جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامسؤال/ ۴۳۵: بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الأئمة و المهدیین و سلم تسلیماً کثیراً.
آمرزش و بخشش را از مولایم -حجت الله بر من و بر آفریدههایش سید احمد الحسن(ع)- میخواهم، و مولای من، و بابت طولانی بودن این نامه از شما عذر خواهی میکنم.
خلاصه (عرض کنم) مولای من، من خانمی را در شهری که زندگی میکنم، میشناسم، ایشان مطلقه است و صاحب اخلاق نیکوست، و در این شهر غربی که مردم آن فاسدند به تنهایی زندگی میکند، ایشان را مدت زیادی میشناسم، و امروز وی را در حالتی که از سختی زیادی که در زندگیاش متحمل شده ملاقات نمودم، سختی که به خاطر وجود انسانهایی که مثل حیوانات وحشی هستند، دلم به حال وی وسایر زنانی که در اینجا مقیم هستند سوخت و از سخنانش احساس کردم که میخواهد با فردی که پرهیزگار است، ازدواج کند، و ایشان میداند که بنده شیعه هستم و او مُطَلَّقه است، و از من به خاطر حفظ آبروی حمایت از وی درخواست ازدواج نموده با این که از نظر سنی با اختلاف کمی از من بزرگتر است، به او گفتم: اگر بخواهم دوباره ازدواج کنم، فقط با خانم مومن ازدواج میکنم، ایشان گفت: میخواهم بامومنی ازدواج کنم تا به سوی خدا بازگردم، و من هنوز مسئله دعوت را برایش مطرح نکردم، چون ایشان بیسواد بوده و چیزی نمیداند، به ایشان گفتم: اگر خداوند مُقدَّر نمود و با تو ازدواج کردم ولی اگر ایمان نیاوری و مُلتزم نباشی، همه چیز تمام میشود (و من از تو جدا میشوم) ایشان موافقت نمود (و گفت:) میخواهد به سوی خدا بازگردد و از این زندگی پر از کثافت خسته شده و میخواهد که پاک شود، همانطور که او میداند که من ازدواج کردم و فرزندانی دارم، به او گفتم: استخاره میکنم و به وی جواب خواهم داد، و استخاره خدا نمودم به این که: آیا این خانم، در آخرت و دنیا برای من خوب است، که استخاره به همراه توفیق و سعادت آمد.
مطلب دیگر این که، ازدواج در این شهر بدین صورت است که خانم و همسر باید به همراه دو شاهد در مسجد حضور پیداکنند، چون مسجد برای افراد سنی است...
المرسل: من اسبانيا
مولای من نصحیت و تایید شما را میخواهم، چون شما داناتر هستید، خدابه شما و پدران پاک و فرزندان پاکت درود فرستد.
فرستنده: از اسپانیا
جواب: بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الأئمة و المهدیین و سلم تسلیماً.
اگر خداوند برای شما خیر خواسته و خیر در همان چیزی است که خداوند سبحان خواسته است، اما در مورد عقد -خدا به شما توفیق دهد- میتوانید بین خودتان اجرا نمایید و دو شاهد بگیرید یا این که بعد از اتمام عقد تعدادی از مردم را باخبر کنید به این صورت که بعضی از اشخاصی که میشناسید را به مراسم اطعامی دعوت کنید تا آنها از ازدواج شما مُطلع شوند، و حتی اگر مراسم عقد را به خاطر اعتماد سازی یا علت دیگری در مسجد مخالفین انجام دادید، و اگر صیغه عقد مشکلی داشت، میتوانید صیغه عقد را تکرار نمایید.
در عقد کفایت میکند که خانم به شما بگوید: (خودم را در قِبال فلان مقدار مهریه به ازدواج تو در آوردم ومقدار مهریه را بگویید)، ، و شما بگویید: (قبلت التزویج) "ازدواج را قبول نمودم" و نیازی نیست که شخص سومی باشد تا از شما این موارد را بخواهد و شما به او پاسخ دهید([89]) بلکه فقط باید دو شاهد هنگام عقد وجود داشته باشد، و اگر شاهد وجود نداشت، بعد از عقد باید این مسئله را آشکار نمایید به این صورت که به تعدادی از مردم این مسئله رابیان نمایید که با فلان خانم ازدواج نمودید، و میتوانید آشکار نمودن را به هر صورتی که دوست داری انجام دهید، مثل مراسم (و ولیمه) عروسی یا کارت دعوت و یا هر صورتی که مناسب احوال شماست، و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
أحمد الحسن - أواخر صفر/ ۱۴۳۱ هـ
******
[89] - (یعنی به عبارت دیگر نیاز به وکیل نیست، بلکه خود خانم و همسر میتواند این عبارات را بگویند). (توضیح مترجم)