سؤال/ ۴۷۴: بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد الأئمة والمهدیین وسلم تسلیماً.
سلام بر بقیه آل محمد(ع). از خداوند میخواهم که مولایم در خوبی و سلامتی باشد، و از خداوند فَرَج خیلی زود و زود برای آل محمد(ع) درخواست میکنم، خداوند کریم و پاسخ گوست.
آقای من، از خداوند میخواهم که زیاده روی مَرا در کنارش ببخشد، و توبه مرا در کوتاهی من در حق شما بپذیرد.
برادر ما محمد صوفی به چند نفر از برادرانمان در مورد ایجاد بیتالمال در کانادا سخن گفت، بر اساس کاری که بعضی از برادران در کشورهای غربی انجام دادند، و سود آن برای نشر دعوت مبارک و کمک به نیازمند اختصاص دادهشود. و برادرم مَرا مُکلف نموده تا برای دریافت اجازه به شما نامهای بنویسم.
پدرم و آقایم، بعضی از سؤالات این است:
۱- آیا در عالم جسمانی مَجال تصحیح و توبه وجوددارد یا تحصیل حاصل عالم ذَرّ است، و در هر دو فرض تا چه حدی است؟
۲- وقتی به پیامبر خدا یعقوب(ع) گفته شد: فرزندت دزدی کرد... فرمود: نفس شما، مسئله را چنین در نظرتان آراسته است!، منظور از سخن ایشانچه بود، و آیا در این حادثه بشارت بازگشت یوسف(ع) بود؟
۳- (و آنها را در بهشت که اوصاف آنرا برای آنان بازگو کرده وارد میکند)([114]) تعریف به چه وجهی است؟
۴- ( انسان بدیها را طلب میکند آن گونه که نیکیها را میطلبد؛ و انسان، همیشه عجول بودهاست!)([116]) معنای آن چیست؟
۵- (و برای او هیچ نیرو و یاوری نیست!)([118]) انسان در این سوره کیست، آیا همان انسان کامل است یا نادانی است؟
و سؤالات خاصی دارم:
۱- آیا نسب زیر صحیح است:
(و ایشان شیخ سلطان عبد الله بن محمد باقر "فردی که از سودان به مکه مشرفه آمد" بن سید علی مدنی "فردی که در مدینه منوره و سال ۸۸۹ه وفات یافت") بن شهوان حسینی جمیلی بن عمران بن علی نور الدین بن محمد وفا أبو العباس "فردی که در مصر و سال ۷۶۸ه وفات یافت" بن علی نور الدین بن سلطان حسین أبو علی بن سلطان حسن أکبر بن إمام علی مکی بن سید إبراهیم "فردی که در مغرب وفات یافت" بن زاهد أبی القاسم محمد بن أبی بکر بن إسماعیل ذهبی بن عمر بن علی فاسی بن عثمان بن حسین أنور بن محمد حسینی بن موسی بن یحیی بن عیسی ابن علی بن محمد تقی بن حسن بن جعفر تواب بن امام علی هادی بن محمد جواد بن امام علی رضا بن إمام موسی کاظم بن إمام جعفر صادق بن امام محمد باقر بن إمام علی زین العابدین بن حسین بن علی بن أبی طالب(ع).
این نسب از سند سید محمد طاهر بن امین عبدلابی نقل شده که تاریخ نوشتن آن به بیشتر از ۱۵۰سال میرسد و آن از نسب قدیمی نقل شده که قبل از بیشتر از ۴۰۰ سال نوشته شده است، و نزد من متن آن سند است، و فرزندان عموی شیخ عبدالله که آنها از خانواده شریفی در فلسطین هستند که نیز از مکه کوچ نمودند، نسب به اتمام رسیده است، و سؤال میکنم: چون این نسبی است که عبدالاب آنرا ادعا میکند، و آنان اجداد من هستند، و روایت دیگری وجود دارد که به عبدالله بن عباس میرسد و آن مشهور است.
۲- من از علت مُزمِنی رنج میکشم، و همه اسباب من در شناخت اصل آن شکستخورده و در نتیجه درمان آنرا بفرمایید، از شما میخواهم که دعا نمایید که خداوند مَرا از این بیماری شفادهد.
۳- والدین من بر مذهب اهل سنت از دنیا رفتند، و کاری جزء دعا نمیتوانم برای آنها و برای مادربزرگم که فضلی از او برگردنم است که خدا آنرا میداند بکنم، و در عین حال و بهخاطر آن سختی میبینم... آیا با دعاکردن برای آمرزش این سه فرد ضرری به من می رسد؟
خداوند به حق پدران پاک و طاهرتان فَرج شمارا برساند، و فَرج ما را در فرج خداوند برشما قراردهد... مولای من، دعایتان را میخواهم که همیشه به آن نیاز دارم، از خداوند بخواهید که سینه مَرا گشاده گرداند و کارم را آسان کند و مرا در دعوت به ولی و خلیفه او در زمین قبول کند، و مرا در صلهرحمم و دعوتشان به حق موفق نماید، با کاملترین صورتی که میخواهد.
