جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامپرسش ۲۰: معنی سخن حق تعالی: ﴿ پس وای بر نمازگزاران ﴾ در سورهی ماعون چیست؟
پاسخ: بسم الله الرحمن الرحیم ﴿آيا آن را که روز جزا را دروغ میشمرد، ديدی؟ * او همان کسی است که يتيم را با اهانت، میراند * و مردم را به طعام دادن به بينوا وانمیدارد * پس وای بر نمازگزاران * کسانیکه در نماز خود سهلانگارند * آنان که ريا میکنند * و از دادن زکات، دريغ میورزند﴾([289]) .
﴿ آيا آن را که روز جزا را دروغ میشمرد، ديدی؟﴾ : در اینجا پرسش خطاب به مؤمن است و استفهام دربارهی شخصی است که نتیجهی آن، تکذیب روز جزا و قیامت یا در حقیقت تکذیب وجود خدای سبحان میباشد.
اصل تکذیب دینِ جدید و کسیکه آن را آورده است ـ که حضرت محمد(ص) استـ کفر به خدا و آخرت میباشد، حتی اگر کفّار به این موضوع تصریح نکنند. به هرحال این نتیجه بدون مقدّمات نمیآید بلکه پس از مقدّماتی واقعی به وقوع میپیوندد؛ یعنی پس از بیبهره گذاشتن یتیم از حق خود؛ یعنی کسیکه در میان قومش یگانه است به طوریکه کسی در اخلاق، شرافت، اطاعت از خداوند و شناخت خدا، بر او پیشی نمیگیرد، و اینها انبیا و فرستادگان و ائمه(ع) میباشند. این کسی که روز جزا را دروغ میشمارد، مقدّم بودن این عده را بر خود نمیپذیرد زیرا او به دردِ ابلیس (انا خیرٌ منه ـ من از او برترم) مبتلا است؛ بنابراین قبول نمیکند آنکس که از او برتر است بر وی مقدّم باشد.
علاوه بر این، از جمله ویژگیهای او، خوردن اموال یتیمها، بیوهزنان و بیچارگان است و اینها ـیعنی کسانیکه بر اموال فقرا چنگ میاندازند و خود و افراد مرتبط با آنها از آن بهره میبرندـ همواره علمای دین هستند که به آن عمل نمیکنند. اینها با انبیا، فرستادگان و ائمه (ع) در جنگ و ستیزند. علمای بنیاسرائیل با موسی (ع) جنگیدند و علمای یهود با عیسی (ع)([291]) و علمای احناف و یهود با حضرت محمد(ص) و علمای گمراه در این امّت با ائمه (ع) سر ستیز داشتهاند.
برخلاف تصور، فقط برخی علمای سنّی نبودند که با ائمه جنگ کردند بلکه علمای شیعه نیز چنین بودهاند. بزرگان علمای شیعه با امام علی بن موسی الرضا(ع) به نبرد برخاستند و کوشیدند آن حضرت را از حقش بازدارند. هدف آنها نیز صرفاً این بود که بر اموال صدقات چیره شوند و ریاست دینی را به باطل در اختیار گیرند.
«علی بن حمزهی بطائنی» از جملهی این علمای به ظاهر شیعهی گمراه است. او از اصحاب امام موسی بن جعفر (ع) و از بزرگان علمای شیعه میباشد، ولی پس از شهادت امام موسی بن جعفر (ع)، علی بن حمزهی بطائنی با امام رضا(ع) به مخالفت و نبرد برخاست. ولی جوانان شیعه، متصدی مبارزه با این علمای بیعامل شدند، مذهب را استوار ساختند و بطلان این فقهای ستمگر را روشن نمودند. احمد بن محمد بن ابی نصر بیزنطی از جملهی این جوانان است. وی از اصحاب مخلص و مورد ستایش امام رضا (ع) میباشد.
نتیجه اینکه علمای سوء بیعمل و طاغوتیان و اعوان و اتباع آنها، کسانی هستند که اَیتام را از مقاماتشان بازمیدارند و برای اعطای حق مساکین به آنها هیچ تلاشی نمیکنند.
ایتام و مساکین: انبیا، فرستادگان و ائمه(ع) هستند؛([293]) چرا که این عده برای خدا خاضع و فروتن هستند و تکبّر نمیورزند؛ یعنی مساکینی هستند که کسی به آنها نمیرسد، و هریک از آنها در قومش تک و تنها است؛ یعنی یتیم میباشد.
