جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامحق تعالی میفرماید: ﴿ اينان مقرّباناند * در بهشتهای پر نعمت * گروهی از پيشينيان * و اندکی از آنها که از پِی آمدهاند.﴾([115]) مقرّبان چه کسانی هستند؟ پیشینیان کیاناند؟ کسانی که از پِی آمدهاند چطور؟ و چرا از پشینیان، گروهی، و از آخِرین اندک؟!
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
والحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.
مقرّبان عبارتاند از هفتاد هزار شیعهی علی بن ابی طالب (علیه السلام)، یا انسان کاملِ یاد شده در قرآن و در میان آنها برخی انبیا و فرستادگان و ائمه (علیهم السلام)([118]) و شماری اندک از امّت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) مانند سلمان و مالک اشتر و سیصد و سیزده یار امام مهدی (علیه السلام) وجود دارد.([119])
پیشینیان عبارتاند از امّتهای پیشین و در میان آنها تعداد زیادی از انبیاء و فرستادگان میباشند و آنها ۱۲۴ هزار پیامبرند؛ در آنها بسیاری از مقرّبان جای میگیرند.
پسینیان (آخِرون) عبارتاند از امّت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و در میان آنها گروهی از مقرّبان هستند ولی تعداد آنها بسیار کمتر از امّتهای پیشین میباشد که بخش عمدهی آنها را انبیا و فرستادگان تشکیل میدهند.
اگر تعداد مقرّبان از امّتهای پیشین که همان انبیا و فرستادگان میباشند با تعداد فرزندان آدم قیاس شود، اندکشمار میباشند و از همین رو از آنها با عبارت ﴿ثُلّةٌ﴾ (جماعت اندک) تعبیر شده است، این عده، دهها هزار نفر در مقایسه با میلیاردها انسان میباشند!
اما تعداد مقرّبان از امّت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت به این جماعت اندک از امّتهای پیشین، اندک است؛ اینان صدها نفر نسبت به مقرّبان از امّتهای پیشین که به دهها هزار نفر در برابر میلیاردها نفر از نوع بشر میرسیدند، میباشند!
و نیز مقرّبان، شیعیان پیامبر خدا حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) هستند که در این حالت، رهبر و سرورشان حضرت علی (علیه السلام) در میان آنها است. آن حضرت به همراه این گروه شیعهی خاصّش همان ﴿قَلِيلٌ مِّنَ الْآخِرِينَ﴾ میباشند.
******
[114]- الواقعة : 11 – 14.
[115] - واقعه: 11 الی 14.
[116]- ومن الأحاديث لهذا قول الإمام الصادق (علیه السلام) : (وإن من شيعته لإبراهيم)، قال: (إبراهيم من شيعة علي، وإن كان الأنبياء من شيعته) مشارق أنوار اليقين للحافظ رجب البرسي : ص 288.
[117]- والظاهر هؤلاء السبعون ألفاً هم الذين يدخلون الجنة بلا حساب في الرواية الآتية :
عن عبد الرحمن بن كثير عن أبي عبد الله (علیه السلام) قال: سمعته يقول لأبي حمزة الثمالي: (يا أبا حمزة هل شهدت عمي ليلة خرج؟ قال: نعم، قال: فهل صلى في مسجد سهيل؟ قال: وأين مسجد سهيل؟ لعلك تعني مسجد السهلة؟ قال: نعم، قال: أما انه لو صلى فيه ركعتين ثم استجار بالله لأجاره سنة. فقال أبو حمزة: بأبي أنت وأمي هذا مسجد السهلة؟ قال: نعم فيه بيت إبراهيم الذي كان يخرج منه إلى العمالقة، وفيه بيت إدريس الذي كان يخيط فيه، وفيه صخرة خضراء فيها صورة جميع النبيين (ع)، وتحت الصخرة الطينة التي خلق الله منها النبيين، وفيه المعراج وهو الفارق موضع منه وهو ممر الناس وهو من كوفان، وفيه ينفخ في الصور، واليه المحشر ويحشر من جانبه سبعون ألفاً يدخلون الجنة بغير حساب) تهذيب الأحكام : ج6 ص37- 38.
وعن رسول الله(ص): (يدخل الجنة سبعون ألفا من أمتي لا حساب عليهم ثم التفت إلى علي، فقال: هم شيعتك وأنت إمامهم) روضة الواعظين للنيسابوري : ص297.
[118]- از جملهی احادیث این سخن امام صادق ع میباشد: «و از شیعیان او، ابراهیم میباشد» فرمود: «ابراهیم از شیعیان علی بود هر چند انبیا از شیعیان او (ابراهیم) بودند». مشارق انوار یقین ـ حافظ رجب برسی: ص 288.
[119]- در روایتی که در ادامه میآید ظاهراً این هفتاد هزار نفر کسانی هستند که بیحساب وارد بهشت میشوند:
از عبد الرحمن بن کثیر از ابو عبد الله ع روایت شده است: شنیدم به ابو حمزهی ثمالی میفرماید: «ای ابا حمزه! آیا عموی مرا دیدی که شبی خارج شد؟» ابو حمزه عرض کرد: بله. امام ع فرمود: «آیا در مسجد سهیل نماز گزارد؟» ابو حمزه گفت: مسجد سهیل کجاست؟ شاید منظورتان مسجد سهله است؟ امام ع فرمود: «بله» و فرمود: «اگر کسی در آن دو رکعت نماز بخواند و به خدا پناه ببرد خدا یکسال پناهش میدهد». ابو حمزه عرض کرد: پدر و مادرم به فدایتان! آیا همین مسجد سهله؟ فرمود: «آری! در آن، خانهی ابراهیم ع است که از آن به سمت عمالقه خارج شد و در آن خانهی ادریس بود که در آن خیاطی میکرد و در آن صخرهی خضرا است که در آن، صورت همه پیامبران(علیهم السلام) وجود دارد و زیر آن صخره، خاکی است که خدا همهی انبیا را از آن آفرید و معراج در آن است و محل جدایی، قسمتی از آن است و این مسجد محل عبور مردم و در کوفه میباشد، در آن در صور دمیده میشود و محشر به سوی آن است و از کنار آن هفتاد هزار نفر بدون حساب وارد بهشت میشوند». تهذیب الاحکام: ج 6 ص 37 و 38.