جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامبسم الله الرحمن الرحیم، و اللهم صل علی محمد و آل محمد اجمعین.
سرور عزیزم! سلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
شرّ شدت یافته و منافقین رو به فزونی نهادهاند و خیر و اهل خیر رو به کاهش گذاشته است، تکلیف ما چیست؟ ما به دنبال حفظ دین و اخلاقمان هستیم و حتی در این راه جهاد میکنیم و همواره از خدا میخواهیم که ما و خانوادهمان را بر راه مستقیم ثابت قدم بدارد؛ ولی من احساس میکنم که کارهای بسیار بسیار بیشتری هست که در قبال این دین باید انجام گیرد. ما عمل میکنیم و مطمئن هستیم که خداوند متعال ما را برای کمک کردن دیگر مسلمانان یا فرزندان و خانوادههایمان مسخّر نموده است و روزی یافتهایم تا عطا کنیم و صدقه دهیم نه این که با آنچه داریم فخرفروشی کنیم در حالی که این کاری است که امروزه اغلب مردم انجام میدهند.
از این که با صدای بلند فکر میکنم و برای شما مینویسم عذر میخواهم. میدانم که شما از کلماتی که میزان صداقت آنها را نمیدانید بینیاز هستید! و شما به اموری مهمتر و بزرگتر مشغولید... ولی من در جستوجوی چیزی هستم و نمیدانم احساسی را که اکنون دارم چطور برای شما توصیف کنم....
من هیچ گاه در اظهار نظر و نگارش مهارت نداشتهام. من یک زن عادی هستم و هیچ گاه فقیه نبودهام یا حتی در امور عبادی عمیق نشدهام. ولی از طریق پیگیری تالار گفتوگوی انصار امام مهدی، در من و همسرم چیزی پنهان شدّت یافت و گویی ما منتظر چیزی بودیم و آرزو داریم که همین باشد؛ نمیدانم چگونه شروع کنم!
برادران در برنامه دربارهی رؤیا سخن گفتند. من مدت شش ماه است که منتظرم ولی رؤیایی نداشتم و از آن زمان نگران و مضطربم و نمیدانم چه کنم. همچنین از برخی امور و احادیث و صفات و از جمله وصیّت پیامبر خدا (ص) سخن گفتند و من این معلومات را قبول کردم زیرا خودم نمیتوانم آنها را پیگیری کنم تا از صحّتشان مطمئن شوم. بنابراین برای شما ایمیل اول را فرستادم چون یک سری سؤالاتی در مورد امور اعتقادی داشتم. وقتی جواب را دریافت کردم، از شما پنهان نمیکنم که به خاطر سخنان و پاسخهای شما، احساس غریبی در نفسم پیدا کردم و از آن زمان به موضوع شما فکر میکنم و هیچگاه آن را نادیده نگرفتهام و نمیخواهم نسبت به آن بیاعتنا باشم؛ چرا که میخواهم بیشتر به خدای متعال تقرّب پیدا کنم؛ بنابراین میکوشم و میکوشم تا خداوند مرا ارشاد فرماید تا حقیقت را بیابم.
من به طور مرتب بعد از هر نماز این دعا را میخوانم: «ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة انک انت الوهاب، صدق الله العظیم»؛ چرا که من و همسرم در یک گوشهای خیلی ساده مشغول عبادت خودمان بودیم ولی در سال ۱۹۹۹ تعمّق در امور این دین عظیم را آغاز کردیم و خداوند ما را ارشاد فرمود، و شکر و سپاس از آنِ خداوند است که مبانی زکات و صدقات و نماز و روزه را یاد گرفتیم و به مقداری که خدای سبحان و متعال به ما توانایی داده است آنها را انجام دادیم. حمد و شکرِ همیشگی و دائمی از آنِ خداوند است. دو سال قبل هم حج بیت الله الحرام را نصیب ما گرداند، فله الحمد. آقای من! از صراحتی که دارم عذر میخواهم. باور کنید تهیه و نوشتن این ایمیل دو روز وقت مرا گرفته است.
شما را به خدا سوگند چطور مرا به سوی خدا ارشاد میکنید؟ سرورم! ما چطور میتوانیم با شما ملاقات کنیم.... آیا وسیلهای وجود دارد؟
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
فرستنده: خواهر شما فداء
پاسخ:بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.
خواهرم! سلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
خواهر گرامیم.... بر هر مؤمنی واجب است تا آنجا که میتواند، امام مهدی (ع) و یمانی او و وصیاش سید احمد الحسن (ع) را یاری رساند.... یاری دادن نیز ابزار و روشهای گوناگونی دارد که در حال حاضر از مهمترین آنها، نشر این دعوت مبارک و دفاع از آن میباشد، شاید که خدای تعالی کسی که طالب حق باشد را هدایت فرماید.
و شما بدان، کسی که دوستی محمد و آل محمد (ع) را نداشته باشد، نماز و روزه و... نخواهد داشت. طبق گفتهی خودتان، شما و شوهرت در سال ۱۹۹۹ م به دین ملتزم شدهاید و این نشانه و علامتی برای شما است زیرا سید احمد الحسن در سال ۱۹۹۹ م به امر امام مهدی (ع) و پس از دیدار با آن حضرت، برخی تکالیف اصلاحی در حوزهی علمیهی نجف اشرف را آغاز نمود.
خداوند شما را بر هر خیر و نیکی موفق بدارد!
هیأت علمی - انصار امام مهدی(ع) (خداوند در زمین تمکینش دهد)
شیخ ناظم عقیلی
******