﴿ پس وای بر نمازگزاران ﴾ : یعنی وای بر منتظرین. برای هر فرستادهای از جانب خدا ـکه از طرف انبیا، فرستادگان و ائمهی (ع) پیش از او، بشارت او داده شده استـ گروهی از مؤمنین هستند که منتظر او میباشند؛ ولی با تأسّف همواره سرانجام کار، بسیاری از این منتظرین شکست میخورند و کوتاهی میورزند. علمای یهود که در انتظار عیسی (ع) بودند شکست خوردند؛ هرچند که منتظر آن حضرت بودند، هنگامیکه به سراغ شان آمد او را تکذیب کردند. علمای یهود و احناف نیز در انتظار برای محمد(ص) شکست خوردند، درحالیکه یهودیان، شهر یثرب را برای استقبال از حضرت محمد (ص) به هنگام قیام او بنا کرده بودند، ولی هنگامیکه آن حضرت در مکه قیام کرد و به یثرب مهاجرت نمود، بسیاری از آنها او را تکذیب کردند و به آن حضرت ایمان نیاوردند.([295])
این سنّتی است ادامهدار، و امروز نیز با قائم(ع) تکرار شده است؛ زیرا هرچند علمای شیعه در انتظار اویند ولی امروز با او میجنگند، و این تضادی همچون تضاد دو واژهی «الویل» و «الصلاة» در این آیه میباشد. چطور ممکن است خطاب «ویل» برای نمازگزاران باشد؟! آری، «ویل» از برای آنها است؛ چرا که آنها برخلاف جهت قبله نماز میخوانند. آنها میخواهند امام مهدی (ع) آنگونه که موافق هوا و هوسشان و استنتاجات عقلیشان است به نزدشان بیاید و برای ارسال فردی از طرف خودش به سوی مردم، از ایشان کسب اجازه کند و نیز نقشه و روش خود را در اختیارشان قرار دهد تا ملاحظات خود را بر آن بیان دارند؛ پس اینها امامان کتاب هستند نه اینکه کتاب امام آنها باشد!!([297])
﴿ آنها که در نماز خود سهلانگارند ﴾: کسانیکه در دنیا سهلانگارند و در پیِ آن لَه لَه میزنند. کسانیکه نسبت به امام مهدی(ع) سهلانگاری میکنند. عمل در پیشگاه آن حضرت (ع) بهترین نمازی است که یک مؤمن به پا میدارد([300]) و فرجام کار این منتظرانِ ناکام، خسارت و زیانباری است؛ چرا که عمل در پیشگاه امام مهدی (ع) را رها کرده و وصی و فرستادهی او را تکذیب نمودهاند.([301])
اکنون همان زمانی است که مردم در آن «در حیرت و مستیاند، نه مسلمانند و نه نصرانی»؛([303]) او را عمامه به سری میبینی که کِسوت دینی شیعه یا سنّی به تن کرده است و یکبار به استقبالِ «.....» میرود که هیچ همّ و غمّی برای خودش یا سرزمینش ندارد جز به زمین زدن اسلام؛ و یکبار میگوید سلام بر تو ای پیامبر خدا حضرت محمد(ص)، سلام بر تو ای ابا عبدالله الحسین(ع)؛ و زمانی ملاحظه میکنی که هوادار دموکراسی آمریکایی و انتخابات شده و با این کار یک نصرانیِ غربزده گشته است؛ چراکه اسلام و قانون آن یعنی قرآن هر نوع انتخاباتی را رد میکند، و ما از پیامبر(ص) و ائمه(ع) و قرآنیکه پیش رویمان است و در آن مینگریم، چیزی سراغ نداریم جز تعیین (و تنصیب) از سوی خدا یا معصوم(ع) که این هم از جانب خداوند میباشد. حتی تمام ادیان الهی به همین صورت عمل میکند، مگر کسیکه از هوا و هوس خود پیروی کند.
