جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامحق تعالی میفرماید: ﴿صفا، و مروه از شعاير خدا است؛ پس کسی که حج خانه را به جای میآورد يا عمره میگزارند، بر او گناهی نیست که میان آن دو سعی به جا آورد. پس هر که کار نيکی را به رغبت انجام دهد بداند که خدا شکر پذيرندهای دانا است﴾([461]) . از این آیه جایز بودن طواف فهمیده میشود و حال آنکه متعارف در اعمال حج، واجب بودن طواف میباشد؟
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
والحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.
مقصود از حج، حج گزاردن خانهی حقیقی خداوند است که همان محمد و آل محمد(علیهم السلام) میباشد. کسی که حج خانهی خدا گزارد و دهگانه را تمام کند (مقامهای ایمان و حج) و حج خانهی خدا گزارد و در زمرهی (از ما اهل بیت است) گردد، میتواند از میوهی درخت علم آل محمد(علیهم السلام) بخورد و این اجازه، در برابر ممنوعیتی است که حضرت آدم(علیه السلام) از آن ممنوع شد: ﴿ و گفتيم: ای آدم! خود و همسرت در بهشت جای گيريد و هر چه خواهيد و هر جا که خواهيد از ثمرات آن به خوشی بخوريد و به اين درخت نزديک مشويد که به زمرهی ستمکاران درآييد﴾([463]) ؛ این درخت، درخت علم آل محمد(علیه السلام) است و معنای حقیقی آیه مطابق ظاهر آن نیست.
(صفا) حضرت علی(علیه السلام) است و (مروه) حضرت فاطمه(علیها السلام).([465])
﴿ بر او گناهی نیست که میان آن دو سعی به جا آورد ﴾ ؛ یعنی مانعی ندارد که از این دو (علم) برگیرد؛ چرا که اینها دروازهی شهر علم (حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)) هستند و دریافت از آنها، از طریق دریافت از ائمه و مهدیّین(علیهم السلام) صورت میگیرد. انسان باید بکوشد تا به حج حقیقی برسد و درجات دهگانهی ایمان را کامل کند و به دنبال آن، به جایگاه (از ما اهل بیت) نائل گردد؛ که در آن صورت میتواند از ثمرات این درخت مبارک، برگیرد.
اما در این عالم جسمانی، این حالت جسمانی که عبارت است از رفتن به سوی کعبه و آهنگ آن کردن، صرفاً اشاره دارد به گردن نهادن به این امر الهی، که واجب میباشد؛ چرا که تبلور فرمانبرداریِ امر خداوند میباشد.
اما رسیدن حقیقی در عوالم بالا اگر به فضل خداوند و با سعی و کوشش انسان محقق شود تمامیِ خیر است، و اگر محقق نشود انسان به فضل پاسخگوییاش به ندای (پیش آی)([468]) در بهشتهای خداوند سبحان و متعال متنعم می شود؛ چرا که او سعی و تلاش کرده است ﴿ و اينکه برای انسان، جز آنچه خود تلاش کرده است، نيست ﴾([469]) . سعی و تلاش بر انسان واجب است و از ابتداییترین سعیها، حج در این عالم جسمانی میباشد.
مطلبی که باقی میماند این است که انسان به مقدار تلاش خود و به اندازهی فضل خداوند بر او، توشه برمیگیرد. اگر برسد و خانهی حقیقی خداوند را حج گزارد، و جزو کسانی باشد که به مراتب دهگانهی ایمان نایل شده باشد، و (از ما اهل بیت) گردد، میتواند از درخت علم آل محمد (علیهم السلام) میوهها بچیند و از آنها بخورد؛ همان طور که هر کس حج کعبه را به جا میآورد، مجاز است بین صفا و مروه سعی کند؛ با توجّه به آنچه گفتم، واجب میباشد؛ چرا که از مقدّمات اجابت ندای خداوند سبحان به بندهاش برای رو کردن به سوی او سبحان میباشد.([471])
******
[460]- البقرة : 158.
[461] - بقره: 158.
[462]- البقرة : 35.
[463]- بقره: 35.
