معنای این آیه چیست: پس پروردگارش آن دختر را به نيکی پذيرفت، و به وجهی پسنديده پرورشش داد و زکريا را به سرپرستی او گماشت. هر وقت که زکريا به محراب نزد او می رفت، پيش او روزی میيافت؛ میگفت: ای مريم! اينها برای تو از کجا میرسد؟ مريم میگفت: از جانب خدا؛ زيرا او هر کس را که بخواهد بیحساب روزی میدهد).([543])
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
والحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.
﴿ پيش او روزی میيافت ﴾ : یعنی علم و حکمت و معرفت، محراب و نماز خاستگاه معراج مؤمن و فیض خدا بر او است و جایگاه رزق و روزی دنیوی، در جایی از غیرِ محرابی است که برای نماز تاسیس شده باشد؛ و به همین صورت خوردن؛ هنگامی که انسان میایستد و در محراب نماز میگزارد چیزی نمیخورد. هرچند رزق و روزی دنیوی نیز بر مریم (علیها السلام) فرود میآمده است ولی منظور آیه، رزق حقیقی است که علم و حکمت و معرفت میباشد و از همین رو: ﴿ در آنجا زکريا پروردگارش را ندا داد و گفت: ای پروردگار من! مرا ازجانب خود فرزندی پاکيزه عطا فرما، که تو شنوندهی دعا هستی﴾([546]) ، و علت این دعا را نیز چنین بیان مینماید: ﴿ من پس از مرگ خويش، از نزدیکان بيمناکم و زنم نازا است. مرا از جانب خود فرزندی عطا فرما.﴾([547])
﴿الْمَوَالِيَ﴾ یعنی علمای بنی اسرائیل و از آنها بر حضرت عیسی(علیه السلام) بیم داشت؛ زیرا از امر او آگاه بود. حضرت زکریا(علیه السلام) حجّت بر مریم (علیها السلام) بود و زکریا(علیه السلام) نسل پاکیزهای که میراث واقعی آل یعقوب یعنی میراث حکمت و نبوّت، و یاری و نصرت برای ولیّ خدا عیسی(علیه السلام) را به ارث بَرَد خواستار شده بود، و خداوند نیز یحیی(علیه السلام) را روزی او گردانید. اینکه زکریا کفالت مریم (علیها السلام) را برعهده داشت به خاطر شأن و منزلت مریم بوده؛ چرا که خداوند زکریا(علیه السلام) را متکفّل شأن مریم (علیها السلام) گردانید ﴿ و زکریا را به سرپرستی او گماشت ﴾ و مهمترین شأن و جایگاه مریم(علیها السلام) آن بود که وی مادر حضرت عیسی(علیه السلام) پیامبر اولو العزمِ اصلاحگر دین الهی بود.
همانطور که مهمترین شاخصه در مورد یحیایی که نتیجهی اجابت دعای زکریا(علیه السلام) بود، اجابت شدن دعای زکریا بود و این یعنی اینکه او یار و یاور حضرت عیسی(علیه السلام) شد: ﴿ پس همچنان که در محراب به نماز ايستاده بود فرشتگان، ندايش دادند: خداوند تو را به يحيی بشارت میدهد که کلمهای از خداوند را تصديق میکند که او آقا و خویشتندار است و پيامبری از شايستگان﴾.([549]) ﴿ تصدیق کننده) همان یحیی(علیه السلام) است و کلمهی خداوند و آقای خویشتندار، عیسی(علیه السلام) است که او سید و آقایی از اولوالعزمها و پادشاه بنی اسرائیل بود. «حَصُورًا» (خویشتندار) یعنی نه به سراغ زنان میرود و نه دنیا.
