جوانان احمد الحسن
وصی و فرستاده امام مهدی علیه السلامفصل سوم: نحوۀ وضو گرفتن
وضو پنج عمل واجب دارد:
واجب اول: نیت
نیت، ارادۀ انجام کاری بهصورت قلبی است و چگونگی آن بهاینترتیب است: نیت کند که برای نزدیکشدن به خداوند متعال و پاکی باطن([34]) وضو میگیرد. واجب نیست که نیتِ رفع حدث یا مباحشدن عملی که در آن طهارت، شرط است [مانند نماز] و یا نیت وجوب یا استحباب وضو را داشته باشد. برای پاک کردن لباس یا چیز دیگری از هرگونه نجاست، نیت لازم نیست. اگر به نیت تقرب به خداوند قصد خنک شدن یا غیر آن را نیز ضمیمه کند وضویش صحیح است. زمان نیت، هنگام شستن دستها (قبل از شروع وضو) است و پایان وقت آن، زمان شستن صورت است و باید تا پایان وضو بر نیت خود باقی بماند.([35])
تبصره: اگر چند مورد از اسباب وجوب وضو با هم پیش بیاید، یک وضو با نیت قربت کفایت میکند و نیازی به تعیین کردن حدث موردنظر (که میخواهد از آن پاکی بجوید) نیست؛ همین حکم هنگام واجب شدن چند غسل بر او، جاری میشود.
واجب دوم: شستن صورت
محدودۀ صورت از جهت طولی، از محل رشد موی سر تا چانه و از جهت عرضی فاصلۀ میان انگشت شصت و انگشت وسط دست میباشد و هرچه خارج آن باشد جزو صورت نیست. کسی که موی جلوی سرش کمتر یا بیشتر از حد طبیعی باشد، یا کسی که فاصلۀ انگشتانش از عرض صورتش بیشتر یا کمتر باشد، وظیفهاش این است که ببیند مردم متعارف تا چه اندازه از صورت را میشویند و همان مقدار را بشوید.
صورت را باید از بالا به پایین تا چانه شست و اگر عکس آن عمل شود صحیح نیست. شستن قسمتهای پایینی ریش که خارج از صورت است واجب نیست و همچنین نیازی به رساندن آب به میان محاسن نیست،([36]) بلکه تنها شستن ظاهر آن کافی است. اگر در صورت زنی، مو بهقدری بود که ریش بهحساب آید گذراندن آب از میان آن لازم نیست و رساندن آب بهظاهر آن کفایت میکند.
واجب سوم: شستن دستها
واجب در آن، شستن دستها از آرنج تا نوک انگشتان است و دو آرنج نیز باید شسته شود و باید شستن از آرنج آغاز شود. شستن برعکس آن از پایین به بالا کفایت نمیکند. واجب است ابتدا دست راست را بشوید. اگر فردی قسمتی از دستش قطع شده باشد باقیماندۀ آن را از آرنج به پایین بشوید؛([37]) و اگر دستش از آرنج قطع شده باشد شستن آن از او ساقط میگردد. اگر از یک آرنج دو ساعد یا انگشتان زائد یا گوشت اضافه داشته باشد، در تمام موارد باید آن عضو اضافه را بشوید، اما اگر این عضو اضافه بالای آرنج باشد شستن آن واجب نیست؛ اگر دارای یک دست اضافه باشد باید آن را نیز بشوید.
واجب چهارم: مسح سر
مقدار واجب مسح سر آن است که گفته شود مسح شده است([38]) و مقدار مستحب آن است که از جهت عرض سه انگشت باشد. مسح سر باید تنها در قسمت جلوی سر انجام شود، و واجب است که با رطوبت باقیمانده از وضو انجام شود و نباید کف دست با آب دیگری مرطوب شود.([39]) اگر آب دست خشک شود از آب روی ریش یا مژهها میتوان برای مسح استفاده کرد و اگر هیچ رطوبتی از وضو باقی نماند (که با آن مسح کند) باید مجدداً وضو بگیرد.
