جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامپرسش ۵۲۹: تفسیر آیات ابتدایی سورههای «حم، یس، حم عسق» چیست؟ با تشکر.
فرستنده: شمس الصباح ـ عراق
پاسخ: بسم اللّه الرحمن الرحیم
و الحمد للّه رب العالمین، و صلی اللّه علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.
خداوند شما را بر هر خیری موفق بگرداند: در کتاب متشابهات، معنای حروف مقطعهای که در ابتدای سورهها آمده است را بیان نمودهام. از شما خواهش میکنم آن چه در این کتاب نوشته شده است را مطالعه کنید. میتوانید آنجا پرسش و پاسخ مربوط به آن را که در همین زمینه مطرح شده است، به دست آورید:
سوال: حروف مقطعهای که در ابتدای سورهها آمده به چه معنا است؟
پاسخ: خدای تعالی میفرماید: «الم، المر، حم، یس».
الف: یعنی فاطمه زهرا(ع) «الف» اصل و پایهی حروف و نخستین آنها و اولین چیزی است که بعد از نقطه به وجود آمده است، و سایر حروف نیز از آن ترکیب مییابند؛ و این، حرف فاطمه زهرا (است که پیامبر (به نقل از خدای سبحان در مورد او فرموده است: (ای احمد! اگر تو نبودی، آسمانها را خلق نمیکردم، و اگر علی نبود تو را خلق نمیکردم، و اگر فاطمه نبود شما دو تن را خلق نمینمودم)([87]). بنابراین در این مقام، حرف زهرا(ع) یعنی «ا» بر حرف علی یعنی «ل» و بر حرف محمد(ص) یعنی «م» برای بیان «(اگر فاطمه نبود شما دو تن را خلق نمینمودم)» پیشی گرفته است؛ یعنی اگر آخرت که محل تجلی معرفت حقیقی است، وجود نداشت، و اگر معرفت وجود نداشت، مخلوقات آفریده نمیشدند؛ خداوند آنها را آفرید تا بدانند و بشناسند: ﴿جن و انس را جز برای پرستش خود نیافریدم)([88]).
لام: متعلق به علی(ع) است، هر چند علی(ع) در ظاهر، درب است و فاطمه(ع) باطن آن. به «ا» و «ل» دقت کن؛ اگر این دو با هم ترکیب شوند، شکل آنها این گونه میشود: «لا» یعنی «ا» در باطن «ل» نوشته میشود؛ پس «ل» ظاهر و آشکار است و بر «ا» احاطه دارد. این «لا» به معنی رد و نپذیرفتن حاکمیت مردم میباشد و همان است که کلمهی توحید یعنی «لا اله الا اللّه» نیز با آن آغاز میشود. این «لا» همان انقلاب حسینی است که بر پایهی نپذیرفتن حاکمیت مردم و برپاداری حاکمیت خدا شکل گرفت. پس «لا اله الا اللّه» یا «لا» یعنی حسین(ع) که باطن آن فاطمه (رحمت) و طلب هدایت برای ستمگران است و ظاهرش علی (قدرت) و نبرد با ظالمین میباشد؛ زیرا لام همان الفِ پیچیده شده با قدرت است، یعنی به قدرت خداوند سبحان اشاره دارد: ﴿و آهن را برایش نرم کردیم)([90]). همچنین باطن آن «ا» رحمت برای مؤمنان و ظاهرش «ل» نقمت و عذاب برای کسانی است که به قائم کفر ورزیدهاند. در برخی روایات چنین تعبیر شده که قائم، همان علی بن ابیطالب یا «دابة الارض» (جنبندهی زمین) است و این لقب بین قائم و علی بن ابیطالب(ع) مشترک میباشد.
و |
میم: محمد ۱۷ بار در قرآن تکرار شده است. «میم» قوس صعود است و به شکل واو برعکس ( ) میباشد.
راء: حسن(ع) است.
حاء: حسین(ع) است.
و سین: حضرت مهدی(ع) میباشد.
یس: یعنی پایان امر «س»، زیرا یاء در اینجا به خاتمه کار اشاره دارد.
سین پنج بار تکرار شده، به تعداد اصحاب کساء چرا که مهدی(ع) بهترین نمایندهی پنج تن آل کساء است.
به کلمهی توحید (لا اله الا اللّه) که در آن سه حرف وجود دارد، بنگر این حروف عبارتند از: «الف، لام و هـ». «الف» و «لام» را شناختی؛ و اما «هـ» به معنای اثباتِ ثابت است زیرا اولین حرف از «هو» اسم اعظم میباشد. پس «هـ» برای اثبات ثابت و بیان وجود و معرفت و شهود آن میباشد. «واو» نیز بیانگر غیبت او و عدم ادراک او میباشد چرا که خدای سبحان شاهد غایب است.
بنابراین «هـ» دلیل شهود و معرفت است. به وسیلهی محمد(ص)، خدا شناخته شده، پس محمد صاحب فتح المبین است: ﴿ما برای تو پیروزی نمایانی را مقرر کردهایم) ﴾ پس او «هاء» است زیرا به وسیلهی او خدای سبحان شناخته شده و او شهر کمالات الهی است.
توحید هم مبتنی بر این حروف سه گانه یعنی «ا»، «ل» و «هـ» است که عبارتند از: «فاطمه، علی و محمد»
و السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.
احمد الحسن - محرم الحرام ۱۴۳۲ هـ.ق.
* * * * * *
[85]- مستدرك سفينة البحار: ج3 ص334.
[86]- الذاريات: 56.
[87]- مستدرک سفینة البحار: ج 3 ص 334.
[88]- الذاریات: 56.
[89]- سبأ: 10.
[90]- سبأ: 10.