در داستان طالوت در سورهی بقره، این بنی اسرائیل نبودند که پادشاه را انتخاب کردند بلکه از پیامبرشان درخواست نمودند که از خدا بخواهد برای آنها پادشاهی تعیین نماید. خداوند متعال میفرماید: ﴿ آيا آن گروه از بنی اسرائيل را پس از موسی نديدی که به يکی از پيامبران خود گفتند: برای ما پادشاهی نصب کن تا در راه خدا بجنگيم ﴾([306]) و همچنین ﴿ بگو: بار خدايا! تويی دارندهی مُلک. به هرکه بخواهی مُلک میدهی و از هرکه بخواهی مُلک را میستانی ﴾([307]) . بنابراین ملک و سلطنت، ملک خدا است، نه ملک مردم، و کسیکه تعیین کنندهی آن است، خداوند میباشد.
متأسّفانه بسیاری از نادانها و احمقها بر طبل این علمای بیعمل (نصرانی) میکوبند و بر شیپور آنها میدمند، بلکه حق آن است که مردم آنها را «علمای آمریکایی»([309]) بنامند. میگویند اینها علمایی هستند که حکمت به سکوتشان کشانده است و ای کاش ساکت میماندند، ولی عمری را ساکت شدند و (در نهایت) زبان به کفر گشودند.
نتیجهای که سیستانی و نظایر او به آن رسیدهاند این است که: «مردم قانون را وضع میکنند و مردم حاکم را تعیین مینمایند، و کارشان بر پایهی مشورت با هم است و از دید این انسانهای جاهل، محمد و علی (علیهما السلام) خطا کردهاند و کاری که دربارهاش نظر میخواستید به پایان آمده است. از دید سیستانی، زمامداری از آنِ شیطان میباشد!!!».
اینها قطعاً ریاکارند و کار آنها تماماً ریا میباشد. گریهشان بر حسین (ع) ریا است، نمازشان ریا است و هدف آنها سیطره یافتن بر دلهای مردمان و مناصِب متعفن دنیوی مانند ریاست دینی است ﴿ آنان که ریا میکنند ﴾ .([311])
﴿ و از دادن زکات دریغ میورزند ﴾ : اینها همان عالمان بیعمل هستند؛ کسانیکه در انتظار کشیدن امام مهدی (ع) شکست خوردند. آنها نه تنها به تکذیب امام مهدی (ع) و وصی و فرستادهی او بسنده نمیکنند بلکه مردم را از جهاد در پیشگاه او و از جنگ با کفّاری که دولتهای اسلامی را مورد هجوم قرار دادهاند منع میکنند. این علمای ترسو و خائن ـهمانطور که خداوند در حدیث معراج برای پیامبر (ص) توصیفشان نموده است([314])ـ فقط به اینکه امام مهدی(ع) را تنها گذاشتند بسنده نمیکنند بلکه مردم را از نصرت و یاری دادن او بازمیدارند؛([315]) پس لعنت خدا بر ستمگرانی که ﴿ از دادن زکات دریغ میورزند ﴾ .
******
1- سورة الماعون : 1 – 7.
[289]- ماعون: 1 تا 7.
2- من كلام عيسى (ع): (تعملون للدنيا وأنتم ترزقون فيها بغير عمل؟ ولا تعملون للآخرة، وأنتم لا ترزقون فيها إلا بالعمل؟ وإنكم علماء السوء، الأجر تأخذون والعمل تضيعون؟ يوشك رب العمل أن يطلب عمله، وتوشكون أن تخرجوا من الدنيا العريضة إلى ظلمة القبر وضيقه، الله تعالى نهاكم عن الخطايا كما أمركم بالصيام والصلاة. كيف يكون من أهل العلم من سخط رزقه واحتقر منزلته؟ وقد علم أن ذلك من علم الله وقدرته، كيف يكون من أهل العلم من اتهم الله فيما قضى له، فليس يرضى شيئاً أصابه؟ كيف يكون من أهل العلم من دنياه عنده آثر من آخرته، وهو مقبل على دنياه، وما يضره أحب إليه مما ينفعه؟ كيف يكون من أهل العلم من يطلب الكلام ليخبر به، ولا يطلب ليعمل به؟) منية المريد للشهيد الثاني : ص141.
