جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامالمحور الرابع: تأويل الرؤى
محور چهارم: تأویل رؤیا
سؤال/ ۴۷۵: سلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
دوست دارم تفسیر خوابیکه قبل از مدتی نه چندان طولانی دیدم را بدانم و آن این است که:
یادم میآید که خواب دیدم در کربلا بین الحرمین هستم (و در حقیقت تا به حال در طول زندگیم به کربلا نرفتهام) و داشتم به آسمان نگاه میکردم و عکس میگرفتم ... شب بود و در آسمان ابرهای زیادی بودند که در بین آنها نوشتهای را میدیدم، و آن نوشته این بود: یا صاحب الزمان ادرکنی... و همچنان محو تماشای آن بودم و آنرا میدیدم ... و در آنجا دو دختر جوان بود، به گمانم که از آنها شناختی نداشتم و در نزدیکی من ایستاده بودند ... از من پرسیدند که نکند در عکسی که برداشتم ظاهر شده باشند؟ به من میگفتند که آنها نمیخواهند در عکسی که گرفتم ظاهر شوند و از این قبیل ... و سعی بر آن داشتم که عکسها را از اول مرور کنم و برایشان توضیح بدم که من از آسمان عکسبرداری میکردم و هرگز از آنها عکس نگرفتم. و شک بر آن داشتم که مبادا دوربین به اشتباه از آنها عکس گرفته باشد
و ناگهان وقت نماز مغرب و عشاء فرا رسید ... و خادمان حرم سعی بر آن داشتند که درهای حرم که سفید رنگ بودند را ببندند ... و نزدیک بود که درِ حرم بر رویم بسته شود و نتوانم وارد حرم شوم. مردم از حرم خارج میشدند همانا که آنها نمیخواستند نماز را در حرم به جا بیاورند ... و تعداد بسیار اندکی از مردم در حرم باقی ماندند ... و درِ حرم نزدیک بود بسته شود که به خادم گفتم: آیا میتوانم وارد حرم شوم و نمازم را به جا بیاورم؟
تا به حال هرگز امام را زیارت نکرده بودم... پس به من اجازه داد و وارد حرم شدم و ناگهان پشت من درِ حرم بسته شد ... و هنگامیکه وارد شدم تشنهی زیارت بودم و با شوق و توجه خاصی که در وجودم بود خودم را به عتبات یا چارچوب مقدس حرم رساندم. بر روی چارچوب درِ حرم سجدهی سریعی به جا آوردم، زیرا ترس از آن داشتم که مبادا آقایان مرا در حال سجده ببینند که این جایز نیست... پس کفشم را از پا در آوردم و آن را به همراه خود وارد روضه کردم.... و به گمانم مکان مخصوص خانمها را سراغ گرفته بودم... وارد حرم شدم و حرم خالی بود... مردم بسیار کمی در آن بودند... وارد حرم شدم و نزدیک بود به خاطر مصیبت امام حسین(ع) گریه و فریاد کنم.
المرسلة: عناية - uk
هرگز باور نمیکردم که به مرقد امام حسین(ع) رسیده و وارد حرم آن بزرگوار شدهام... آسمان سرخ رنگ بود و به گمانم وارد قتلگاه شدهام ... تمام دیوارهای آنجا رنگی سرخ به خود گرفته بودند و به نظر میرسید در آن موقع من رو به دعا ایستاده بودم. در روز دوم (در خواب) حرم شلوغ بود ... و به همراه یکی از دوستانم که در ایام حج با آن آشنا شده بودم که دعاء نام داشت وارد حرم شدیم و در آن هنگام تصور میکنم زنی را دیدم که برایم ناشناس بود ولی حدس زدم که مادرم بود. پلههای حرم را با هم بالا رفتیم ... من دو جام شیشهای به همراه داشتم ... دعاء نیز دو جام در دست داشت و اما یکی از دو جامیکه در دست داشتم بر روی پلههای حرم افتاد و شکست ... از پلهها پایین آمدم تا تکه شیشههای پراکنده شده را جمع کنم که مبادا پای رهگذران را زخمیکند. و همچنین صدای زن دیگری که در ایام حج با من بود و مادر مرتضی نام داشت را میشنیدم که در حق فاطمه زهرا(ع) مداحی میکرد و نوحه امام حسین(ع) را در حرم آن بزرگوار میخواند.
فرستنده: عنایة - uk
جواب: بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الأئمة و المهدیین و سلم تسلیماً.
دیدن امام حسین(ع) در خواب بیانگر دیدن حسین این زمان است. و خارج شدن مردم از حرم با وجود آنکه داخلش بودند به معنای کفر آنها و خروجشان از دایره ولایت میباشد. هر چند که آنها قبل از اینکه مورد امتحان و آزمایش قرار بگیرند بر ولایت ظاهری به سر میبردند و ورود شما به حرم قبل از اینکه درها بر روی تو بسته شود به امید خدا حکایت از این دارد که شما به دعوت کنندهی حق و حسین این زمان ایمان خواهی آورد. از خداوند متعال برای شما خیر و برکت دنیا و آخرت را مسئلت دارم و از او میطلبم که خواب شما محقق شود همانا او سرپرستی نیکوکاران را عهده دار است. درود و رحمت خداوند بر شما باد.
أحمد الحسن - ذو القعدة/ ۱۴۳۱ هـ
******