جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامسؤال/ ۴۹۳: در خواب زن عمویم که ماهها پیش از دنیا رفت، را دیدم که با ما صحبت میکرد و از یک خوابی که او دیده بود برایمان میگفت، که (زن عمویم میگفت: با اینکه او از دنیا رفته بود ولی یک خوابی را دیده بود!) آن مرحومه میگفت: خواب دیده بودم که مردم بعد از فارغ التحصیلی از دوره لیسانس از دنیا میرفتند و همانا بتول بعد از پایان دوره لیسانس خواهد مرد! و گویا من در خواب در سال سوم دوره لیسانس بودم و نیمی از سال سوم و سال چهارم مانده تا لیسانس را بگیرم، درحالیکه در حقیقت من دوره لیسانس را مدتها پیش به پایان رسانده بودم. همچنین زن عمویم چیزی شگفت انگیز و عجیب را یادآور شد و گفت که: بتول فارغ التحصیل مدرسهی سادات بعد از لیسانس خواهد مرد اما به غیر از من اشارهای نکرد که فارغ التحصیل مدرسه سادات بود! چرا که بین اهالی منطقه من تنها کسی بودم که در مدرسه اهلبیت (سادات بشر) عضو هستم.
فرستنده: بتول محمد - کویت
جواب: بسم الله الرحمن الرحیم
والحمد لله رب العالمین، وصلی الله علی محمد وآل محمد الأئمة والمهدیین وسلم تسلیماً.
خداوند شما را بر هر خیری موفق بدارد، موضوع رؤیا، تمام شدن عقل و آسمان کلی هفتم است. فرشتگان هنگامیکه میخواهند برای تو امری را روشن نمایند، از رمزهای این عالم که شما میشناسید و میتوانید درک کنید، تبیین میکنند، و همچنین این رمز در نفسهای شما نقش بسته، پس ظاهر نمودن آن برای فرشتگان آسان میشود.
پس رمز آموزش ابتدایی در دین مثلاً معرفت ظاهری عقاید و عبادات است، اما رمز آموزش ثانوی یا همان شش سال دوم که بعد از درس ابتدایی است، اشاره به آسمانهای شش گانه ملکوتی دارد، که انسان به آن عروج میکند و با تطبیق آنچه میداند و بدان عمل میکند، در آن ارتقاء مییابد، تا حقایق را بشناسد، یعنی عمل با عبادات و جهاد با نفس و شیطان و دنیا و زینتهای آن، و نتیجه عمل، ارتقای در آسمانهای شش گانه ملکوتی مثالی و جزئی میشود، و این دقیقاً مانند کاری بود که بعد از انتهای ابتدایی انجام دادی، وقتی در آموزش دومیآنچه در خواندن کتابها و حل مسائل و یادگیری علوم وتحصیل مقدمات آن یادگرفتی استفاده نمودی. اینکه چگونه بخوانی و بنویسی.
اما در کلیه (دانشکده) در آموزش تطبیق کردن را آموختی، یعنی اینکه در خلال یادگیری در دانشکده که به دیگران آموختی یا کاری که دیگری از انجام آن ناتوان است را به دیگری آموزش دادی، و این مسئله دقیقاً مطابق با شناختی است که پیامبران در آسمان هفتم کلی آن را به دست میآورند، تا آماده اِرسال شوند، چیزی که مطابق با کاری که برای خروج از دانشگاه انجام میدهند، یعنی وقتی پیامبران فرستاده میشوند، به دیگران آموزش میدهند یا نسبت به کاری که از انجام آن ناتوان هستند به آنان فایده میرسانند، آموزش پیامبران به دیگران معروف است، اما منفعت آنان به دیگران شاید برایت روشن شود، وقتی به کار اقتصادی یوسف(ع) یا سیاسی و اجتماعی ایشان و بقیه پیامبران فرستاده(ع) مراجعه کنی.
اما در مورد رؤیایت بالخصوص: معنایش این است که با اخلاص و توفیق خداوند به تو از اَهل آسمان هفت کلی هستی، رؤیا با به اتمام رسیدن آن –با فضل خداوند بر تو- بشارتی برای توست، اما مرگ ان شاء الله به معنای حقیقی آن است، یعنی قطع شدن (از همه چیز) به سوی خداوند و آخرت بعد از شناخت حقیقت، علی(ع) فرمود: (همانا من یک همسایهای برای شما بودم که برای مدت کوتاهی جسمم همسایه شما بود)([134]).
حضرت محمد(ص) فرمودند: (هر کسی که بخواهد شخص مردهای را ببیند که روی زمین راه میرود به علی بن ابی طالب بنگرد).