[291]- از کلام عیسی (ع): «برای دنیا کار میکنید درحالیکه شما در آن بدون عمل روزی میخورید؟ برای آخرت عملی انجام نمیدهید درحالیکه شما در آخرت روزی نمیخورید مگر با عمل! و شما ای علمای بیعمل! مزد را میگیرید و عمل را ضایع میکنید؟ نزدیک است صاحب عمل، عملش را مطالبه کند و نزدیک است شما از دنیای فراخ به ظلمت قبر تاریک خارج شوید. خداوند متعال شما را از گناهان نهی فرموده همانطور که به روزه و نماز امر فرموده است. چگونه میشود که اهل علم روزیاش را تباه و جایگاهش را حقیر نماید؟ درحالیکه میداند این از علم خدا و قدرت او است. چگونه اهل علم خداوند را در آنچه قضایش میباشد، متهم میکند و از چیزی که به او رسیده، راضی نباشد؟ چگونه اهل علم میتواند آنچه از دنیایش نزدش است را بر آخرتش برگزیند درحالیکه او رو به دنیا است و آنچه به او زیان میرساند برای او از آنچه به او نفع میرساند دوستداشتنیتر باشد؟ چگونه اهل علم میتواند کلام را طلب کند تا از آن آگاه گرد درحالیکه خواهان عمل به آن نباشد؟». منیة المرید شهید ثانی: ص 141.
1- عن عباية بن ربعي، عن ابن عباس قال: سئل عن قول الله: (ألم يجدك يتيماً فآوى) قال: إنما سمي يتيماً لأنه لم يكن له نظير على وجه الأرض من الأولين والآخرين، فقال (ع): ممتناً عليه نعمه: (ألم يجدك يتيما) أي وحيداً لا نظير لك ..) بحار الأنوار : ج61 ص141. وقال علي بن إبراهيم القمي (رحمه الله): (ثم قال : (ألم يجدك يتيماً فآوى) قال: اليتيم الذي لا مثل له، ولذلك سميت الدرة: اليتيمة، لأنه لا مثل لها) بحار الأنوار : ج61 ص142.
[293]- از عبایة بن ربعی از ابن عباس نقل شده است: ﴿ آیا تو را یتیم نیافت، پس پناهت داد؟﴾ . گفت: «فقط به این دلیل یتیم نامیده میشود که هیچ نظیر و همانندی روی این زمین از ابتدا تا انتها ندارد. پس خداوند عزّوجل درحالیکه نعمتهایش را به او یادآور میکند میفرماید: ﴿أَلَم يَجِدكَ يَتيمًا﴾ یعنی تنهایی که هیچ نظیری نداری....». بحار الانوار: ج 61 ص 141. علی بن ابراهیم قمی رحمتالله میگوید: سپس میفرماید: ﴿أَلَم يَجِدكَ يَتيمًا فَآوى﴾. «یتیم کسی است که مثل و همانندی ندارد و از همین رو مروارید، یتیمه نامیده میشود چرا که همانندی ندارد». بحار الانوار: ج 61 ص 142.
2- عن إسحاق بن عمار قال : سألت أبا عبد الله (ع) عن قول الله تبارك وتعالى: (وكانوا من قبل يستفتحون على الذين كفروا فلما جاءهم ما عرفوا كفروا به) قال: (كان قوم فيما بين محمد وعيسى (صلى الله عليهما) وكانوا يتوعدون أهل الأصنام بالنبي ويقولون : ليخرجن نبي فليكسرن أصنامكم وليفعلن بكم [وليفعلن]، فلما خرج رسول الله كفروا به ) الكافي : ج8 ص310.
[295]- از اسحاق بن عمار روایت شده است: از ابو عبدالله(ع) در مورد این سخن خداوند تبارک و تعالی پرسیدم: ﴿ و با آنکه پيش از آن خواستار پيروزی بر کافران بودند، هنگامیکه به سویشان آمد او را نشناختند، به او ايمان نياوردند ﴾ . فرمود: «در دورهی بین حضرت محمد و حضرت عیسی(ع) قومی بودند و بت پرستان را به حضرت محمد ص وعده میدادند و می گفتند: پیامبر، شما را بیرون خواهد راند و بتهایتان را خواهد شکست و با شما چنین خواهد نمود. اما هنگامیکه رسول خدا ص خروج کرد، به او کافر شدند». کافی: ج 8 ص 310.