[464]- مما ورد أن دابة الأرض - وهي إنسان كما توضح في مواضع متعددة من المتشابهات - تخرج بين الصفا والمروة أي علي وفاطمة عليهما السلام، فعن علي بن مهزيار عند لقائه بالإمام المهدي (علیه السلام): (. . . فقلت يا سيدي متى يكون هذا الأمر؟ فقال: إذا حيل بينكم وبين سبيل الكعبة، واجتمع الشمس والقمر واستدار بهما الكواكب والنجوم، فقلت: متى يا بن رسول الله؟ فقال لي: في سنة كذا وكذا تخرج دابة الارض من بين الصفا والمروة، ومعه عصا موسى وخاتم سليمان، يسوق الناس إلى المحشر) غيبة الطوسي: ح228. ومعنى ذلك: أن هذا الإنسان يكون من علي وفاطمة عليهما السلام ويخرج منهما وكذا بينهما، فهو منهما لأنهما أبواه، وكذا يخرج بينهما في هذا العالم؛ لأن البصرة - التي ينتسب لها أول المهديين - تقع بين النجف حيث أمير المؤمنين (علیه السلام) والمدينة المنورة حيث موضع فاطمة عليها السلام، فيكون خروج دابة الأرض والمهدي الأول بين الصفا والمروة، والله أعلم وأحكم.
[465] - از آنچه پیشتر ارایه شد مشخص شد که دابة الارض (جنبندهی زمین) ـکه همان طور که در موارد متعدد در متشابهات توضیح داده شد یک انسان میباشدـ از بین صفا و مروه یعنی علی و فاطمه ع خارج میشود. از علی بن مهزیار هنگام دیدارش با امام مهدی ع روایت شده است: .... عرض کردم: آقای من! این امر چه هنگام خواهد بود؟ فرمود: (آنگاه که میان شما و راه کعبه جدایی افتد، و خورشید و ماه با هم جمع گردند و کواکب و ستارگان به آنان بپیوندند). پس گفتم: ای فرزند رسول خدا! آن، چه هنگام خواهد بود؟ به من فرمود: (در سال فلان و فلان جنبندهی زمین از بین صفا و مروه برمیخیزد در حالی که عصای موسی ع و انگشتری سلیمان ع با او است و مردم را به سوی محشر سوق میدهد) (غیبت طوسی: ح 228)؛ و معنای آن چنین است که این انسان از علی و فاطمه ع میباشد و از آنها و همچنین از میان آنها خارج میشود. پس او از آنها میباشد چرا که آنها والدینش هستند و به همین صورت، در این عالم نیز از میان آنها خارج میشود؛ چرا که بصره ـکه مهدی اول به آن منتسب میباشدـ میان مکان امیر المؤمنین ع یعنی نجف و مکان حضرت فاطمه ع یعنی مدینهی منوّره میباشد؛ پس خارج شدن دابة الارض یا همان مهدی اول از میان صفا و مروه میباشد؛ والله اعلم و احکم.
[466]- إشارة الى حديث خلق العقل والجهل .
[467]- النجم : 39.
[468]- اشارهای به حدیث خلقت عقل و جهل.
[469]- نجم: 39.
[470]- والحديث معروف : (إن الله عز وجل خلق العقل وهو أول خلق من الروحانيين عن يمين العرش من نوره فقال له : أدبر فأدبر، ثم قال له: أقبل فأقبل، فقال الله تبارك وتعالى: خلقتك خلقا عظيماً وكرمتك على جميع خلقي ، قال : ثم خلق الجهل من البحر الأجاج ظلمانياً فقال له: أدبر فأدبر، ثم قال له: أقبل فلم يقبل فقال له: استكبرت، فلعنه ) أصول الكافي : ج1 ص31.
[471]- حدیث معروف (خداوند عزّوجل عقل را آفرید، و او اولین مخلوق از روحانیون از سمت راست عرش از نورش بود. به او فرمود: برو؛ و او پشت کرد. سپس فرمود: پیش آی؛ پس او پیش آمد. خداوند تبارک و تعالی فرمود: تو را بر خُلقی عظیم آفریدم و برای تمامی مخلوقاتم برتری دادم. میفرماید: سپس جهل را از دریای شور تشنگی پدید آورد و به او فرمود: برو؛ پس او پشت کرد. سپس به او فرمود: پیش آی؛ و او پیش نیامد. پس به او فرمود: تکبّر کردی؛ و لعنتش نمود). اصول کافی: ج 1 ص 31.