این مسئله را بیشتر برای شما شرح خواهم داد:
أول: زمین = مدرسه ابتدایی
یعنی اموری که با چشم دیده میشود و با گوش شنیده میشود. و..و..و..، که همهی این امور بدون عمل، هیچوقت به عالم ملکوت نخواهد رسید، یعنی انسان همچنان زمینی خواهد بود و علم او از حیطه سطح زمین فراتر نمیرود، حتی اگر هزاران کتاب دینی و عقاید و عبادات را مطالعه کند. -خداوند تو را موفق بگرداند- به این کلام خداوند متعال توجه کن که میفرماید: (آنها در واقع به امور ظاهری دنیوی عمل میکنند درحالیکه از آخرت در غفلتند)([136]) ، مخاطبین این آیه تاجرانی نیستند که تجارت آنها را مشغول کرده است، بلکه اینها عالمان دین هستند که مشغول یادگیری و تدریس دین و مسائل عقایدی هستند ولی خداوند به آنها میگوید: شما هیچ چیزی نمیدانید. و عمل شما تنها دنیوی و مادی است و هیچ ارتباطی به جهان آخرت ندارد!
انسان اگر چیزی بداند بر او واجب است که به آنچه میداند عمل کند و شرط عمل باید اخلاص در آن باشد تا انسان بتواند ارتقاء یابد و شناختش حقیقی باشد، و شما اگر خواندن و نوشتن را در دورهی ابتدایی یاد گرفتی و هیچ گونه عملی جهت شناخت در این زمینه نداشته باشی، فرق تو با یک شخص بیسوادی که خواندن و نوشتن را نمیداند چیست؟ بلکه شاید آن بیسواد، اگر خوب به حرف معلم گوش دهد خیلی بهتر از تو خواهد بود. مگر سنگ بهتر از دلهای سنگی نیست گاهی اوقات که نمیشنوند (سپس دلهای شما بعد از این [واقعه] سخت گردید همانند سنگ یا سختتر از آن چرا که از برخی سنگها جویهایی بیرون میزند و پارهای از آنها میشکافد و آب از آن خارج میشود و برخی از آنها از بیم خدا فرو میریزد و خدا از آنچه میکنید غافل نیست)([138]).
دوم: ملکوت = مدرسه متوسطه
که آنها را به شکل معادلاتی برایتان شرح خواهم داد که بیشتر برای تو واضح گردد که این مراحل ششگانه نماد شش آسمان ملکوتی است.
شش سال = شش آسمان
شش مرحلهای که هر کدام بالاتر و بعد از دیگری است = شش آسمانی که هر کدام بالای دیگری و بعد از آن قرار گرفته است.
تطبیق آموزش قبلی برای شناخت بیشتر= عمل به علم قبلی برای زیاد کردن شناخت.
به همین خاطر بسیار طبیعی است که فرشتگان نمادی از شش آسمان ملکوتی و پیشرفت و ارتقاء در آنها هستند و یا پایان بخشی از مرحلهی تعلیم در شش سال متوسطه، که بعد از مرحله ابتدایی میباشد، بلکه حتی این نماد از حکمت است تا فرشتگان به این صورت و به این شکل، شناخت و معرفت عالم ملکوت را برای شما به صورت واضحی نمایان سازند.
همچنین تا مقدار نزدیکی رمزی روشن شود.
توجه کن، تو در هنگام درس خواندن در مقطع متوسطه از ابزاری که در مقطع ابتدایی کسب کردی، استفاده میکنی که آنها همان خواندن و نوشتن است، اما آیا این ابزار برای پیشرفت و ارتقاء تو به پایهی بالاتر کافی است یا اینکه احتیاج به دقت بیشتری برای فهم آنچه را که میخواندی و مینوشتی، لازم بود. به تأکید که به درک و فهم بیشتری نیازمند بودی در غیر اینصورت دستیابی به شناخت و انتقال به مرحله بالاتر از مرحلهای که در آن بودی امکان پذیر نیست، بنابراین ارتقاء و پیشرفت در آسمانهای ششگانهی عالم ملکوت نیز همان گونه است. پس عمل کردن به چیزی که قبلاً آموختی به تنهایی برای ارتقاء به مرحلهی بالاتر و آسمانی بالاتر از آنچه که در آن بودی،کافی نیست بلکه باید در عمل اخلاص داشت چون عمل بدون اخلاص هیچ اعتباری ندارد، همان گونه که خواندن بدون دقت و فهم هیچ ثمرهای ندارد.