1- كما ورد وصفهم في كلام أمير المؤمنين (ع) إذ يقول: (... فالكتاب وأهل الكتاب في ذلك الزمان طريدان منفيان وصاحبان مصطحبان في طريق واحد لا يأويهما مؤو ، فحبذا ذانك الصاحبان واهاً لهما ولما يعملان له، فالكتاب وأهل الكتاب في ذلك الزمان في الناس وليسوا فيهم ومعهم وليسوا معهم، وذلك لانّ الضلالة لا توافق الهدى وان اجتمعا، وقد اجتمع القوم على الفرقة وافترقوا عن الجماعة، قد ولوا أمرهم وأمر دينهم من يعمل فيهم بالمكر والمنكر والرشا والقتل كأنهم أئمة الكتاب وليس الكتاب إمامهم، لم يبق عندهم من الحق إلا اسمه ولم يعرفوا من الكتاب إلا خطه وزبره ...) الكافي : ج8 ص388 ح586.
[297]- همانطور که توصیف آنها در کلام امیرالمؤمنین (ع) آمده است؛ آنجا که میفرماید: «.... در آن روز قرآن و پیروان مکتبش هر دو از میان مردم رانده و تبعید میشوند و هر دو همگام و مصاحب یکدیگر و در یک جاده گام مینهند و کسی پناهشان نمیدهد. قرآن و اهلش در آن روز بین مردمند اما میان آنها نیستند، با آنهایند ولی با آنها نیستند؛ چه اینکه گمراهی با هدایت هماهنگ نشود گرچه کنار یکدیگر قرار گیرند. مردم در آن روز بر تفرقه و پراکندگی اتحاد کرده و در اتحاد و یگانگی پراکندگی دارند. گویا این مردم پیشوایان قرآنند و قرآن پیشوای آنان نیست. در اینهنگام جز نامی از قرآن نزدشان باقی نماند و جز خطوط آن چیزی نشناسند... ». کافی: ج 8 ص 388 ح 586.
2- عن داود بن كثير قال: قلت لأبي عبد الله (ع): أنتم الصلاة في كتاب الله (ع) وأنتم الزكاة وأنتم الحج؟ فقال: (يا داود نحن الصلاة في كتاب الله (ع)، ونحن الزكاة ونحن الصيام ونحن الحج ونحن الشهر الحرام ونحن البلد الحرام ونحن كعبة الله ونحن قبلة الله ونحن وجه الله، قال الله تعالى: (فأينما تولوا فثم وجه الله) ونحن الآيات ونحن البينات ...) بحار الأنوار : ج24 ص303.
3- اليماني الموعود السيد أحمد الحسن (ع) الذي نص عليه رسول الله باسمه وصفته في وصيته المقدسة، وعشرات الروايات الأخرى عن أئمة أهل البيت التي ذكرته باسمه وصفته وعلمه ومسكنه ورايته وكل ما يتعلق بأمره، حتى صار أمره أضوأ من شمس في رابعة النهار كما بينوا صلوات الله وسلامه عليهم.
[300]- داوود بن کثیر میگوید: به ابو عبدالله(ع) عرض کردم: آیا شما نماز ذکر شده در کتاب خداوند عزّوجل هستید؟ و آیا شما زکات و حج میباشید؟ فرمود: «ای داوود! ما نماز ذکر شده در کتاب خداوند عزّوجل هستیم. ما زکات، روزه، حج، ماه حرام، سرزمین حرام، کعبهی خداوند، قبلهی خداوند و وجه خداوند هستیم. خداوند متعال میفرماید: ﴿فَأَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللهِ﴾ (پس به هر جای که رو کنيد، همان جا رو به خدا است). ما آیات هستیم و ما بینات هستیم....». بحار الانوار: ج 24 ص 303.
[301]- یمانی موعود سید احمدالحسن(ع) کسی است که رسول خدا ص در وصیت مقدسش با اسم و خصوصیتش به او تصریح فرموده است و دهها روایت دیگر از ائمهی اهلبیت ع که او را با اسمش، صفتش، علمش، محل سکونتش، پرچمش و تمام چیزهای دیگر مربوط به او توصیف نمودهاند تا آنجا که امرش از خورشید میان آسمان واضحتر گشته است؛ همانطور که آنها ع بیان فرمودهاند.
[302]- من حديث ورد عن النبي أنه قال: (يأتي على الناس زمان إذا سمعت باسم رجل خير من أن تلقاه، فإذا لقيته خير من أن تجربه، ولو جربته أظهر لك أحوالاً، دينهم دراهمهم، وهمتهم بطونهم، وقبلتهم نساؤهم، يركعون للرغيف، ويسجدون للدرهم، حيارى سكارى لا مسلمين ولا نصارى) بحار الأنوار : ج17 ص166.