بهتر است که مسح سر را رو به جلو انجام دهد و رو به پشت مسح کردن مکروه است. شستن موضع مسح صحیح نیست [بلکه باید آن را مسح نماید].
مسح بر آنچه موی قسمت جلوی سر و پوست سر نامیده میشود جایز است؛([40]) اما اگر از دیگر قسمتهای سر، مو را جمع کند و بعد روی آن مسح نماید صحیح نیست. همچنین مسح بر روی عمامه و کلاه و آنچه موجب پوشاندن محل مسح سر میباشد، صحیح نیست.
واجب پنجم: مسح پاها
در مسح پاها واجب است از سر انگشتان تا برآمدگی [روی] پا مسح شود که دو برآمدگی روی پاست و برعکس نیز جایز است. در مسح کردن پاها ترتیب وجود ندارد. اگر قسمتی از پا که باید مسح شود قطع شده باشد باید باقیماندۀ آن مسح گردد، ولی اگر پا از برآمدگی روی پا (کعب) قطع شده باشد مسح آن ساقط میشود.([41]) در مسح پا واجب است که پوست پا مسح شود و جایز نیست که چیزی نازک یا ضخیم بین پوست پا و دست حایل شود. واجب است که در حد امکان با تمام کف دست روی پا را مسح کند و واجب نیست که تمام اعضای کف دست، تمام اعضای روی پا را مسح کند، بلکه کف دست از روی پا گذرانده میشود.([42])
هشت مسئله:
مسئلۀ اول: ترتیب در وضو واجب است و باید وضو را با شستن صورت آغاز کند و بعد دست راست، سپس دست چپ و بعدازآن، سر و سپس پاها را مسح کند. اگر وضوگیرنده از روی عمد یا غیر عمد (فراموشی) ترتیب را رعایت نکند و آب وضو خشک شده باشد، باید دوباره وضو بگیرد، اما اگر رطوبت باقی باشد، وضو برحسب ترتیب تکرار میشود.([43])
مسئلۀ دوم: موالات در وضو واجب است؛ یعنی نباید بین شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها چنان فاصله بیندازد که از نظر عُرف، یک عمل واحد (وضو) محسوب نشود؛ اگر صورت را شست باید مشغول شستن دست راست و پسازآن دست چپ شود، سپس بلافاصله سر و بعدازآن پاها را مسح نماید و این کار باید بدون سستی و اهمال انجام گیرد.
مسئلۀ سوم: شستن صورت و دستها برای بار اول واجب، بار دوم سنت و بار سوم، بدعت([44]) است؛ و در مسح، تکرار وجود ندارد.
مسئلۀ چهارم: در شستن، آن مقدار که گفته شود شسته شده است کفایت میکند حتی اگر بهاندازۀ روغنمالی باشد. کسی که در دست خود بند یا انگشتری داشته باشد واجب است که آب را به زیر آن برساند و اگر گشاد و فراخ باشد حرکت دادن آن (برای رساندن آب به زیر آن) مستحب است.
مسئلۀ پنجم: کسی که بر اعضای وضویش جبیره وجود داشته باشد([45]) اگر بتواند آن را برداشته یا با چند مرتبه ریختن آب بر آن، آب را به پوست برساند واجب است این کار را انجام دهد، اما اگر ممکن نبود، مسح بر جبیره کفایت میکند، چه زیر جبیره پاک باشد و چه نجس باشد؛([46]) و هنگامیکه عذر برطرف شد باید وضو بگیرد.([47])
مسئلۀ ششم: در حال اختیار جایز نیست شخص دیگری او را وضو دهد، ولی در حالت اضطرار جایز است.
