جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامسؤال/ ۵۱۸: (آیامهدی داناترین مردم نسبت به علوم فقه و قرآن خواهد بود، یا وی رهبری برای مسلمانان است؟) وآن چه به نظرم بدان احتیاج داریم، این که مرجع شیعی است و نه سنی، یا این که مرجعیات اشتباهی وجود دارد و بعضی از صحیحها غیرصحیح است. و علت ساده است، چون اختلاف در روش است و در عقاید نیست.
همه ما نماز میخوانیم و روزه می گیریم و هر فردی که بیشتر انجام دهد پاداشش برای اوست، و کسی از علما را نمیشناسیم که در این به این که قائل باشد که تنها مرجع و یا فقیهی خواهد بود که قرآن را برای ما تفسیر کند وآن چه که از آن مخفی است و بر مردم حجت خواهد بود این سخن باطلی نیست. ما فقط به رهبر نیاز داریم نه چیز دیگر.
اولیترین مردم به خلافت داناترین آنهاست یک سخن غیر صحیح است. و این که امام و یا مهدی یک عالم خواهد بود و با علمش حکومت میکند یک سخن نادرستی است... دلیلش این که اجداد قبل از وی حتی نتوانستند قرآن را تفسیر کنند.
از بعضی از برادران مجتهد شنیدیم که برای این مردم اِلهام است یا آنچه محدث نامیده میشوند... صوفیه اجتهاداتی دارند، ابن خلدون میگوید: فرق بین ساحِر یا مُنَجم و فرد صالح این که فرد آخری برکتی از آسمان میدهد، اما منجم یا ساحر از آسمان سِرقت میکنند... و در هر دو حالت برای آن ارزشی نیست. و شیاطین خبرها را به سرقت میبردند، و دلالت نمیکند که یک نیرویی پشت این جهان باشد ... و پروردگاری بالاتر از بندگان.
ادیان و مذاهب دینی با یکدیگر اختلاف دارند، و اختلاف آنها متأسفانه به قصد نزدیکی به خداوند نیست، بلکه برای طلب دنیاست. مردم آیة الکرسی و یاسین و مُعوَّذات و دعا را میخوانند و به قبور شایستگان نزدیک میشوند، همه این کارها برای امور دنیوی است و هیچ ارزشی ندارد، وقتی خداوند ایوب(ع) را به بلا دُچار نمود، ایوب از خداوند درخواست نکرد تا عذاب را از او بردارد... و زمانی که ابراهیم را در حُفرهای انداختند تا وی را بسوزانند، ابراهیم از فرشتگانی که خدمت او رسیدند نخواست تا به وی کمک کنند، و زمانی که اهل مکه به محمد(ص) گفتند: صفا را برایمان تبدیل به طلاکن تابه شما ایمان بیاوریم، جبرئیل نزد ایشان آمد و عرض کرد: اگر میخواهی آن را به طلا تبدیل میکنم، ولی ایشان نپذیرفت.
فرق بین دین اسلام و دین یهودی این که اسلام از سوی فرشتگان پشتیبانی میشود، به همین خاطر ما در مجالس خود عکس نصب نمیکنیم، اما دین یهود و معجزات آن را جن و شیاطین پشتیبانی میکردند و برای سلیمان به دستور خداوند با نیروی جن مملکتی بود، هدف این است که همه ما نیروی جن و شیاطین را بشناسیم، و سپس نیروی فرشتگان را بشناسیم و بدانیم که خداوند از آنان نیرومندتر است، ولی بیشتر این جنها و شیاطین کافر هستند و بیشتر آنان به دین موسی هستند، و زمانی که دیدند فرشتگان محمد(ص) را یاری میدهند، بدون اینکه بازگردند فرار کردند.
ایمان به خداوند و توحیدش و ترک امور دنیا و عدم دعا برای اهداف دنیوی، انسان را از خداوند دور میکند، خداوند هم به آنان میدهد و هم به اینها. و بخشش پروردگارت تمامی ندارد، بهترین دعا کسب رضای خداوند است، و ناپسندترین آن طلب دنیاست، خداوند مرگ و زندگی را آفرید تا ما را بیازماید که کدام یک از ما بهتر کار میکنیم.
جن و انس مورد آزمایش قرار گرفتند، چون خواستند که بهترین بشر را انتخاب کنند، فضیلتی برای عرب و عجم نیست، و نه انسان و نه جن، بلکهاین خواسته خداوند است که به هر فردی بخواهد میدهد. توحید و یگانه پرستی ستون دین است و نماز عبادت است و هر فردی برای دنیایش نماز بخواند بنده دنیاست... خداوند عاقبت گروهی را تغییر نمیدهد، مگر اینکه آنان خودشان تغییر دهند.
اشکالی بر صوفیه نیست، ولی آنان دنیوی هستند، و برکت آنان از آسمان دزدیده شده است... صوفیه افتخار میکنند که علمایشان روی آب راه میروند، فایدهاش چیست؟
سؤالم: توحید خداوند در رسالت شما کجاست، آنچه بیان نمودی برای اثبات خودت است، موسی این سخن را گفت که من اعلمتر از مردم هستم و خداوند خضر(ع) را برای او بیرون آورد، و خضر داناترین مردم روی زمین نبود و خودش بدان تصریح کرد، و گفت: و من این مطلب را از روی علم خود نیاوردم. علم به چیزی آخرین مرحله نیست ... و هدف از آن شناخت خداوند است... و ایمان به آن و سعادت با علم نیست، بلکه سعادت با شناخت حقیقی است. هرفردی به آن نزدیک شود خداوند او را مورد آزمایش قرار میدهد و او را از آن دور میکند و او را میآزماید... و فقط عده اندک و اندک پیروز میشوند... پیروزی مسئله بزرگی است، یعنی: خداوند دست او میشود که به واسطه آن ضربه میزند، و گوشش و چشمش میشود، و هرچه از خداوند درخواست کند خداوند به او میدهد... و به معنای دیگر خداوند او را قبول میکند.
