جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامچرا سگ با اینکه باوفاترین حیوانات است در عین حال نجسترین آنها هم میباشد، و حال آنکه نجاست با وفاداری سازگاری و تناسبی ندارد؟!
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
والحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.
وقتی خداوند حضرت آدم (علیه السلام) را آفرید، پیش از آنکه روح در او بدمد، او را چهل سال بر دروازهی بهشت قرار داد و فرشتگان او را لگدکوب میکردند تا در نفس خود خوار و ذلیل باشد.([858]) هنگامیکه ابلیس (لعنه الله) همراه با فرشتگان بر او گذر کرد بر او آب دهان انداخت و آب دهان ابلیس (لعنه الله) بر شکم آدم (علیه السلام) افتاد. خداوند به فرشتگان امر کرد آن گلی را که آب دهان ابلیس (لعنه الله) بر آن افتاده بود بردارند، و جایی حفره مانند ایجاد شد که ناف است و اکنون در شکم انسان موجود میباشد. خداوند از آن گل که آب دهان ابلیس (لعنه الله) بر آن بود، سگ را بیافرید.([859])
أحمد الحسن
١٣ رجب ١٤٢٦ هـ. ق
بنابراین سگ از گل پیامبر یعنی حضرت آدم(علیه السلام) و از آب دهان ابلیس (لعنه الله) خلق شده است؛ بنابراین او نجسترین حیوان است؛ چرا که از آب دهان ابلیس (لعنه الله) آفریده شده و باوفاترین حیوان است؛ چراکه از گل پیامبر آفریده شده است. از اینرو در سگ، وفای انبیا و نجاست ابلیس شیطان (لعنه الله) جمع شده است. پاک و منزّه است آن خدای سبحان که نور و تاریکی را به هم پیوند داد؛ این در خصوص بُعد نفسانی سگ میباشد. اما جسد جسمانی آن نیز از بزاق ابلیس (لعنه الله) خلق شد و همچنین از گل، پس از فرود آمدن آدم به این زمین.([861])
احمدالحسن
وصی و فرستادهی امام مهدی(علیه السلام)
۱۳ رجب ۱۴۲۶ هـ.ق.([862])
[856]- قال أبو جعفر: (وجدناه هذا في كتاب أمير المؤمنين (علیه السلام)، فخلق الله آدم فبقي أربعين سنة مصوراً فكان يمر به إبليس اللعين فيقول لأمرٍ ما خلقت، فقال العالم (علیه السلام): فقال إبليس لئن امرني الله بالسجود لهذا لأعصينه، قال: ثم نفخ فيه . . ) تفسير القمي : ج1 ص41.
[857]- وهذه الطينة هي المرفوعة التي ذكرها السيد أحمد الحسن (علیه السلام) في المتشابهات حيث قال: (إن آدم (علیه السلام) خلق من طين، أي من هذه الأرض، ولكنه لم يبقَ على هذه الأرض فقط ، وإنما رفع إلى أقصى السماء الدنيا، أي السماء الأولى، أو قل إلى باب السماء الثانية …… وهذا الرفع لطينة آدم يلزم إشراق طينته (علیه السلام) بنور ربها ولطافتها) المتشابهات : ج1 / إجابة سؤال رقم (3)، حول نبي الله آدم (علیه السلام).
[858]- ابو جعفر (علیه السلام) میفرماید: «در کتاب امیر المؤمنین(علیه السلام) اینگونه یافتیم؛ خداوند آدم را خلق کرد و چهل سال تصویر شده باقی ماند. ابلیس لعین بر او عبور میکرد و میگفت: تو برای چه خلق شدی؟ عالِم(علیه السلام) فرمود: ابلیس ادامه داد اگر خداوند مرا فرمان به سجده بر این موجود کند، سرپیچی خواهم نمود. فرمود: سپس در او دمید.». تفسیرقمی:ج 1ص41.
[859]- منظور از این گِل، گل مرفوعی (بالا برده شده) است که سید احمدالحسن(علیه السلام) در کتاب متشابهات از آن یاد میکند؛ آنجا که میفرماید: «اینکه آدم (علیه السلام) از گل آفریده شد یعنی از این زمین، ولی صرفاً بر روی همین زمین باقی نماند بلکه به منتهی الیه آسمان دنیا بالا برده شد، یعنی به آسمان اول، یا میتوان گفت تا دربِ آسمان دوم ....لازمهی این رفع شدن گلِ آدم، اشراق و نورانی شدن گل آن حضرت به نور و لطافت پروردگارش میباشد». متشابهات: ج 1 پاسخ پرسش 3 دربارهی پیامبر خدا آدم(علیه السلام).
[860]- عن أمير المؤمنين (علیه السلام): (إن النبي (ص) سئل مما خلق الله عز وجل الكلب؟ قال خلقه من بزاق إبليس، قال: وكيف ذلك يا رسول الله؟ قال: لما أهبط الله عز وجل آدم وحوا إلى الأرض اهبطهما كالفرخين المرتعشين فغدا إبليس الملعون إلى السباع وكانوا قبل آدم في الأرض، فقال لهم: إن طيرين قد وقعا من السماء لم ير الراؤون أعظم منهما تعالوا فكلوهما، فتعاوت السباع معه وجعل إبليس يحثهم ويصيح بهم ويعدهم بقرب المسافة فوقع من فيه من عجلة كلامه بزاق فخلق الله عز وجل من ذلك البزاق كلبين أحدهما ذكر والأخر أنثى فقاما حول آدم وحوا الكلبة بجدة والكلب بالهند فلم يتركوا السباع أن يقربوهم ومن ذلك اليوم صار الكلب عدو السبع والسبع عدو الكلب) قصص الأنبياء- الجزائري : ص57.
[861]- از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است: «از پیامبر(ص) پرسیده شد که خداوند عزّوجل سگ را چگونه آفرید؟ ایشان فرمود: از آب دهان ابلیس. از ایشان پرسید: چگونه ای پیامبر خدا ص؟ ایشان فرمود: همینکه خداوند آدم و حوا را به زمین فرستاد، مانند دو جوجهی لرزان بودند. پس ابلیس به سمت درندگانی که پیش از آدم (علیهم السلام) بر روی زمین بودند رفت و به آنان گفت: دو پرنده از آسمان به زمین آمدند که هیچ بینندهای بزرگتر از آنها را ندیده است، بیایید و آنها را بخورید. درندگان همراه او آمدند و ابلیس آنها را تحریک و بر آنها فریاد میزد و به آنها وعده می داد که مقصد نزدیک است. به خاطر عجله در سخن گفتنش آب دهانش سرازیر شد. خداوند از آن آب دهان، دو سگ را آفرید؛ یکی مونث و دیگری مذکر. آن دو سگ دور آدم و حوا میگشتند، یکی در جده و دیگری در هند و اجازه نمیدادند درندگان به آنها نزدیک شوند و از آن زمان، سگ، دشمن درنده و درنده، دشمن سگ شد». قصص الانبیا ـ جزایری: ص 57.
[862]- 27 مهرماه 1384 هـ.ش. (مترجم).