مسئلۀ هفتم: کسی که وضو ندارد نباید به کلمات قرآن کریم دست بزند؛([48]) اما لمسکردن قرآن به غیر از نوشتههایش اشکالی ندارد.([49])
مسئلۀ هشتم: دائمالحدث (کسی که از مجرای ادرار او ناخواسته ادرار خارج میشود و کسی که از مجرای شکم او باد و... خارج میگردد) اگر بین دو حدث، آنقدر زمان داشته باشد که نماز بخواند، باید در همین فاصله وضو بگیرد و نماز بخواند، در غیر این صورت باید حین نماز وضو بگیرد و نماز را ادامه دهد و به پایان برساند. اگر پاک کردن نجاست در حین نماز برای او سخت باشد، لازم نیست تطهیر کند و وضو کافی است.
سنّتهای وضو: ظرفی که از آن آب برمیدارد را در سمت راست خود بگذارد، با دست راست آب بردارد، بسمالله بگوید و دعا کند.([50]) دستها را اگر خواب بود و یا ادرار کرده بود یک بار و اگر غائط کرده بود، دو بار قبل از داخل کردن در ظرف بشوید. مضمضه کردن آب در دهان و استنشاق کردن بینی همراه خواندن دعا و همچنین خواندن دعا هنگام شستن صورت و دستها و مسح و سر و پاها مستحب است. مستحب است مرد در هنگام شستن ساعدهای خود نخست قسمت بیرونی را بشوید و بعد قسمت داخلی دست را؛ و مستحب است که زن عکس آن عمل نماید و اینکه وضو با یک مُد آب (750 گرم) انجام شود.
و مکروه است؛ کمک گرفتن از دیگران برای وضو و خشککردن اعضای شسته شده بعد از وضو مکروه است.
[34]- مقصود از طهارت باطنی، حالتی است که با آن اعمالِ مشروط به طهارت مانند نماز یا لمس قرآن و غیره مجاز میشود. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 33)
[35]- اگر در حال انجام وضو در نیتش شک کرد اشکالی پیش نمیآید، بهشرط اینکه وضو را قطع نکند و نیت قطع کردنش را هم نداشته باشد. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 34)
[36]- رساندن آب به دو طرف چشمها و ورودی حفرههای بینی با دقت تمام نیازی نیست، بلکه کافی است که آب را روی اجزای ظاهری صورتش جریان دهد. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 35)
[37] - در این موارد اگر بتواند در حوض یا زیر شیر وضو بگیرد که این کار را انجام میدهد وگرنه باید کمک بگیرد. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 37)
[38] - میتواند با کف دست راست یا چپ و اگر نتواند با پشت دست سر را مسح کند. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 39)
[39] - اگر درحالیکه سر را مسح میکند دستش به پیشانیاش بخورد و دستش با رطوبت پیشانی برخورد کند اشکالی ندارد. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 39)
[40] - مسح بر قسمت جلوی سر و موی آن صحیح است حتی اگر موی جلوی سر بلند باشد و بر روی پیشانی باشد نیز مسح بر آن صحیح است. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 39)
2- تَحجیل، این است که دست خود را برای مسح، دور و گِرد مفصل پا بگردانید. با توجه به اینکه واجبی که در شرایع ذکر شده است، مسح تا دو برآمدگی پاهاست و همانطور که نزد ما، نص مکتوبی از امام (ع) وجود ندارد که مستحببودن تحجیل را بیان کند؛ ولی بسیاری از مؤمنین هستند که امام (ع) را مشاهده کردند که این کار «تحجیل» را انجام میداد. اللجنة الفقهية (25 جولای 2017) [email protected]
[42]- برای مسح سر و پاها خشک بودن محل مسح لازم نیست. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 39)
[43]- بهعنوانمثال اگر صورتش را شسته و سپس دست چپ را شسته و هنوز صورتش خیس است، میتواند دست راست را بشوید و بعد دست چپ و به همین ترتیب تا آخر وضو. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 41)