المرسل: السلماني الذري
سلام بر بقیه آل محمد(ع)، تمنا دارم که سلام مرا به مولایم بقیة الله و حجتش که درود خداوند بر وی و خاندان و پدرانش برسانید، و عذرخواهی مرا به سبب کوتاهیام، و این که با دعای شریف و مبارکش بر من تَفضل نماید.
فرستنده: سلمانی ذری
جواب: بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الأئمة و المهدیین و سلم تسلیماً.
خداوند شمارا برای انجام هرکار خوبی موفق کند و قدمهایتان را محکم نماید.
ج س۱: قطعاً فرصت دیگر و امتحان دیگری است، ولی اگر از نتیجه در آن میپرسی، و آن همان نتیجه در عالم ذر است، نه اینکه مردم مجبور هستند که همان نتیجه را تحقق کنند، بلکه آنان خود همان کوتاهی را تکرارمیکنند.
ج س۲: وقتی یعقوب(ع) بنیامین را از دست داد: (نفس شما، مسئله را چنین در نظرتان آراسته است! من صبر میکنم، صبری زیبا، امیدوارم خداوند همه آنها را به من بازگرداند؛ چرااکه او دانا و حکیم است!)([121]) و منظورش اَمر اول است؛ امر انداختن یوسف(ع) توسط آنان در چاه گود، و او از سوی خداوند دانست که از دست دادن فرزند دومش بنیامین نیز سببش همان کار اول آنان است، و آن همان انداختن یوسف در چاه گود توسط آنان( و پیراهن او را با خونی دروغین آوردند؛ گفت: «هوسهای نفسانی شما این کاررا برایتان آراسته! من صبر جمیل خواهم داشت؛ و در برابر آنچه میگویید، از خداوند یاری میطلبم!»)([122]).
ج س۳: با رؤیا و مکاشفه به آنان شناساند، آنان بهشت را دیدند، و جایگاه خودشان را در آن جا با فضل خدا برآنان دیدند، درحالی که آنان در این زندگی دنیا هستند.
ج س۴: یعنی انسان با حکم دادن به چیزی که با آن مُواجه شده شتاب میکند، چه بسا بارها درمورد مسئله حکم میکنید که اگر بهاین شکل باشد بهتر بود، ولی درنهایت میبینی که خیر در آنچه اتفاقافتاد میباشد نه چیزی که اراده نمودی، و چه بسا بارها در مورد مسئلهای حکم نمودی که اینگونه است، ولی میبینی که حقیقت برخلاف چیزی که حکم نمودی میباشد، و این چنین، و انسان بهخاطر عجلهاش چهبسا خطایی سرمیزند و بهسبب عجلهاش نمیتواند بین خیر و شر تمییز قایل شود، ولی اگر ایشان صبر میکردند و بر خداوند توکل مینمود و از خداوند هدایت به آنچه به رشد نزدیکتر است بخواهد، قطعاً خداوند اورا هدایت میکند و آنچه به نفع و به صلاح حالش است را برایش معلوم میکرد.
ج س۵: این مسئله در همه انسانهاست.
جواب سؤالات خاص:
ج س۱: خداوند شما را برای هرکار خوبی موفقکند، در مورد نسب شما ان شاءالله نسب شریفی است، خداوند شمارا موفق کند، اما شما نسبی باش که به آن مُنتسب شوند و بعد از شما مردم به انتساب به آن افتخار کنند، چون شما در زمانیکه یاران حق اندک است، و خداوند سبحان را یاری دادید.
ج س۳: بهخاطر دعایت برآنان حَرجی نیست، و در دعایت بگوی که عاقبتشان بهخیر شود، و شما نمیدانید عاقبت چه کسیرا خداوند بهخیر نمودهاست، و خداوند در پایان زندگیاش وی را بهسوی حق برگرداند، و اگر میخواهی حال آنانرا بدانی و عاقبشان را بدانی، سه روز متوالی روزه بگیر و در هر روز سوره یس را سه مرتبه بخوان، و اگر خداوند بخواهد حالت آنان را در رؤیا یا هرراهی که خداوند سبحان و متعال میخواهد به شما نشانمیدهد.
ج س۲: از خداوند میخواهم که به شما منت بِنَهد و به شما رحم کند و با شما رفتاری کند که اهل آن است، چون ایشان اهل تقوا و اهل آمرزش است.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
أحمد الحسن - جمادی الأول/ ۱۴۳۱ هـ
******
[113]- محمد: 6.
[114]- محمد: 6.
[115]- الإسراء: 11.
[116]- اسراء: 11.
[117]- الطارق: 10.
[118]- طارق: 10.
[119]- يوسف: 83.
[120]- يوسف: 18.
[121]- یوسف: 83.
[122]- یوسف: 18.