جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامپرسش ۱۲۲: حکم ازدواج موقت.
بسم الله الرحمن الرحیم، اسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
حکم ازدواج موقت چیست؟ آیا صحبت کردن با شخصی فقط با وجود محرم جایز است (تا صحبت کردن حلال محسوب گردد) یعنی اگر به دلیل وجود خصوصیت خاصی در این شخص و عدم امکان ارتباط، اگر فعلا ازدواجی صورت نگرفته باشد. هدف از این سؤال فقط عدم ارتکاب فعل حرام است. خداوند به شما بهترین پاداش ها را عطا فرماید.
پاسخ:بسم الله الرحمن الرحیم،والحمدلله رب العالمین.
ازدواج موقت، جایز است.
۱ - در ازدواج موقت و دایم حضور شهود (دو شاهد عادل) یا اِشهار (علنی کردن) شرط است و محقق شدن یکی از این دو شرط، کفایت میکند([552]).
۲ - کمترین مدت برای ازدواج موقت، شش ماه است.
گفتوگوی زن با مردان حرام نیست و حلال شدنش نیازی به ازدواج ندارد.
******
[551]- وقد نص الأئمة(ع) على وجوب الإشهاد في زواج المتعة، وكذلك نصوا على شروط كثيرة يجب توفرها في زواج المتعة، بل ورد عن الإمام الصادق (ع) أن للمتعة سبعون شرطاً، كما في الرواية الآتية:
عن المفضل بن عمر، عن الصادق (ع) - في حديث طويل - قال: قلت: يا مولاي فالمتعة، قال: (المتعة حلال طلق، والشاهد بها قول الله جل ثناؤه في النساء المزوجات بالولي والشهود: (وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا عَرَّضْتُم بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاء أَوْ أَكْنَنتُمْ فِي أَنفُسِكُمْ عَلِمَ اللّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَلَـكِن لاَّ تُوَاعِدُوهُنَّ سِرّاً إِلاَّ أَن تَقُولُواْ قَوْلاً مَّعْرُوفاً) أي: مشهوداً، والقول المعروف هو المشهور بالولي والشهود، وإنما احتيج إلى الولي والشهود في النكاح، ليثبت النسل، ويصح النسب، ويستحق الميراث، وقوله: (وَآتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئاً مَّرِيئاً). وجعل الطلاق في النساء المزوجات غير جائز، إلا بشاهدين ذوي عدل من المسلمين، وقال في سائر الشهادات على الدماء والفروج الأموال والأملاك: (وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَيْنِ من رِّجَالِكُمْ فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء) ..... إلى أن قال المفضل بن عمر:
قال المفضل: يا مولاي، فما شرائط المتعة ؟ قال: (يا مفضل، لها سبعون شرطاً، من خالف منها شرطاً واحداً ظلم نفسه). قال: قلت: يا سيدي، فاعرض عليك ما علمته منكم فيها.
قال الصادق (ع): (قل يا مفضل على انك قد علمت الفرق بين المزوجة والمتعة بها مما تلوته عليك، قال المزوجة لها صداق ونحلة والمتمتعة أجرة فهذا فرق بينهما. قال المفضل: نعم يا مولاي قد علمت ذلك. فقال: قل يا مفضل، قال: يا مولاي، قد أمرتمونا أن لا نتمتع ببغية، ولا مشهورة بفساد، ولا مجنونة، وأن ندعو المتمتع بها إلى الفاحشة، فان أجابت فقد حرم الاستمتاع بها، وان نسأل أفارغة هي أم مشغولة ببعل أم بحمل أم بعدة ؟ فان شغلت بواحدة من الثلاث، فلا تحل له، وان خلت فيقول لها: متعيني نفسك على كتاب الله وسنة نبيه(ع)، نكاحاً غير سفاح، أجلاً معلوماً بأجرة معلومة، وهي ساعة أو يوم أو يومان أو شهر أو شهران أو سنة، أو ما دون ذلك، أو أكثر، والأجرة ما تراضيا عليه، من حلقة خاتم، أو شسع نعل، أو شق تمرة، إلى فوق ذلك من الدراهم، أو عرض ترضى به، فان وهبت حل له كالصداق الموهوب من النساء المزوجات، الذين قال الله تعالى فيهن: (فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئاً مَّرِيئاً). ورجع القول إلى تمام الخطبة، ثم يقول لها: على أن لا ترثيني ولا أرثك، وعلى أن الماء لي أضعه منك حيث أشاء، وعليك الاستبراء خمسة وأربعين يوماً، أو محيضاً واحداً