1- اگر اعضای وضو را بیش از دو بار شسته و بعدازآن متوجه شده است که شستن بیش از دو بار وضو را باطل میکند نمازهایی که خوانده، صحیح است و نیازی به تکرار ندارد. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 41)
2- هیچچیز نباید مانع رسیدن آب به پوست شود و در صورت امکان باید اگر مانعی بر روی پوست باشد، مانند رنگ یا جوهری که جرم دارد از بین برود؛ اما اگر برداشتن آن ممکن نباشد لازم نیست؛ همچنین کسانی که در تعمیرگاهها یا تراشکاریها و... کار میکنند و دستشان در اثر لمس آهنآلات یا روغن، سیاه میشود، اگر میتوانند، برای وضو آن را پاک کنند و اگر ممکن نیست، اشکالی ندارد که با وجود همین سیاهیها وضو بگیرند و وضویشان صحیح است. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 43)
[46]- اگر در یکی از اعضای وضو زخمی وجود داشته باشد که از آن خون میآید، باید بر آن جبیرهای قرار دهد و آن را مسح کند؛ و اگر از زخم خون میآید، میتواند بر آن پنبه و باند طبی قرار دهد و آن را ببندد و بر روی آن مسح کند و اگر مساحت باندپیچیشده بیشتر از زخم باشد اشکالی ندارد و همچنین لازم نیست که تمام سطح جبیره (باندپیچی) شده را مسح کند بلکه همینکه دست را بهاندازۀ ممکن بر تمام اطراف آن بکشد کفایت میکند. (و لا یکلف الله نفسا الا وسعها)؛ (خداوند هر شخصی را فقط به اندازۀ تواناییاش تکلیف میکند). (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 42)
[47]- اگر روی زخم، خون خشکیده باشد و یا ضماد گذاشته باشند و تطهیر آن نیز ممکن نباشد، روی آن را با پارچه میپوشاند و وضوی جبیره میگیرد. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 42)
[48] - منع کردن بچه از لمس کلمات قرآن واجب نیست، اما مستحب است. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 44)
[49]- خالکوبی کردن اسم جلاله و نامهای معصومین(ع) بر بدن جایز نیست، اما اگر نوشته است پاک کردن آن در صورت امکان واجب است وگرنه نجس کردن آن حرام است و اگر نجس شد باید فوراً پاک کند؛ اما وضو گرفتن به دلیل وجود خالکوبی بر بدن او لازم نیست. (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 44)
1- در وقت شستن دست راست: «اَللّهُمَّ اَعْطِنی کِتابی بِیَمینی وَ الْخُلْدَ فِی الْجَنانِ بِیَساری وَ حاسِبْنی حِساباً یَسیراً»؛ (پروردگارا! کتاب و نامۀ اعمالم را در روز قیامت به دست راستم و جاودانگی در بهشت را در دست چپم قرار ده و محاسبۀ مرا سهل و آسان نما). در وقت شستن دست چپ: «اَللّهُمَّ لا تُعْطِنی کِتابی بِیَساری وَ لا تَجْعَلْها مَغْلُولَة اِلی عُنُقی وَ اَعُوذُبِکَ مِنْ مُقَطَّعاتِ النِّیرانِ»؛ (بارالها! نامۀ اعمالم را در روز محشر به دست چپم مده و آن را به گردنم آویزان مکن و از آتش جهنم به تو پناه میبرم). در وقت مسح سر: «اَللّهُمَّ غَشِّنی بِرَحْمَتِکَ وَ بَرَکاتِکَ وَ عَفْوِکَ»؛ (خدایا! رحمت و برکات و بخشایشت را بر من بگستران). در وقت مسح پاها: «اَللْهُمَّ ثَبِّتْنی عَلَی الصِّراطِ یَوْمَ تَزِلُّ فیهِ الاَقْدامُ وَاجْعَلْ سَعیی فیما یُرضیکَ عَنّی»؛ (خدایا! در آن روز که قدمها میلغزد، مرا بر پل صراط ثابتقدم بدار؛ و تلاش و کوششم را در آنچه باعث رضایت تو از من است، قرار ده). (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء اول، طهارت: ص 45-46).