جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامبسم الله الرحمن الرحیم، سید عزیزم.... تحیت پاک بر تو باد و اما بعد
چند سوال برایم مطرح است که عاجزانه درخواست پاسخ دارم:
سوال ۱: آیا پی در پی بودن اعمال وضو واجب است؟ یا میتوان در شستن و یا مسح کشیدن تقدم و تاخر ایجاد کرد؟
سوال ۲: خدای متعال میفرماید: « چون به نماز برخاستيد، صورت، و دستهايتان را تا آرنج بشوييد و سر، و پاهايتان را تا دو قاب مسح کنيد »([190]). «ارجل» (پاها) در این آیه منصوب به فتح است در حالی که مفعولٌ به و معطوف به «وجوه و ایدی» است؛ بنابراین این گونه میفهمم که شستن آن مانند صورت و دستها واجب است و مسح فقط برای سر میباشد. مگر این که تعبیر دیگری هم بتوانیم داشته باشیم به این صورت که منظور از «امسحوا برؤوسکم» (سرهایتان را مسح کنید) سر انگشتان باشد و «پاهایتان» یعنی «سرهای انگشتان پاهایتان را مسحکنید» (و «واو» در اینجا برای تاکید آمده است مثل «و ایاک»، «و ایانا» و «و ایاکم» و ...)؛ در این صورت، قضیهی مسح سر چه میشود؟
سوال ۳: قضیه جمع کردن بین نمازها چگونه است؟ اگر بتوان هر نماز را در وقت خود به جا آورد، آیا بهتر است آنها را جدا بخوانیم یا به هم وصل کنیم؟
سوال ۴: حکم سجده بر تربت چیست؟ آیا واجب است؟ من بر سجادهای از حصیر سجده میکنم و سجدهام بر تربت نیست و محلهای هفتگانهی سجدهام بر حصیری میباشد که نه خورده و نه پوشیده میشود، حکم شما چیست؟ آیا نمازها باطل است، اگر بر تربت نباشد؟
سوال ۵: این سوال مربوط به اختلاف مسلمانان در رویت شرعی هلال میباشد؛ از چه کسی پیروی کنیم؟ آیا بر هر مسلمان واجب است که خودش هلال ماه را رویت کند؟
سوال ۶: خدای متعال میفرماید: «أَتِمُّواْ الصِّيَامَ إِلَى الَّليْلِ»([192]) (روزه را تا هنگام شب، به پایان برسانید)؛ منظور از این وقت چیست؟
سوال۷ : خدای متعال میفرماید: «حَافِظُواْ عَلَى الصَّلَوَاتِ والصَّلاَةِ الْوُسْطَى»([194])(بر نمازها و نماز وسطی محافظت کنید)؛ نماز وسطی چیست؟
سوال ۸: دربارهی زکات و خمس: در قرآن ذکر زکات همراه با نماز میباشد، ولی خمس فقط یک بار آمده است. آیا بر مسلمان واجب است که زکات مال را سالانه بپردازد یا فقط خمس سالانه از زیادی کسب لازم است؟ یا هردو؟
من در هر ماه رمضان اموال و جواهراتم را محاسبه میکنم و اگر از حد نصاب بیشتر باشد، زکات آن را میپردازم و قیمت حد نصاب را در هر سال محاسبه میکنم. دقت میکنم که آن را به نیازمندان مسلمان برسانم (شیعه یا سنی) آیا در این روش، خطایی وجود دارد؟
از شما خواهش دارم پاسخهای این مسایل را مرقوم برمایید. تا دیدار بعدی در مورد مسایل دیگر. خداوند به شما نیکوترین پاداش را بدهد!
فرستنده: فداء حسین احمد
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.
جواب سوال ۱:
اول: ترتیب در وضو واجب است. شستن صورت پیش از دست راست، و دست چپ پس از آن، و سوم مسح سر و در آخر مسح دو پا. اگر از روی عمد یا فراموشی خلاف این بنماید، اگر آب وضو خشک شده باشد، باید وضو را دوباره بگیرد ولی اگر آبی از وضو باقی باشد، از جایی که ترتیب، حفظ میشود، باید تکرار نماید.