ما كان من عدد الأيام، فإذا قالت: نعم، أعدت القول ثانية وعقدت النكاح به، فان أحببت وأحبت هي الاستزادة في الأجل زدتما. وفيه ما رويناه عنكم من قولكم: ( لئن أخرجنا فرجاً من حرام إلى حلال، أحب إلينا من تركه على الحرام) ومن قولكم: (فإذا كانت تعقل قولها، فعليها ما تقول من الإخبار عن نفسها، ولا جناح عليك) وقول أمير المؤمنين (ع): (فلولاه ما زنى إلا شقي أو شقية؛ لأنه كان للمسلمين غناء في المتعة عن الزنى)، وروينا عنكم أنكم قلتم: (إن الفرق بين الزوجة والمتمتع بها أن المتمتع له أن يعزل عن المتعة، وليس للزوج أن يعزل عن الزوجة؛ لأن الله تعالى يقول: (وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ * وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيِهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الفَسَادَ). واتى في كتاب الكفارات عنكم: (انه من عزل نطفة عن رحم مزوجة فدية النطفة عشرة دنانير كفارة، وان من شرط المتعة أن الماء له يضعه حيث يشاء من المتمتع بها، فان وضعه في الرحم فخلق منه ولد كان لا حقا بأبيه) مستدرك الوسائل للميرزا النوري: ج41 ص474 – 477، الهداية الكبرى للحسين بن حمدان الخصيبي: ص423، الحدائق الناضرة - للمحقق البحراني: ج42 ص169، بحار الأنوار: ج35 ص26.
وهناك شروط كثيرة غير ما تقدم ذكرها الإمام الصادق وغيره من الأئمة(ع) لا يسعني الآن استقصائها، فمن أراد الإحاطة فعليه بمراجعة المطولات من كتب الحديث. (المعلق).
[552] - ائمه(ع) بر وجود شهود در مُتعِه (ازدواج موقت) تأکید فرمودهاند و همچنین شرایط بسیاری که در ازدواج متعه باید برآورده گردد. از امام صادق(ع) روایت شده است که ازدواج موقت هفتاد شرط دارد؛ همان طور که در روایت زیر آمده است:
از مفضل بن عمر از امام صادق(ع) در حدیثی طولانی روایت شده است: گفتم: ای مولای من، اما متعه. فرمود: «متعه (ازدواج موقت) حلال است و شاهد بر آن سخن خداوند متعال در مورد زنانی که باید در حضور سرپرست و شهود ازدواج کنند، میباشد: «وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا عَرَّضْتُم بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاء أَوْ أَكْنَنتُمْ فِي أَنفُسِكُمْ عَلِمَ اللّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَلَـكِن لاَّ تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلاَّ أَن تَقُولُواْ قَوْلاً مَّعْرُوفًا» (و اگر به کنايت از آن زنان خواستگاری کنيد يا انديشهی خود در دل نهان داريد، گناهی بر شما نيست؛ زيرا خدا میداند که از آنها به زودی ياد خواهيد کرد. ولی در نهان با آنان وعده منهيد، مگر آنکه به وجهی نيکو سخن گوييد) یعنی مشهود، و قول نیکو یعنی در حضور سرپرست او و شهود باشد. وجود سرپرست و شهود در ازدواج فقط به این دلیل مورد نیاز است که نسل ثابت و نَسَب صحیح و ارث مشخص گردد؛ و این سخن خداوند متعال: «وَآتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا» (و مهر زنان را به طيب خاطر به آنها بدهيد و اگر پارهای از آن را به رضايت به شما بخشيدند، بگيريد که خوش و گوارايتان خواهد بود) . طلاق زنان در ازدواج جایز نیست مگر با وجود دو شاهد عادل مسلمان. خداوند متعال در مورد وجود شهود در سایر موارد مانند خونها و جابهجا کردن اموال و املاک فرموده است: «وَاستَشهِدوا شَهِیدین مِن رِجالَکُم فأن لَم یَکُونا رَجلِین فَرَجُل وَامرَأَتَان مَمِّن تَرَّضُون مِن الشُهَداء» (و دو شاهد مرد به شهادت گيريد. اگر دو مرد نبود، يک مرد و دو زن که به آنها رضايت دهيد شهادت بدهند)» ....تا اینکه مفضل بن عمر گفت: مولای من شرایط ازدواج موقت چیست؟ فرمود: «ای مفضل، متعه هفتاد شرط دارد؛ اگر کسی به یکی از شروط آن عمل نکند، به خودش ظلم کرده است».
