا نزاعشان حل شود یا بر عطیه فشار بیاورند تا از فتوایش برگردد خواهش میکنم در فتوا دادنشان عجله کنند که بالاخره به چه کسی باید رجوع کنند؟!!
من منتظر پاسخ این خواهر سنی هستم که این گونه اشکالات را مطرح میکند و خواهش دارم اگر واقعاً طالب حق و حقیقت است، در پاسخش انصاف به خرج دهد و او را به یاد این سخن رسول خدا(ص) به ابوذر میاندازم:
ابوذر غفاری گفت: حبیبم رسول خدا(ص) به من فرمود: «ای ابوذر، حق را بگو؛ من حق را گفتم و هیچ دوستی را برایم باقی نگذاشت».
۴ - از بُرید عجلی روایت شده است: از ابا جعفر(ع) در مورد این سخن خداوند عزوجل سوال کردم: « خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانشان بازگردانيد و چون در ميان مردم به داوری نشينيد به عدل داوری کنيد.». ایشان(ع) فرمود: «منظور، ما هستیم که امام پیشین باید کتابها و علم و سلاح را به امام بعد از خود تحویل دهد «و چون میان مردم به داوری نشینید به عدالت حکم کنید» یعنی به آنچه در دستان شما است. سپس خدای تعالی به مردم میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! خدا را اطاعت کنید و رسول و والیان امر از خودتان را اطاعت کنید» این مخصوص ما است، خدا همهی مؤمنان را تا روز قیامت به اطاعت از ما امر فرموده است «و چون از نزاع و اختلاف در امری ترسیدید، آن را به خدا و رسول و اولو الامرتان ارجاع دهید» این گونه نازل شده است و چگونه ممکن است خدای عزوجل به اطاعت از والیان امر فرمان دهد در حالی که در نزاع و اختلافهایشان، آنها را بر کنار دارد؟!! جز این نیست که ارجاع دادن باید به مأمورینی باشد که در موردشان گفته شده است «خدا را اطاعت کنید و رسول خدا را و اولو الامرتان را»»([254]). در این روایت، بیانی بر شأن نزول این آیه از سوی خداوند سبحان و متعال وجود دارد.
******
[245]- النساء: 83.
[246] - نسا: 83.
[247]- النساء: من الآية 59 .
[248] - نسا: بخشی از آیهی 59.
[249]- التحريم: 10.
[250] - تحریم: 10.
[251]- لقد تم الرد على هذه البدعة بالتفصيل في كتاب (بدعة رضاع الكبير ...). أحد أصدارات أنصار الإمام المهدي (ع)، فمن أراد التفصيل فعليه مراجعة الكتاب. (المعلق).
[252] - پاسخ علیه این بدعت در کتاب «بدعت شیر دادن به بزرگسال» از انتشارات انصار امام مهدی(ع) به تفصیل داده شده است؛ میتوانید به آن مراجعه نمایید.
[253]- الكافي: ج1 ص276.
[254] - کافی: ج 1 ص 276.