دوم: موالات (بدون وقفه انجام دادن) واجب است و نباید فاصلهی بین شستن صورت و دستها و مسح سر و پا، بیش از حد عرف شود به طوری که آن را عمل واحد به عنوان وضو، حساب نکنند. بنابراین وقتی صورت را شست، به شستن دستها بپردازد، سپس به مسح سر مشغول شود و سپس به مسح دو پا بپردازد بدون اینکه سستی و اهمال نماید.
سوم: واجب در شستوشوی صورت و دستها یک بار است؛ بار دوم مستحب و بار سوم بدعت است ولی در مسح تکرار، جایی ندارد.
چهارم: در شستنها، استفاده از هر چیزی که به آن شوینده گفته میشود، جایز است حتی اگر مثل روغن به نظر برسد. کسی که حلقه یا انگشتری در دستش داشته باشد، واجب است که آب را به زیر آن برساند حتی اگر انگشتر گشاد باشد و مستحب است که آن را حرکت دهد.
جواب سوال ۲: اگر برحسب قواعد عربی باشد که مردم آن را وضع کردهاند، عطف بر عبارات قبلی صحیح است؛ بنابراین قرائت کسره، صحیح است و فتحه درست نیست و اگر فتحه را انتخاب کنی، معطوف به «برؤوسکم» (به سرهایتان) میباشد و محلاً منصوب حساب میشود.
جواب سوال ۳: بین زوال خورشید و غروب آن، وقت نماز ظهر و عصر میباشد و زمان خاص نماز ظهر، در اول این زمان به اندازهی یک نماز ظهر و زمان خاص نماز عصر به همین میزان از انتهای این وقت میباشد و بین این دو زمان، وقت مشترک هر دو نماز است. به همین ترتیب آنگاه که خورشید غروب کند، زمان نماز مغرب شروع میشود و زمان خاص آن به اندازهی سه رکعت از ابتدای غروب خورشید است؛ سپس با نماز عشا مشترک میشود تا به نیمه شب برای مختار (برای فردی که برای ادای نماز، اختیار دارد) یا طلوع فجر برای مضطرب (برای فردی که ناچار شده است نماز را عقب بیندازد) برسد. زمان خاص نماز عشا به اندازهی چهار رکعت از آخرِ این زمان است. بین طلوع فجر دوم (که در افق دیده میشود) تا طلوع خورشید، وقت نماز صبح است.
زوال، به بلند شدن سایه پس از کوتاه شدن آن گفته میشود. غروب، به مخفی شدن قرص خورشید گفته میشود و انتظار کشیدن تا آنکه قرمزی مشرق برود، جهت اطمینان حاصل کردن از پایین رفتن قرص خورشید، بهتر است. بهترین اعمال، نماز در اول وقت آن است. نماز عشا، بهتر است تا محو شدن قرمزی مغرب، به تاخیر انداخته شود و نماز عصر با توجه به کوتاهی یا بلندی روز، بهتر است یک یا دو ساعت از زوال فاصله داشته باشد.
وقت نمازهای نافلهی روزانه:
نافلهی ظهر: از زوال به مدت نیم ساعت.
نافلهی عصر: با توجه به طول روز، یک ساعت و نیم یا دو ساعت و نیم (بعد از اذان ظهر) میباشد. اگر شروع به خواندن نافله کرد، و وقت نافله تمام شد، حتی اگر یک رکعت خوانده باشد، نافله را به کوتاهترین شکل به اتمام برساند و بعد از آن نماز واجبش را اقامه کند، و اگر از نافله چیزی نخوانده بود، باید اول نماز واجب را بخواند و بعد از آن، نافله را به جا آورد. به جا آوردن نافلهی ظهر قبل از اذان ظهر جایز نیست، مگر در روز جمعه. به نافلههای ظهر و عصر روز جمعه چهار رکعت افزوده میشود، که دو رکعت از آن هنگام اذان ظهر خوانده میشود.
نافلهی مغرب: بعد از نماز مغرب است تا زمانی که به مقدار خواندن نماز عشا تا ناپدید شدن سرخی سمت مغرب، وقت باقی مانده باشد. اگر سرخی از بین رفت و فرد شروع به خواندن نافله نکرده بود، ابتدا باید نماز واجب را ادا کند.
نافلهی عشا: (وُتَیرِه) دو رکعت است که بعد از نماز عشا و به حالت نشسته خوانده میشود، و وقتش تا آخر وقت نماز واجب (عشا) ادامه دارد، و نیکو است که این دو رکعت را پایان نافلههایش قرار دهد.
