جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامبسم الله الرحمان الرحیم: (و آن هنگام را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من، شما به آن سبب که گوساله را پرستيديد، بر خود ستم روا داشتيد. اينک به درگاه آفريدگارتان توبه کنيد و يکديگر را بکشيد، که چنين کاری نزد آفريدگارتان ستودهتراست. پس خدا توبهی شما را پذيرفت؛ زيرا او توبهپذير و مهربان است)([17]).
به جناب سید احمد الحسن، وصیّ و فرستادهی امام مهدی(ع)، سلام علیكم ورحمة الله و بركاته.
من یک شهروند مسلمان شیعه هستم که دعوتتان را شنیدم و وقت زیادی صرف دعوت شما کردم؛ نه از این رو که به دعوت شما یا به خود شما ایمان دارم بلکه از این جهت که شاید خداوند سبحان دیدارم با امام زمان را به دست شما مقرر فرماید. ای سرورم، من از عبادت بتهای انسانی یعنی کسانی که خودشان را مراجع عظام مینامند در حالی که استخوانهای پوسیدهای بیش نیستند، خسته شدم و چقدر خوشحال شدم وقتی بیانات شما را شنیدم و اینکه شما آن بتهایی را که بر صدر امّت یعنی امّت محمد(ص) تکیه زدهاند را از بین خواهید برد. چیزی که من از شما میخواهم این است که اگر شما از ذرّيهی رسول اکرم(ص) هستید به حق جدّت مرا به دیدار امام زمان(ع) دعا کنید؛ حتى اگر در خواب نایل شوم. سرورم، من به خاطر دروی ایشان از ما، یا بهتر بگویم به خاطر دوریام از ایشان بسیار ناراحت و نگرانم و هیچ چیز جز دیدارم با ایشان(ع) برایم مهم نیست. میخواهم کسی باشم که مورد پسند خداوند و رسول خدا(ص) میباشد. از اینکه وقتتان را گرفتم بسیار متأسفم ولی من شما را نور امیدی میبینم که از دور میدرخشد، با سپاس. سلام بر شما.... برادر دینی شما.... ابو مریم.
توجّه: اگر قرار است جوابی به این نامه داده شود میخواهم که خود سید احمد الحسن جواب دهد نه انصار وی؛ و تصور نمىكنم از پاسخ دادن به آن صرف نظر كنند زيرا اين نامه متوجّه خود ايشان میباشد.
أبو مریم - ۲۳ ربیع الأول ۱۴۲۶ هـ ق
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم، والحمد لله رب العالمین
برادر، ابو مریم.... من و پناه میبرم به خدا از منیّت، بندهی فقیرِ مسکینِ درمانده در پیشگاه پروردگارش، به خداوند پناه میبرم.
شما و همهی کسانی که در جستوجوی حق هسنتد را دعوت میکنم به اینکه مثل ابراهیم(ع) تبری بردارند و همهی بتهایی را که به جای خداوند پرستیده میشوند، نابود کنند؛ از جمله بتی که در بین دو پهلوی شما قرار دارد که همان منیّت میباشد.
بسیار خداوند را یاد کنید و بدان، هر قدر خداوند را یاد کنید باز هم از غافلین میباشی تا ولىّ خدا را پیروی کنی و از سجدهكنندهها باشى.
مِیل به دنیا را کم کن و بدان که هر قدر زهد پیشه کنی باز هم طمعی به دنیا هست تا اینکه از آن گردنه عبور کنی و خود را از آتش دنیا و آخرت، رهایی بخشی.
ابان بن تغلب میگوید: به ابو عبد الله(ع) عرض کردم: فدایتان شوم، معنای آیهی: (و از آن گردنه عبور نکرد) چیست؟ ایشان(ع) فرمودند: «کسی که خداوند او را به ولایت ما گرامی بدارد از این گردنه عبور میکند. ما همان گردنهای هستیم که هر کس بتواند از آن بگذرد نجات یافته است». ابان میگوید: سکوت کرد و بعد به من فرمود: «آیا سخنی را به تو بياموزم که از دنیا و هر آنچه در آن است برایتان ارزشمندتر و بهتر است؟». گفتم: بله فدایتان گردم. ایشان(ع) فرمودند: «خداوند فرموده است: (آزاد کردن بندهای) » سپس فرمود: «همهی مردم برده و بندهی آتشاند غیر از تو و یارانت؛ چرا که خداوند شما را به خاطر ولایت ما اهل بیت(ع) از آتش جهنم رها ساخته است»([19]) و عیسی(ع) فرمود: «خوش به حال کسی که عليه من برنمىخيزد».