[303]- از پیامبر ص روایت شده است که فرمود: «زمانی بر مردم فرا خواهد رسيد كه شنيدن نام اشخاص بهتر از ملاقات با آنان است! و اگر با آنان ملاقات كردی بهتر از آزمودنشان است! پس اگر آنان را آزمودی اين خصلتها برای تو آشكار میگردد :دينشان پولشان است و همهی سعی و تلاش آنها برای شكمشان و قبلهی آنان زنانشان هستند! براي لقمهای نان به ركوع میروند! و برای پول به سجده میافتند! حيرتزده و مست هستند، نه مسلمانند و نه مسيحی!». بحار الانوار: ج 17 ص 166.
[304]- البقرة : 246.
[305]- آل عمران : 26.
[306]- بقره: 246.
[307]- آل عمران: 26.
[308]- لأن القرآن الكريم يقول: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ)، وهؤلاء لم يتبعوا اليهود والنصارى، بل اتبعوا ديمقراطية أمريكا فأمسوا (منهم) كما عبر القرآن الكريم .
[309]- چرا که قرآن کریم میفرماید: ﴿ ای کسانیکه ايمان آوردهايد، يهود و نصارا را به دوستی برمگزينيد، آنان خود دوستان يکديگرند. هرکس از شما که ايشان را به دوستی گزيند در زمرهی آنها است و خدا ستمکاران را هدايت نمیکند ﴾ . اینها یهود و نصارا را پیروی نمیکنند بلکه پیرو دموکراسی آمریکایی هستند؛ پس منطبق بر تعبیر قرآن کریم میباشند.
[310]- كما خاطبهم نبي الله عيسى (ع) قائلاً: (الويل لكم أيها الكتبة والفريسيون، فإنكم تأكلون بيوت الأرامل، وأنتم تظهرون أنكم تطيلون الصلاة، سينالكم العقاب الأشد) .
[311]- همانطور که پیامبر خدا عیسی(ع) آنها را مخاطب قرار میدهد: «وای بر شما ای کاتبان و ای فریسیان! شما مایحتاج خانههای بیوهزنان را میخورید و به ریا طول نمازتان را نشان میدهید. شدیدترین عقابها به شما خواهد رسید».
1- عن الرسول محمد حديث طويل وهو حديث المعراج : (... قلت: إلهي فمتى يكون ذلك - أي قيام القائم (ع) - فأوحى إليّ (ع) ذلك إذا رفع العلم وظهر الجهل وكثر القراء وقل العمل وكثر الفتك وقل الفقهاء الهادون وكثر فقهاء الضلالة الخونة ...) بحار الأنوار : ج51 ص70.
[313]- وهذا ما وصف به نبي الله عيسى علماء اليهود الذين قطعوا الطريق على الناس بحجة أنهم علماء الدين وهم يعرفون المسيح إذا بعث، فقال (ع): (مثل علماء السوء مثل صخرة وقعت على فم النهر، لا هي تشرب الماء ولا هي تترك الماء يخلص إلى الزرع) العلم والحكمة في الكتاب والسنة لمحمد الريشهري : ص 446.
[314]- در حدیث طولانی معراج از رسول خدا حضرت محمد ص: «.... گفتم: خداوندا، این امر کِی خواهد بود ـیعنی قیام قائم (ع)ـ پس خداوند عزّوجل به من وحی فرمود: هنگامیکه عِلم برداشته شود و جهل آشکار گردد، قاریان بسیار و عمل کنندگان اندک گردند، خونریزیها بسیار گردد، فقهای هدایتکننده اندک شوند و فقهای گمراه خائن بسیار....». بحار الانوار: ج 51 ص 70.
[315]- این همان توصیفی است که پیامبر خدا حضرت عیسی(ع) با آن علمای یهودی که خود را بین مردم و حجّت قرار میدادند و میگفتند که آنها علمای دین هستند و مسیح را هنگام بعثتش میشناسند، مورد خطاب قرار میدهد. میفرماید: «مَثَل علمای بیعمل مانند صخرهای است که بر دهانهی رودی افتاده است؛ خودش آبی نمینوشد و آب را نیز رها نمیکند تا به کشتزارها برسد». علم و حکمت در کتاب و سنّت محمد ریشهری:ص446.