المرسل: عبد الله آل حقيل - السعودية
سؤال دوم: دور از توحید است... اگر پاسخ دهید شما صاحب رسالت هستید، زمانی که خداوند نفسها را در خواب میگیرد و روحهای آنان را میگیرد، چه چیزی در جسد باقی میماند، مسئله روح نزد خداوند است، ولی من از جسد از شما سؤال میکنم، فرق بین مرده و فرد خواب چیست، هر دوی آنان بدون روح هستند، پس چگونه فرد اول زندگی میکند و دومی به قدرت خداوند میمیرد.
فرستنده: عبد الله آل حقیل - عربستان.
جواب: بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، وصلی الله علی محمد وآله الأئمة والمهدیین وسلم تسلیماً.
۱- امام مهدی(ع) امام و رهبر همه زمین است، و امام و رهبر باید از همه مردم در قرآن و عقاید و فقه و اداره شهرها و بندگان آگاهتر باشد... و نمیتوان بین امامت و اعلمیت جدایی انداخت، و هر گاه انسانی میزان داناییاش به حرفهای بیشتر باشد، امیدواری پیروزی وی در حرفهاش بیشتر خواهد بود، شما وقتی میخواهید برای خانوادهات ساختمانی بسازید محل مناسبی در طول زندگی آنان باشد، آیا به نظرت در انتخاب ماهرترین بناها حریص نخواهید بود، و فکر نکنم توانایی قانع کردن حتی کودک کوچکت را نسبت به حکمت خود در انتخاب بنای غیر ماهر را داشته باشید، و وقتی ساختمان به خاطر کمبود آگاهی بنا خراب شود، کار بدتر میشود.
این درمستوای خانه کوچک، چه برسد به مملکت خداوند متعال، حکمت چیست زمانی که خداوند آن را به پادشاه نادان بدهد و داناترین آفریده هایش را ترک نماید؟!
خداوند متعال میفرماید:﴿... (بگو: آیا کسانی که میدانند و کسانی که نمیدانند یکسانند؟» تنها خردمندانند که پندپذیرند)([390]).
و خداوند متعال میفرماید: ﴿... (پس، آیا کسی که به سوی حقّ رهبری میکند سزاوارتر است مورد پیروی قرار گیرد یا کسی که راه نمییابد مگر آنکه هدایت شود؟ شما را چه شده، چگونه داوری میکنید؟)([392]).
ما این سخن شما که اجداد امام مهدی(ع) قرآن را تفسیر نکردند، جزء مطالب عجیب است، چگونه این طور نباشد، درحالی که آنان هم تراز قرآن و ترجمان آن و یکی از ثقلین هستند که رسول الله(ص) برای هدایت مردم آنها را به جای گذاشت. برای مثال به کتاب "البرهان فی تفسیرالقرآن" و کتاب "تفسیر قمی" و غیرآنها مراجعه کن، مقدار بسیاری از روایات اهل بیت(ع) را در مورد تفسیر قرآن کریم مییابید، به رغم این که عمرآنان کوتاه بود و ستم به آنان رسیده است، و مهرسکوت که ازسوی طاغوتها علیه آنان بوده و مبارزه با آنان و مبارزه با اتباع آنان در هر زمان و مکانی بوده است، امام مهدی(ع) فردی است که تفسیر و تاویل قرآن را به اتمام میرساند و آن را عملا انجام میدهد، همانطور که محمد رسول الله(ص) و اهل بیت(ع) ایشان به آن بشارت دادند.
۲- سید احمدالحسن(ع) در یکی از سؤالات کتاب متشابهات ج۳ سؤال شماره ۱۱۹ که مربوط به سؤال شماست به آن پاسخ داده است:
آیا برای روح دو قابلیت است، به این که قسمتی از آن در هنگام خواب یا هنگام نماز مومن در جسد باقی میماند، و قسم دیگر آن در آسمان است؟
پاسخ سید احمدالحسن(ع) این است: (الروح کالشمس، فإذا صعدت إلی السماء أو توفاها الله فی النوم بقی شعاعها متصلاً بالجسد یدبره). (روح مانند خورشید است، وقتی به آسمان صعود میکند یا خداوند آن را در خواب میگیرد، شعاعی از آن متصل به جسد میماند تا آن را اداره کند). پاسخ به پایان رسید.
از این سخن میفهمیم: روح موقع خواب به صورت کلی از جسد منقطع نمیشود، اما موقع مرگ به صورت کلی منقطع میشود و انسان مانند جُثهای خاموش میشود.
خداوند شما را برای شناخت حق و یاری و ثبات بر آن موفق نماید.
هیئت علمی - أنصار امام مهدی (مکن الله له فی الأرض)
شیخ ناظم عقیلی - محرم الحرام/ ۱۴۳۱ هـ
******
[389]- الزمر: 9.
[390]- زمر: 9.
[391]- يونس: 35.
[392]- یونس: 35.