خودت را در پیشگاه پروردگارت قربانی کن تا امروز و فردا به جامی برسی که پس از نوشیدن آن، دیگر هرگز تشنه نخواهى شد. بِسْم الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ: (ما کوثر را به تو عطا کرديم * پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن * که بدخواه تو، خود، ابتر است). امام رضا(ع) فرمود: «از پدرم موسى بن جعفر شنيدم كه فرمود: از پدرم جعفر بن محمّد شنيدم كه فرمود: از پدرم محمّد بن على شنيدم كه فرمود: از پدرم على بن حسين شنيدم كه فرمود: از پدرم حسين بن على شنيدم كه فرمود: از پدرم على بن ابى طالب(ع) شنيدم كه فرمود: شنيدم رسول خدا(ص) فرمود: شنيدم خداوند عزوجل مىفرماید: لا اله الا الله دژ و قلعهی استوار من است، هر کس وارد این قلعه شود از عذاب من در امان خواهد بود». هنگامی که شتر به راه افتاد، امام رضا(ع) به ما فرمود: «با شرایطی، و من از شرایط آن هستم».
و حق را به شما مىگویم: و من از شرایط آن هستم.
به نام امام مهدى(ع) به سوی شما آمدهام و خواهان اراده و خواست خود نيستم بلكه خواهان اراده و خواست کسی هستم که مرا فرستاده است.... پس کسی که مرا قبول نکند، پدرى که مرا فرستاده را قبول نکرده است، و حقیقت این است: کسی که پسر را اکرام نکند پدرى كه او را فرستاده اكرام نكرده است.
از شما به خداوند شکایت نخواهم کرد بلکه جدّم رسول خدا(ص) از شما شکایت خواهد کرد؛ چرا که او مرا در وصيّت خود ذکر كرده است و اسم و نسب و ویژگیهایم را بیان فرموده است.
پدرانم ائمه(ع) از شما شکایت خواهند کرد چون آنها مرا به اسم، نَسَب، خصوصیات و محل سکونتم ذکر کردهاند.
خون امام حسین(ع) که در کربلا که به خاطر خداوند و برای پدرم(ع) و به خاطر من جاری شد، از شما شکایت خواهد کرد.
و اشعیا، ارمیا، دانیال و یوحنای بربری(ع) از شما شکایت خواهند کرد؛ چرا که آنها موضوع مرا از سالهای طولانی پیش از این، برای اهل زمین روشن کردهاند. با همهی اينها باز شما مرا تنها میگذارید؟!
من خواهان زندگی و نجات شما هستم، پس به خاطر خودتان مرا یاری کنید. خوش به حال کسی که خود را قربانیِ پروردگارش کند و خوش به حال کسی که علیه من برنخيزد و خوش به حال غريبهاى ديوانه از دید اهل زمین، كه در پیشگاه اهل آسمان، عاقلاناند.
اگر میخواهی امام زمان(ع) را رؤیت کنی، چهل شب بعد از نیمه شب این دعا را بخوان:
به نام خداوند بخشایندهی بخشایشگر
خداوندا! تویی راهنمای سرگشتگان و پناهگاه دردمندان و یاریگر یاریطلبان، جز تو خدایی ندارم که بخوانمش و هیچ شریکی نداری که چشم امید به او داشته باشم، بر محمّد و آل محمّد درود فرست و گشایشی برای مشکل من فراهم فرما و مرا به نزدیکترین راه رشد هدایت فرما، درب سرای تو را کوبیدم و بارَم را مقابل ساحت مقدّس تو و در جَنبِ تو بر زمین گذاشتم در حالی که خواهان گواهی و شهادت تو میباشم. من بندهی خوارِ ذلیل هستم و تو پروردگار عزیزِ بزرگوار. مسألهی احمد الحسن را برای من با واضحترین بیان و گویاترین زبان، روشن فرما؛ که اگر از اولیای تو باشد او را تصدیق و با او بیعت و او را یاری میکنم ولی اگر دشمن تو باشد او را تکذیب میکنم و با او میجنگم. ای کسی که به حواریون وحی فرمود و برای آنها گواهی داد که عیسی(ع) فرستادهاش است:« و به حواريّون وحی کردم: به من و به پيامبر من ايمان بياوريد. گفتند: ايمان آورديم، گواه باش که ما تسليمشدگانیم »([22])،
برای من هم گواهی دِه و این مسأله را برایم روشن فرما، پوست و مو و گوشت و خون و استخوانم و هر چه از روح و جسم من در زمین هست، شهادت میدهد که گواهیِ تو بزرگترین گواهی است: « بگو: شهادت چه کسی از هر شهادتی بزرگتر است؟ بگو: خدا ميان من و شما شهادت میدهد »([27])، ای کسی که خودش را برای کافرین برای رسالت محمد(ص) شاهد قرار داد و فرمود: «و کافران میگويند که تو پيامبر نيستی. بگو: خدا برای شهادت ميان من و شما کافی است»([28])، «يا میگويند: اين کتاب، دروغی است که خود بافته است. بگو: اگر من آن را چون دروغی به هم بافته باشم، شما نمیتوانيد خشم خدا را از من باز داريد. خدا از آن طعنها که به آن میزنيد آگاهتر است و شهادت او ميان من و شما کافی است و او است آمرزندهی مهربان»([29])، « بگو شهادت خدا ميان من و شما کافی است؛ زيرا او به بندگانش آگاه و بينا است »([30])
