جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامپرسش ۳۹: چرا هنگامیکه لشکر ابرههی حبشی میخواست کعبه را ویران کند با سنگ سجیل سنگسار شد ولی زمانیکه لشکر امویان قصد داشتند خانهی کعبه را منهدم کنند تا آنجا که منجنیق بر کعبه نهادند و بیت الحرام تخریب شد، سنگسار نشدند؟!
پاسخ: بیت الله الحرام (کعبه) حرمتی دارد و فرشتگان، این خانه را از تجاوزگری حفاظت میکنند. این محافظتِ معجزهوار، همیشه به وقوع نمیپیوندد، بلکه هنگامی اتفاق میافتد که مردم از این معجزه بهرهمند شوند و از آن پند گیرند و به سبب آن، به راه مستقیم هدایت شوند. اما اگر انسانها قسیّ القلب باشند و با هشدارها و عقوبتها و مجازاتهای الهی یا آیات روشن خداوندی موعظه نشوند منع کردن آنها از عصیان و طغیان و تکبّر و نیز بازداشتن اجباری آنها از راه جهنم، معنایی نخواهد داشت و چنین چیزی با وضعیت امتحان و آزمایش کردن انسان بر این زمین منافات دارد.
در زمان عبد المطلب (ع) ـجدّ محمد نبی(ص) ـ مردم از این نشانه بهرهمند میشدند و از آن پند میگرفتند. علاوه بر این، چنین معجزهای به حرمت عبد المطلب و اهلبیت او و پیوند آنها با آسمان اشاره داشت؛ چرا که عبد المطلب (ع) یکی از اوصیای ابراهیم(ع) بود؛ ولی در زمان یزید لعنه الله مردم قسیّ القلب بودند و موعظه نمیپذیرفتند، حتی آنها حرمت بزرگتر از کعبه را که همان حرمت حسین (ع) بود شکستند، هنگامیکه آن حضرت را کشتند و بدن پاک و مقدسش را مُثله کردند. حسین (ع) در خطبهاش این مطلب را برای آنها توضیح داد که پس از کشتن او، آنها از هیچ هتک حرمتی ابا نخواهند داشت یا از پایمال کردن آن هیچ واهمهای به خود راه نخواهند داد. با این حال هنگامیکه لشکر یزید لعنه الله از مدینه به سوی کعبه رهسپار شد، آن ملعون (مسلم بن عقبه) فرمانده لشکر اموی جان باخت ولی مردم بازنایستادند بلکه با فرماندهی حُصین بن نُمیر سکونی به پیشروی ادامه دادند تا کار به کوبیدن کعبه با منجنیق و کشتن ابن زبیر در حرم منتهی شد.
در انتهای کار یعنی در زمان امام مهدی (ع)، از آنجا که مردم به گوشهای از فطرت بازمیگردند و با عقوبتها و نشانهها پند میگیرند، این نشانه دوباره به منصهی ظهور خواهد رسید و این بار هنگامی است که پس از خروج امام مهدی(ع) از مدینه و پناه بردن او به مکه حرم خداوند سبحان و متعال، همانطور که از معصومین(ع) نقل شده است، لشکر سفیانی بین مدینه و مکه به زمین فرو میرود.([122])
مهمترین علت در رخ دادن این نشانه یا تأخیر آن، بهرهمند شدن مردم از آن، هدایت شدنشان به سبب آن و پند گرفتن، یا غفلت ورزیدنشان از آن و تکیه کردن آنها به ماده و بازگردانیدن تمام اسباب و مسببات به آن میباشد.
******
[121]- بحار الأنوار : ج52 ص222 – 223.
[122]- بحار الانوار: ج 52 ص 222 و 223.