جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامخداوند متعال میفرماید: «آیا آن کسی را که خدا به او پادشاهی ارزانی کرده بود را نديدی که با ابراهيم دربارهی پروردگارش محاجّه میکرد؟ آنگاه که ابراهيم گفت: پروردگار من زنده میکند و میميراند. او گفت: من نيز زنده میکنم و میميرانم. ابراهيم گفت: خداوند خورشيد را از مشرق برمیآورد، تو آن را از مغرب برآور. آن کافر حيران شد؛ چرا که خداوند ستمکاران را هدايت نمیکند»([604]). تفسیر این آیه چیست؟ کسی که با ابراهیم محاجه نمود، چه کسی بود؟ آیا همان شخص کافر بود یا کس دیگری؟ و اگر کس دیگری بود، چه کسی؟
فرستنده: شعلان حسن - واسط
پاسخ:بسم الله الرحمن الرحیم،والحمدلله رب العالمین.
کسی که با ابراهیم(ع) مجادله کرد نمرود (لعنت الله) بود و آن کس که حیران و بهتزده شد، تمام کسانی که به رسالتهای آسمانی کافر بودند، چه نمرود و چه غیر از نمرود، را شامل میشود؛ درست مانند برخی کسانی که ادعای شیعه بودن دارند ولی با وصیّ امام مهدی(ع) به نبرد برمیخیزند و به رسالتهای آسمانی و حجتها خداوند از انبیا و اوصیا(ع) کافر میشوند. امام باقر(ع) آنها را به مانند قوم ثمود توصیف میفرماید، که لعنت خداوند بر آنها باد و خداوند خوارشان گرداند و در قعر جهنم با اصحاب سقیفهی نخستین همنشین نماید؛ چرا که آنها اصحاب سقیفهی دوم هستند؛ همان علمای آخرالزمان بیعمل که مردم را فریفتند و دین الهی را تحریف نمودند و تشریع و قانونگزاری کردند و طبق هوا و هوسهای خود، حرام و حلال نمودند([606]).
سید احمد الحسن - وصی و فرستادهی امام مهدی(ع)
******
[603]- البقرة: 258.
[604] - بقره: 258.
[605]- عن الفضل بن العباس، عن أبي عبد الله (ع) أنه قال: (.... وقوله: "كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا"، قال: ثمود رهط من الشيعة، فإن الله سبحانه يقول: "وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى فَأَخَذَتْهُمْ صَاعِقَةُ الْعَذَابِ الْهُونِ" فهو السيف إذا قام القائم (ع)، وقوله تعالى: "فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ "،هو النبي (ص): "نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْيَاهَا"، قال: الناقة الإمام الذي فهمهم عن الله، (وسقياها) أي عنده مستقى العلم "فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّاهَا" قال: في الرجعة "وَلَا يَخَافُ عُقْبَاهَا"، قال: لا يخاف من مثلها إذا رجع) بحار الأنوار: ج42 ص72. (المعلق).
[606] - از فضل بن عباس از ابا عبد الله(ع) در مورد این سخن خداوند متعال «كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا» (قوم ثمود از روی سرکشی تکذيب کردند) روایت شده است که فرمود: «ثمود، جمعـی از شیـعه هستـند؛ چرا که خداوند سبحان میفرماید: «وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى فَأَخَذَتْهُمْ صَاعِقَةُ الْعَذَابِ الْهُونِ» (اما قوم ثمود، هدايتشان کرديم و آنها کوری را از هدايت بيشتر دوست میداشتند تا آنکه به خاطر اعمالی که انجام میدادند صاعقه ـعذاب خوار کنندهـ آنها را فرو گرفت)، که همان شمشیر قائم(ع) است هنگامی که قیام کند و در این سخن خداوند متعال: «فَقال لَهُمّ رَسُول الله» (پس رسول خدا به آنها گفت)، نبی مکرم(ص) میباشد و «ناقة الله وَسُقیاها» (پيامبر خدا به آنها گفت که ماده شتر خداوند است؛ پس او سیرابشان نمود) ناقه (شتر) امامی است که از خدا به آنها آموخت. «وَسُقیاها» (و سیرابشان نمود) یعنی سرچشمهی علم نزد او است «فَكَذَّبُوهُ فعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُم بِذَنبِمْ فَسَوَّاهَا» (تکذيبش کردند و شتر را پِی کردند. پس پروردگارشان به سبب گناهشان بر آنها خشم گرفت و نابودشان کرد). و در رجعت «وَلَا یَخافُ عُقبَاهَا» (و از سرانجام کردهی خويش بيمناک نشد) یعنی در هنگام رجعت، از چنین چیزی هراسی ندارد». بحار الانوار: ج 42 ص 72.