مفضل گفت: گفتم: آقای من، آیا آنچه از شما در مورد ازدواج موقت آموختم را بگویم؟
امام صادق(ع) فرمود: «بگو ای مفضل. با توجه به آنچه به تو گفتم، تو فرق ازدواج موقت با دایم را میدانی؛ در ازدواج دایم، مهریه وجود دارد و به ازدواج موقت، فقط اُجرت تعلق میگیرد؛ فرق آنها در همین است». مفضل گفت: بله مولای من، آن را فهمیدم. امام دوباره فرمود: «ای مفضل، بگو». مفضل گفت: ای مولای من، امر فرمودی که با مشهور به فساد و زن مجنون و زن زناکار متعه نکنید. شخصی که میخواهیم متعهاش کنیم را به فحشا دعوت کنیم، اگر اجابت کند بهرهگیری از او حرام میشود. از او بپرسیم که آیا شوهر دارد یا خیر و آیا باردار است یا در عُده به سر میبرد؟ اگر یکی از این سه شرط را داشت، متعه با او حلال نمیشود در غیر این صورت، به او بگوید: با توجه به کتاب خدا و سنت رسولش(ص) خودت را متعهی من کن، ازدواجی به دور از زنا، با مدت معلوم و اجرت معلوم؛ مدت میتواند یک ساعت یا یک روز یا دو روز یا یک ماه یا دو ماه و یا یک سال یا کمتر و یا بیشتر باشد و اجرت، هر چه به آن راضی گردد، با انگشتری یا بند کفشی یا یک دانهی خرما یا هر مقدار پول، هر چه بالاتر باشد یا چیزی بگوید که به آن راضی باشد و چنانچه بدون اجرت راضی شود، مانند زنی که مهریهاش را بخشیده است، حلال است. خداوند متعال میفرماید: «فإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا» (و اگر پارهای از آن را به رضايت به شما بخشيدند، بگيريد که خوش و گوارايتان خواهد بود) و تمام خطبه (صیغه) را بخواند. سپس به آن زن بگوید: به این شرط که از من ارث نخواهی برد و من از تو ارث نمیبرم و منیام را هر جا بخواهم خالی میکنم و بر تو است که چهل و پنج روز یا یک نوبت قاعدگی خود را نگهداری. اگر گفت بله قبول دارم، دوباره تکرار کند و عقد صحیح است و اگر دو طرف تمایل داشتید که زمان را اضافه کنید، در این خصوص این سخن را از شما روایت میکنیم: «اگر فرجی را از حرام به حلال خارج سازیم برای ما بسیار بهتر است از اینکه آن را بر حرام ترک کنیم» و همچنین این سخن شما: «و اگر متوجه سخن خودش هست، بر او واجب است که متوجه آنچه دربارهی خود میگوید باشد، و بر شما باکی نیست» و این سخن امیر المؤمنین(ع): «جز زن یا مرد بدبخت زنا نمیکند؛ چرا که با وجود متعه، دیگر مسلمان نیازی به زنا ندارد»، و نیز از شما روایت میکنیم که فرمودید: «فرق بین ازدواج دایم و موقت در این است که در ازدواج موقت، شخص میتواند منی را هر جایی خالی کند ولی در ازدواج دایم مرد نمیتواند هر جای زنش خالی کند. خداوند متعال میفرماید: «وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ * وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ، وَاللهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ» (در اين دنيا کسی از مردم هست که خدا را به درست بودن اعتقاد خويش گواه میگيرد و تو را سخنش دربارهی زندگی اين دنيا به شگفت میدارد، در حالی که کينهتوزترين دشمنان است * چون از نزد تو بازگردد، در زمين فساد کند و کشتزارها و نسلها را نابود سازد، در حالی که خداوند فساد را دوست نمیدارد)». در کتاب کفّارهها از شما روایت شده است: «هر کسی در ازدواج دایم نطفهای را در رحم نریزد، باید ده دینار کفّاره دهد، در حالی که از شرایط متعه این است که آب منی را هر جای متعه شده که بخواهد، بریزد؛ ولی اگر آن را در رحم قرار دهد و از آن بچهای به دنیا آورد، بچه متعلق به پدر خواهد بود». مستدرک الوسایل میرزای نوری: ج 41 ص 474 تا 477 ؛ هدایت کبری - حسین بن حمدان حصیبی: ص 423 ؛ حدائق الناضره - محقق بحرانی: ج 42 ص 169 ؛ بحار الانوار: ج 35 ص 26.
شرایط بسیار دیگری در این خصوص غیر از آنچه ذکر شد وجود دارد که امام صادق(ع) و سایر ائمه(ع) فرمودهاند و به علت اختصار آنها را ذکر نمیکنیم. هر کس خواهان مطالب بیشتری در این خصوص است به کتب حدیث مراجعه نماید.