مثلاً شاید روزی یک کتابی در دست داشته باشی و مشغول خواندن آن باشی ولی فکر و ذهن تو مشغول یک مشکل خانوادگی باشد بنابراین در موقع بستن کتاب متوجه این میشوی که گویا اصلاً کتاب را باز نکردهای.
به این قرب و نزدیکی رمزی بین آنها دقت کن و ببین که چقدر حکمتآمیز است که ارتقاء ملائکه در آسمانهای ششگانه مثلاً به دورهی تحصیلی متوسطه تشبیه شده است.
سوم: دانشکده یا تحصیلات عالی در دانشگاه = آسمان کلی هفتم
در اینجا رمز به دلیل مطابقت بین اسمها میباشد. آسمان هفتم همان آسمان کلی است و شامل جزئیات و امور متنافی و مخالف نیست و همچنین آموزش عالی که بعد از دورهی متوسطه است همانطور که شایع است (کلیه= دانشکده) نامیده میشود. هر چند اشکالی ندارد بر اینکه اصل این اصطلاح از زبان عربی نیست، آنچه که اهمیت دارد اینکه درس خواندن در مقاطع بالاتر به این اسم معروف است، همچنین همانطور که در بحث گذشته شرح دادهام، تعلیم در دانشکده در حقیقت مطابق امری با واقعیت است یعنی اینکه انسان از یک جامعه انسانی برای یادگیری بیشتر وارد دانشکده میشود و بعد از اینکه درس خود را به پایان برساند به سوی همان جامعهای که از آن آمده باز خواهدگشت تا از آنچه که آموخته به دیگران یاد دهد و به مجتمع انسانی سود برساند. یا حداقل میتوان گفت که این شخص بعد از فارغ التحصیلی آماده این امر (انتقال علوم به دیگران) شده است.
و این گونه است که انسان بعد از پیشرفت و شناخت و معرفت از عالم آسمان کلی هفتم توانایی این را خواهد داشت که علوم خود را به دیگران منتقل کند تا بتواند یک شخص مفیدی برای اصلاح جامعه انسانی خود باشد. برای توضیح بیشتر بگویم: همانا فارغ التحصیلان آسمان هفتم همان پیامبرانی هستند که ممکن است از جانب خداوند به سوی مردم ارسال شوند و یا ممکن است فرستاده نشوند ولی در دو حالت برای دیگران مفید هستند و برای مجتمع انسانی مثمر ثمر میباشند و در دو حالت مردم را به سوی خدا هدایت میکنند. آری، تفاوت زیادی بین پیامبر فرستاده شده و نوع دیگر از پیامبران که فرستاده نشدهاند وجود دارد. که برای فهم و درک بیشتر این تفاوت میتوانی به کتاب (ختم نبوت) مراجعه کنی.
و اما سؤالی که ممکن است به ذهن انسان خطور کند که: هر انسانی چه مرد و چه زن باشد، آیا میتواند پیامبر باشد، یعنی مقام نبوت داشته باشد و به آسمان کلی هفتم ارتقا پیدا کند و علومی را که خداوند متعال یادگیری آن علوم را آسان نموده، به دست بیاورد؟
در پاسخ باید گفت: آری نبوت محدود به مردان نیست و آنچه که به مردان اختصاص دارد، فقط ارسال از جانب خداست. و درهای ارتقاء و پیشرفت بر روی هر انسانی باز است و تفاوتی بین شخصی با دیگری نیست. پس تفاوتی بین مرد و زن، عرب و غیر عرب، سفید و سیاه وجود ندارد. این باز بودن درها برای همه انسانها مطابق با قانونی صورت میپذیرد و آن قانون: (تمام دنیا جهل و نادانی است مگر جایگاههای علم، و همهی علم حجت است مگر چیزی که به آن عمل شود، و همهی علم ریا و تظاهر است مگر اینکه با اخلاص باشد، و اخلاص همیشه در معرض خطر بسیار بزرگی است که شخص چگونه آن را به پایان برساند).
همهی مردم در این قانون مساوی هستند.
خوشا به حال کسانی که میشنوند به لطف خداوند پند میگیرند و اندیشه میکنند.
از خداوند متعال برای شما آرزوی موفقیت دارم و از شما تقاضا دارم که در دعاهایتان مرا به یاد بیاورید، خداوند در کارهایتان به شما پاداش دهد. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.
أحمد الحسن - صفر/ ۱۴۳۱ هـ
******
[133]- الكافي ج1 ص299.
[134]- کافی ج1 ص299.
[135]- الروم: 7.
[136]- روم: 7.
[137]- البقرة: 74.
[138]- بقرة: 74.