اکنون به دعای زکریا که درخواست فرزند بود مینگریم: (من پس از مرگ خويش، از نزدیکان، بيمناکم و زنم نازا است. مرا از جانب خود فرزندی عطا فرما * که ميراثبر من و ميراثبر خاندان يعقوب باشد و او را، ای پروردگار من، شايسته و پسنديده قرار بده).([551])
۱- ﴿ من پس از مرگ خويش، از نزدیکان بيمناکم ﴾ : یعنی علمای بنی اسرائیل، که زکریا(علیه السلام) از آنها بر عیسی(علیه السلام) که سیّد و پادشاه بنی اسرائیل و کلمة الله بود بیم داشت. در اینجا زکریا(علیه السلام) از خدا میخواهد (به من فرزندی عطا فرما) تا کفالت و سرپرستی مریم (علیها السلام) پس از مرگم را ادامه دهد؛ زیرا من به سن پیری و کهنسالی رسیدهام تا حدی که موهایم سفید شده است و انتظار میرود که هنگام بعثت عیسی(علیه السلام) مرده باشم.
۲- ﴿ که ميراثبر من و ميراثبر خاندان يعقوب باشد ﴾ : در یاری و نصرت عیسی(علیه السلام)؛ چرا که عیسی(علیه السلام) «قائم آل یعقوب» بود. یاری و نصرت یحیی(علیه السلام) برای او، به نیابت از زکریا(علیه السلام) بود، و سرپرستیاش به نیابت از صالحین و شایستکان آل یعقوب از انبیا، مرسلین و اولیا خواهد بود.
۳- ﴿ و او را، ای پروردگار من، شايسته و پسنديده قرار بده ﴾ : یعنی او را به بلا و امتحان و در معرض کشته شدن در راه یاری و نصرت عیسی(علیه السلام) خوشنود و راضی نما. یحیی(علیه السلام) پیش از آنکه عیسی(علیه السلام) مبعوث شود شاگردانش و مردم را به یاری و نصرت عیسی(علیه السلام) فرامیخواند. یحیی(علیه السلام) در ابتدای بعثت عیسی(علیه السلام) کشته و شهید شد.
زکریا(علیه السلام) ﴿ گفت: ای پروردگار من! مرا از کجا پسری باشد، حال آنکه زنم نازا است و من خود در پيری به سالخوردگی رسيدهام﴾([554]) ؛ یعنی اگر فضل تو نباشد، مرا پسری نخواهد بود.... (گفت اینچنین)([555]) ؛ یعنی فضل پروردگارت بر تو.
و مریم (علیها السلام) (مريم گفت: ای پروردگار من! چگونه مرا فرزندی باشد، در حالی که بشری مرا لمس نکرده است؟ گفت: بدينسان که خدا هر چه بخواهد میآفريند؛ چون ارادهی چيزی کند به محض اینکه به او گويد موجود شو، موجود میشود).([557])
﴿ مريم گفت: ای پروردگار من! چگونه مرا فرزندی باشد ﴾:یعنی اگر فضل تو نباشد مرا پسری نخواهد بود ﴿.... گفت: بدينسان...): یعنی فضل پروردگارت بر تو.
﴿ و خداوند به او کتاب و حکمت و تورات و انجيل میآموزد﴾([559]) : و این همان فضل و رزق و روزی است.
﴿ هر وقت که زکريا به محراب نزد او میرفت پيش او روزی میيافت؛ میگفت: ای مريم! اينها برای تو از کجا میرسد؟ مريم میگفت: از جانب خدا؛ زيرا او هر کس را که بخواهد بیحساب روزی میدهد ﴾([561]) ؛ آری فضل، بیحساب است. و الحمد لله.
******
[542]- آل عمران : 37.
[543] - آل عمران: 37.
[544]- آل عمران : 38.
[545]- مريم : 5.
[546]- آل عمران: 38.
[547]- مریم: 5.
[548]- آل عمران : 39.
[549] - آل عمران: 39.
[550]- مريم : 5 – 6.
[551] - مریم: 5 و 6.
[552]- مريم : 8.
[553]- مريم : 9.
[554] - مریم: 8.
[555] - مریم: 9.
[556]- آل عمران : 47.
[557] - آل عمران: 47.
[558]- آل عمران : 48.
[559] - آل عمران: 48.
[560]- آل عمران : 37.
[561] - آل عمران: 37.