جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامپرسش۵۵: معنای این کلام حق تعالی چیست: ﴿چون موسی به ميعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، گفت: ای پروردگار من! خود را به من بنمای تا در تو نظر کنم. گفت: هرگز مرا نخواهی ديد. به آن کوه بنگر، اگر بر جای خود قرار يافت، تو نيز مرا خواهی ديد. چون پروردگارش بر کوه تجلّی کرد، کوه را خرد کرد و موسی بيهوش بيفتاد. چون به هوش آمد گفت: تو منزهی، به تو بازگشتم و من نخستين مؤمنانم﴾([296]) .
چگونه ممکن است موسی (ع) درخواست دیدن کند؟ و اگر رؤیت به صورت قلبی بوده، چرا از واژهی ﴿انظُر﴾ (بنگرم) که برای دیدن به کار میرود استفاده شده و کلمهی ﴿أری﴾ به تنهایی که برای بصیرت و رؤیت قلبی است به کار گرفته نشده است؟
پاسخ: در ابتدا موسی رؤیت قلبی و معرفت بصیرتی را درخواست کرد و نه بصری. او معرفت خداوند سبحان و متعال را چنانکه حق معرفت او است، در مقام ﴿ تا به قدر دو کمان، یا نزدیکتر ﴾ درخواست نمود. هنگامی که از جانب خداوند سبحان و متعال دریافت که او شایستهی این مقام نیست، خواست که با بصیرت ببیند و با چشم ﴿أَرِنِي أَنظُرْ﴾ (به من بنمای تا نظر کنم) به صاحب این مقام یعنی حضرت محمد (ص) بنگرد که معرفت محمد(ص) همان معرفت خداوند است و نظر به آن حضرت نظر به خداوند سبحان و متعال است؛ چرا که او وجه الله سبحانه وتعالی است. خطاب به موسی پاسخ آمد که او طاقت دیدن نور محمد (ص) در آن مقام قدسی را ندارد. محمد (ص) که نور خداوند سبحان است بر کوه تجلّی کرد و آن را متلاشی نمود و موسی بیهوش بیفتاد ﴿ گفت: تو منزهی، به تو بازگشتم و من نخستین مؤمنانم ﴾ یعنی به ولایت علی بن ابیطالب (ع) و او تنها کسی است که محمد را میشناسد و محمد (ص)را که صاحب این مقام است میبیند؛([298]) بنابراین او دروازهی محمد (ص) است (من شهر علم هستم و علی باب آن).
امام صادق (ع) میفرماید: «و از نور او فقط همچون نوری که از میان سوراخ سوزن میتابد به کوه تابید، زمین به لرزه در آمد و کوه متلاشی شد».([300])
سپس موسی (ع) مقام قائم آل محمد(ع) را درخواست نمود پس از اینکه از جانب خداوند دریافت که خداوند چه تمکینی در ملک به او خواهد بخشید و از خداوند درخواست کرد که او را قائم آل محمد(ع) گرداند؛ همانطور که در روایاتِ اهلبیت (ع) آمده است. ([302])
در نتیجه موسی(ع) مقام «خورشید و ماه و ستاره» را که جدش ابراهیم(ع) دیده بود درخواست کرد؛ ولی نه در آن جایگاهی که ابراهیم(ع) در ملکوت دیده بود بلکه درخواست دیدن انوار قدسی آنها در ملأ اعلا را مطرح نمود؛ یعنی مقامهای آنها در آسمان کلی هفتم.
همچنین نظر به محمد (ص) را درخواست کرد که از آن بازداشته شد؛ زیرا دیدن صورت جسمانی محمد (ص) یا صورت مثالی او امکانپذیر بود، ولی عدم امکان دیدن محمد (ص) به او پاسخ داده شد (دیدن تمام و کمال)؛ چرا که صاحب این مقام علی بن ابی طالب (ع) میباشد. حضرت محمد (ص) میفرماید: «ای علی مرا کسی نشناخت جز خدا و تو».([304])
بنابراین این سخن خداوند: ﴿لَن تَرَانِي﴾ (هرگز مرا نخواهی دید) یعنی محمد(ص) را نخواهی دید؛ دیدنی تمام و کمال، آنگونه که درخواست میکنی.
******
[295]- الأعراف : 143.
[296]- اعراف: 143.
[297]- وقد تقدم ما يرتبط بهذه المسألة في جواب سؤال (2) و (10) من الجزء الأول، فراجع.
[298]- در پاسخ پرسشهای 2 و 10 از جلد اول همین کتاب مطالب مرتبط با این موضوع آمده است.
[299]- بحار الأنوار : ج36 ص407.
[300]- بحار الانوار: ج 36 ص 407.
[301]- عن سالم الأشل، قال: سمعت أبا جعفر محمد بن علي الباقر (ع) يقول: (نظر موسى بن عمران في السفر الأول إلى ما يُعطى قائم آل محمد من التمكين والفضل ، فقال موسى : رب اجعلني قائم آل محمد. فقيل له: إن ذاك من ذرية أحمد. ثم نظر في السفر الثاني فوجد فيه مثل ذلك، فقال مثله، فقيل له مثل ذلك، ثم نظر في السفر الثالث فرأى مثله، فقال مثله، فقيل له مثله) كتاب الغيبة - محمد بن إبراهيم النعماني : ص246 – 247.
[302]- از سالم اشل روایت شده است: از امام باقر(ع) شنیدم که فرمود: «موسی بن عمران(ع) در سِفر اول (تورات) نظر کرد و مقام قائم آل محمد ع را در مکنت و قدرت و فضیلت مشاهده و از خدا درخواست نمود: خداوندا! مرا قائم آل محمد قرار بده! به او گفته شد: قائم از فرزندان احمد است. سپس در سفر دوم نگریست و دوباره همانند همان مطلب پیشین را یافت و همانند آن را از خداوند درخواست کرد و همان پاسخ را شنید. سپس در سفر سوم نگریست و همان مطلب را دید و همان سخن را تکرار کرد و همان پاسخ را شنید». کتاب غیبت محمد بن ابراهیم نعمانی: ص 246 و 247.
[303]- مختصر بصائر الدرجات : ص125.
[304]- مختصر بصائر الدرجات: ص 125.