جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامالمرسل: محمد الحميداوي - العراق
اولاً: السلام علی من اتبع الهدی (سلام بر آن کس که از پی هدايت قدم نهد)
شما چیزی خلاف قاعده و نامتعارف هستید که میخواهید در جامعهی مسلمین فساد و فتنه به راه بیاندازید و افراد کم خِرَد را استثمار کنید تا از این طریق نقشهی صهیونیستیـاسرائیلی خود را که در پیِ گسترش تفرقه و از هم پاشیدگی جوامع اسلامی است، به مرحلهی اجرا دربیاورید. سپاس خدایی را که شما را رسوا نمود و فسادتان را برملا ساخت.
فرستنده: محمد الحمیداوی - عراق
پاسخ:
بسم الله الرحمان الرحیم، الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.
اما بعد... امام ابوجعفر(ع) میفرماید: «.... مهدی را مهدی مینامند زیرا به امری که مخفی است هدایت میکند....»([468]).
و از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: «چون قائم به پا خیزد، با امری که قبلاً نبوده است، میآید»([470]).
و از امام ابوجعفر(ع) نیز روایت شده است که فرمود: «چون قائم ما به پا خیزد امری جدید میآورد، همان گونه که رسول خدا(ص) در ابتدای اسلام به امر جدیدی دعوت نمود. اسلام غریبانه آغاز شد و غریبانه باز خواهد گشت، پس خوشا به حال غریبان»([472]).
و از امیر المومنین در خطبهای بسیار طولانی نقل شده است که فرمود: «....و برای مردم کتابی جدید میآورد که بر کافران بسیار سخت و شدید است. مردم را به امری دعوت میکند که کسی که آن به آن اقرار کند، هدایت مییابد و کسی که آن را انکار نماید، گمراه میگردد؛ پس وای، وای بر کسی که انکارش نماید....»([474]).
ابان بن تغلب میگوید: از امام جعفر بن محمد(ع) شنیدم که میفرمود: «وقتی پرچم حق آشکار شود، مردم شرق و غرب آن را لعنت میکنند، میدانی چرا؟» گفتم: نه. فرمود: «به دلیل آنچه مردم قبل از ظهور وی از خاندان او میبینند»([476]).
امام ابوجعفر(ع) فرمود: «هرگاه صاحب این امر ظهور کند، همان گونه که پیامبر خدا اذیت دید، او نیز همچنان، بلکه بیشتر اذیت میبیند»([478]).
این اخبار و روایات باید پند دهندهای برای شما باشد تا در دشمنی با حق و اهل آن شتاب نکنید، چرا که از ائمه(ع) روایت شده است که بیشتر، حق، در چیزی است که منکرش هستید([482]) و خدای تعالی میفرماید: « ولی بیشترشان از حق کراهت دارند »([483]). در احوال امتهای پیشین، برای شما پند و عبرتهایی نیکو وجود دارد. چیزی را پیش نیندازید که عاقبتش به جای شیر، خون باشد و دشمن شما فردا امام مهدی(ع) باشد. به خویشتن خویش رجوع کنید و از پروردگارتان پرسش نمایید که او از رگ گردن به شما نزدیکتر است. مبادا تقلید کورکورانه و هواپرستی و حب دنیا و جاه و ریاست شما را از حق بازدارد. صدای پایی پشت سر غیرمعصوم بلند نشد مگر این که (هم خود) هلاک شد و (هم دیگران را) به هلاکت افکند([484]). هنوز وقت مناسب در اختیار دارید و فرصت همانند ابر در گذر است که اگر از دست برود دیگر بازنمیگردد. این فرستادهی امامتان مهدی(ع) است که شما را ندا میدهد و از شما یاری میخواهد؛ او را خوار فرومگذارید که خودتان را خوار میکنید و تا روز قیامت مورد لعنت واقع خواهید شد. خداوند شما را بر نصرت آل محمد(ع) و دوری از دشمنی با آنها هدایت فرماید که او شنوا است و اجابت میفرماید.
والحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و الاوصیاء المرضیین.
هیأت علمی - انصار امام مهدی(ع) (خداوند در زمین تمکینش دهد)
شیخ ناظم عقیلی
******
[467]- غيبة النعماني: ص242.
[468] - غیبت نعمانی: ص 242.
[469]- غيبة الطوسي: ص307.
[470] - غیبت طوسی: ص 307.
[471]- غيبة النعماني: ص336.
[472] - غیبت نعمانی: ص 336.
[473]- إلزام الناصب: ج2 ص174.
[474] - الزام الناصب: ج 2 ص 174.
[475]- غيبة النعماني: ص308 .
[476] - غیبت نعمانی: ص 308.
[477]- غيبة النعماني: ص308 .
[478] - غیبت نعمانی: ص 308.
[479]- قال أمير المؤمنين (ع): (فلا تقولوا بما لا تعرفون، فإن أكثر الحق فيما تنكرون) نهج البلاغة بشرح محمد عبده: ج1 ص154.
[480]- المؤمنون: 70.
[481]- روى الشيخ الكليني بسنده عن سهل بن زياد، عن داود بن مهران، عن علي بن إسماعيل الميثمي، عن رجل، عن جويرية بن مسهر، قال: (اشتددت خلف أمير المؤمنين (ع) فقال لي: يا جويرية، إنه لم يهلك هؤلاء الحمقى إلا بخفق النعال خلفهم ما جاء بك، قلت: جئت أسألك عن ثلاث: عن الشرف وعن المروءة وعن العقل، قال: أما الشرف فمن شرفه السلطان شرف، وأما المروءة فإصلاح المعيشة، وأما العقل فمن اتقى الله عقل) الكافي: ج 8 ص241.
[482] - امیر المومنین(ع)فرمود: «فلا تقولوا بما لاتعرفون فان اکثر الحق فیما تنکرون» (دربارهی چیزی که نمیدانید، سخن مگویید چرا که بیشتر حق در چیزی است که انکارش میکنید). نهج البلاغه با شرح محمد عبده: ج 1 ص 154.
[483] - مومنون: 70.
[484] - شیخ کلینی با سند خود از سهل بن زیاد از داوود بن مهران از علی بن اسماعیل میثمی از رجل از جویریة بن مسهر نقل نمود که گفت: به تندی پشت سر امیرالمومنین(ع)رفتم. فرمود: «ای جویریه! این احمقها هلاک نشدند به هلاکتی مگر اینکه صدای کفشها پشت سرشان بلند شد. برای چه آمدی؟» عرض کردم: آمدم سوال کنم از سه چیز: از شرف و مروت و عقل. فرمود: «اما شرف، کسی که سلطان او را شرف داد شریف میشود. اما مروت در اصلاح معیشت است. اما عقل، کسی تقوای خدا را پیشه نماید، عقل دارد». کافی: ج 8 ص 241.