آنها گواهی تو را نادیده گرفتند. پروردگارا، به من گواهی دِه که من گواه و شهادت تو را نادیده نمیگیرم و گواهی میدهم که رؤیا، واقعیت و حقی است از جانب تو و نشانههای وحیت و کلماتی است که بر جهانیان تفضّل فرمودی. ای کسی که ابراهیم(ع) را مدح کردی و پیامبری را در نسل ایشان قرار دادی؛ چرا که ایشان رؤیا را تصدیق نمود و تو خدای سبحان فرمودی:« ما ندايش داديم: ای ابراهيم * رؤیا را تصدیق کردی و ما این چنین نيکوکاران را پاداش میدهيم »([34])، و مریم را مدح کردی و فرمودی:« و مريم دختر عمران را که شرمگاه خويش را از زنا نگه داشت و ما از روح خود در آن دميديم و او کلمات پروردگارش را تصديق کرد »([35])، ای کسی که محمّد(ص) را خطاب قرار دادی و فرمودى:« با اين قرآن که به تو وحی کردهايم، بهترين داستان را برايت حکايت میکنيم، که تو پیش از اين از بیخبران بودی * آنگاه که يوسف به پدرش گفت: ای پدر، در خواب يازده ستاره و خورشيد و ماه را ديدم، ديدم که سجدهام میکنند»([36])،
پس رؤیا را در کتاب گرانقَدرت بهترین حکایت نامیدی و هر کس از اولیایت و پیامبران و فرستادگانت که رؤیا را باور و تصدیق کرد، مدح فرمودی و کسانی که آن را تکذیب کردند و آن را خواب و خیالی پریشان و بیاساس نامیدند، سرزنش نمودی و در حالی که سخن تو حق است، فرمودی:« روز حساب مردم نزديک شد و آنان همچنان در غفلت رويگردانند * از سوی پروردگارشان برايشان هيچ اندرز تازهای نيامد، جز آنکه آن را شنيدند و سرگرم بازيچه بودند * دلهایشان به لهو خو گرفته است و آن ستمگران سر در گوش يکديگر نهادند و گفتند: آيا اين مرد جز اين است که انسانی همانند شما است؟ آيا با آنکه به چشم خود میبينيد، همچنان از پِیِ جادو میرويد؟ * گفت: پروردگار من از هر سخنی در آسمان و زمين آگاه است و او شنوا و دانا است * گفتند: نه، خوابهای پريشان است، يا دروغی است که به هم میبافد يا شاعری است؛ پس برای ما از آن گونه که به پيامبران پيشين داده شده بود، معجزهای بياورد»([38])،
و فرعون و یارانش گفتند: «اينها خوابهای آشفته است و ما را به تعبير اين خوابها، آگاهی نيست». یوسف رؤیا را تصدیق و آن را تأویل نمود و تو ای خدای سبحان او را ستودی و فرمودی: «ای يوسف، ای مرد راستگوی»([41])، خداوندا! مرا همانندِ اولیایت و پیامبران و فرستادگانت قرار دِه تا رؤیا که شعاعی از وحیت و کلماتی است که بر جهانیان تفضّل فرمودی و آن را بهترین حکایت در کتابت قرار دادی، باور کنم و عهد و پیمانم را با تو نشکنم و وعدهات را فراموش نکنم.
سپس میگویی: پروردگارا! به حق حضرت فاطمه(ع) یاریَم کن، پروردگارا! به حق حضرت فاطمه(ع) به من رحم کن، پروردگارا! به حق حضرت فاطمه(ع) مرا هدایت فرما!
احمد الحسن
******
[16]- البقرة:54.
[17] - بقره: 54.
[18]- الكافي: ج1 ص430، بحار الأنوار: ج24 ص285.
[19] - کافی: ج 1 ص 430 ؛ بحار الانوار: ج 24 ص 285.
[20]- عيون أخبار الرضا (ع): ص145، بحار الأنوار: ج3 ص7.
[21]- المائدة: 111.
[22] - مائده: 111.
[23]- الأنعام: 19.
[24]- الرعد: 43.
[25]- الأحقاف: 8.
[26]- الإسراء: 96.
[27] - انعام: 19.
[28] - رعد: 43.
[29] - احقاف: 8.
[30] - إسراء: 96.
[31]- الصافات: 104 – 105.
[32]- التحريم: 12.
[33]- يوسف: 3 – 4.
[34] - صافات: 104 و 105.
[35] - تحریم: 12.
[36] - یوسف: 3 و 4.
[37]- الأنبياء: 1 – 5.
[38] - یوسف: 44.
[39]- يوسف: 44.
[40]- يوسف: 46.
[41] - یوسف: 46.