نماز شب: از نیمه شب شروع میشود و هر چه به فجر نزدیکتر باشد، بهتر است. خواندن نماز شب قبل از نیمه شب جایز نیست، مگر برای مسافری که به دلیل حرکت در شب، نمیتواند آن را بعد از نیمه شب بخواند، یا جوانی که به دلیل خواب سنگین نتواند به موقع بیدار شود، گرچه قضای آن بهتر است. پایان وقت نماز نافلهی شب، اذان صبح است.
اگر اذان صبح شود و چهار رکعت از نماز شب را خوانده باشد، نمازهای نافله ی شب را به طور مختصر به پایان میرساند گرچه اذان صبح را گفته باشند، ولی اگر کمتر از چهار رکعت خوانده باشد و اذان صبح شده باشد نافلهی صبح و سپس نماز صبح را میخواند.
نافلهی صبح: وقت دو رکعت نافلهی صبح، بعد از طلوع فجر اول (کاذب) است، و قبل از طلوع فجر اول نیز خوانده میشود، ولی (اگر قبل از فجر اول خواند) تکرار آن مستحب است. وقت نافلهی صبح تا آغاز سرخی افق ادامه دارد، و بعد از آن، اولویت با نماز صبح است.
خواندن قضای نمازهای یومیّه و سایر نمازهای واجب، در هر زمان جایز است، به شرطی که باعث تنگی وقت نماز واجب کنونی نشود (این حکم درمورد سایر نمازهای واجب نیز برقرار میباشد). نافلهها و قضای نافلهها را نیز میتواند در هر زمانی بخواند، به شرطی که وقت نماز واجب داخل نشده باشد.
جواب سوال ۴: شرط درستی نماز ، سجده بر ترتبت یا به خصوص، تربت حسینی، نیست.
سجده بر این موارد صحیح نیست: آنچه از زمین نیست، مانند پوست، پشم، مو و کرک، و آنچه از زمین است اما معدن به شمار میرود، مانند نمک، عقیق، طلا، نقره و قیر مگر در حال ضرورت، و همچنین چیزهایی که از زمین سبز میگردد و خوردنی است، مانند نان و میوهها، یا پوشیدنی باشد، مانند پنبه و کتان. و نیز سجده بر گل و لای و فضلهی حیوانات جایز نیست، و اگر مجبور باشد، باید اشاره کند.
سجده بر کاغذ جایز است، ولی اگر داخلش نوشته داشته باشد، مکروه است.
نباید نمازگزار بر بدن خود سجده کند، اما اگر به دلیل گرما نتواند بر زمین سجده کند، میتواند بر لباس خود سجده کند و اگر نتوانست، بر پشت دست خود سجده میکند.
آنچه گفته شد در مورد پیشانی است نه بقیه اعضای سجده (کف دستها و زانوها و نوک پاها).
محل سجده باید ملک شخص باشد یا اینکه اجازهی آن را داشته باشد، و نجس هم نباشد. اگر در مکان محدودی مانند خانه نجاستی باشد و مکان دقیق آن را نداند، سجده در هیچ جای آن جایز نیست، اما اگر در مکان بزرگی باشد، برای دفع سختی، سجده در آن جایز است.
جواب سوال ۵: واجب است که امام حق به دنبال جستوجوی رویت هلال باشد و مردم همه بر روز واحدی، متفق شوند.
جواب سوال ۶: با داخل شدن به وقت نماز مغرب، میتوان افطار کرد.
جواب سوال ۷: نماز وسطی، نماز جمعه است، و ولایتی میباشد که به واسطهی آن فلک میچرخد؛ یعنی امامت و هدایت.
جواب سوال ۸: در مورد زکات و خمس و غیرآنها از عبادتها، به تفصیل در کتاب «شرایع اسلام» (احکام نورانی اسلام) توضیح دادهام. موارد زکات غیر از خمس است که آنها را برشمردم؛ اگر سوال بیشتری داشتی برایم بفرست.
احمد الحسن
******
[189]- المائدة: 6.
[190] - مائده: 6.
[191]- البقرة: 187.
[192] - بقره: 187.
[193]- البقرة: 238.
[194] - بقره: 238.
[195]- إشارة إلى الشاب الذي يمنعه من القيام في منتصب الليل ثقل النوم فيقدم صلاته.