محـمد(ص)، خاتِم النبیین و خاتَم آنها
﴿وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴾([133]).
اکنون بازمیگردیم به موضوع حضرت محمد (ص) خاتِم النبیین و خاتَم آنها. حضرت که صلوات پروردگارم بر او باد، آخرین نبی و فرستادهی خداوند سبحان و تعالی است. رسالت، شریعت و کتاب او قرآن تا روز قیامت باقی است و بعد از اسلام، دین دیگری وجود نخواهد داشت:
«و هر کس که دینی جز اسلام اختیار کند از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرت از زیاندیدگان خواهد بود»[134].
اما راه رسیدن به مقام نبوّت برای فرزندان آدم باز مانده است. هر کس از مؤمنین که عبادت و عملش را برای خدای سبحان و متعال خالص گرداند، میتواند به مقام نبوّت برسد؛ همان طور که طریق وحی الهی به انسان از طریق «رؤیای صادقه» مفتوح و موجود بوده و در زندگی روزمره نیز کاملاً ملموس است.
البته ارسال پیامبرانی که از طرف خدای سبحان و متعال به مقام نبوّت نائل میشوند، چه پیامبرانی که حافظ شریعت حضرت محمد (ص) باشند و چه آنهایی که دین جدیدی میآورند، کاملاً منتفی است و این همان چیزی است که خداوند با پیامبری حضرت محمد (ص) آن را پایان داده است.
ولی پس از بعثت رسول اکرم (ص) ــانسان کامل، خلیفهی واقعی خدا، ظهور خدا در فاران و بازتاب لاهوتــ ارسال از سوی حضرت محمد (ص) انجام شد؛ لذا تمام ائمه (ع) فرستادگانی به جانب این امت هستند، با این تفاوت که از سوی حضرت محمد (ص) (الله در خلق) گسیل یافتهاند. خدای سبحان و متعال میفرماید:
«هر امتی را پیامبری است و چون پیامبرشان بیامد کارها میانشان به عدالت فیصله یافت و مورد ستم واقع نشدند»[136].
از جابر نقل شده است که از امام جعفر صادق (ع) تفسیر این آیه را پرسید:
«وَلِكُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولٌ فَإِذَا جَاء رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ».
حضرت فرمود: «تفسیر باطنی آیه این گونه است: در هر قرنی از این امت، فرستادهای از آل محمد خروج میکند برای قرنی که برای آنها فرستاده شده است. آنها اولیا و رسولان میباشند و اما این قول خداوند که:
«فَإِذَا جَاء رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ»
به این معنا است که رسولان بر اساس عدل حکم میکنند و ستم نمینمایند، همان گونه که خداوند فرموده است)[138].
و خدای متعال فرموده است: «جز این نیست که تو بیمدهنده ای هستی و هر قومی را هدایت کنندهای است»[140].
فضیل میگوید از امام صادق (ع) دربارهی «وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ» پرسیدم. حضرت فرمود: «هر امام هدایتگر عصری است که در آن میباشند»[142].
از امام باقر (ع) دربارهی این سخن خداوند که «إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ» نقل شده است که فرمود: «مراد از مُنذِر، رسول الله (ص) است و در هر زمانی از ما، یک نفر راهبر و هادی خواهد بود که مردم را به راه دین پیغمبر خدا هدایت میکند. راهبران بعد از رسول اکرم (ص)، علی (ع) و تک تک اوصیای او یکی پس از دیگری هستند»[144].
ابوبصیر میگوید به امام صادق (ع) آیهی «إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ» را عرض کردم، فرمود: «بیمدهنده، رسول خدا (ص) و رهبر علی (ع) است. ای ابو محمد آیا امروز رهبری هست؟ عرض کردم آری فدایت گردم! همیشه از شما رهبری پس از رهبر دیگری بوده تا به شما رسیده است. فرمود: خدایت رحمت کند ای ابو محمد! اگر این گونه بود که وقتی آیهای دربارهی مردی نازل میشود و آن مرد میمرد، آن آیه هم از بین میرفت (و مصداق دیگری نداشت) قرآن مرده بود؛ ولی قرآن همیشه زنده است و بر بازماندگان منطبق میشود چنان چه بر گذشتگان منطبق شده است»[146].
از امام باقر (ع) دربارهی گفتهی خدای تبارک و تعالی «إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ» نقل شده است که فرمود: «رسول خدا (ص) بیم دهنده و علی (ع) رهبر است. به خدا سوگند که مقام هدایت و رهبری از میان (خانوادهی) ما نرفته و تا اکنون (یا تا قیامت)[148] هم در میان ما هست»[149].
ائمه (ع)، رسولان هدایتگر از سوی حضرت محمد (ص) و به سوی او هستند و همگی آنها – که صلوات پروردگارم بر آنها باد – دارای مقام نبوّتاند.
شرط ارسال که هیچ تغییر و تحولی در آن راه ندارد «کامل بودن عقل» است و (برای فرستاده شدن) چارهای جز وصول به مقام «آسمان هفتم کلی»[150] (آسمان عقل) نیست.
هر کس که اولین فرستادهی حضرت محمد (ص)، علی بن ابی طالب (ع) را زیارت کند چه بفهمد و چه نفهمد، این موضوع را اقرار مینماید؛ حتی (زائران) پس از خواندن آن وارد حرم امیرالمؤمنین (ع) میشوند و حضرت را زیارت میکنند؛ زیارتی که به مانند زیارت حضرت رسول (ص) است.
در زیارت امیرالمؤمنین علی (ع) به نقل از امام صادق (ع) چنین آمده است: «... و میگویی: سلام از جانب خدا بر محمد، امین خدا بر رسالت او و بر اموری که واجب است اطاعت او در آن، و سلام الهی بر پیغمبری باد که معدن وحی و تنزیل است، خاتم بر آنچه گذشته و راهگشای آنچه خواهد آمد، و چیره بر همهی آنها، شاهد بر خلق، چراغ تابان، و سلام و رحمت و برکات الهی بر او باد».[152]
و همین عبارت در زیارت امام حسین (ع) نیز وارد شده است:
امام صادق (ع) میفرماید: «..... هنگامی که رو به قبر امام حسین کردی بگو: سلام بر رسول خدا (ص)، امین خدا بر رسولانش و بر اموری که واجب است اطاعت او در آن، خاتم بر آنچه گذشته و راهگشای آنچه خواهد آمد، و چیره بر همهی آنها، و سلام و رحمت و برکات الهی بر او باد»[154].
و امیرالمؤمنین علی (ع) میفرماید: «... و گواهی میدهم که خدایی جز خدای یکتای بیشریک وجود ندارد، شهادتی که گویندهی آن را به اسلام میکشاند و یادکنندهاش را از عذاب روز حساب، ایمن میدارد، و شهادت میدهم که محمد (ص) بندهی خدا و پایان دهندهی رسالتهای پیش از خود و مایهی فخر آن است، و فرستادهای الهی است که بازکنندهی آینده برای دعوت و نشر دهندهی آن است....»[156].
بنابراین حضرت محمد (ص)، ارسال از جانب خدای سبحان را خاتمه داد و ارسالی که از جانب خود وی میباشد را گشود (پایان دهندهی آنچه گذشت و راهگشای آنچه خواهد آمد).
به این ترتیب «خاتَم» به معنی قرار داشتن در وسط دو امر، و «خاتِم» به معنای آخرین، روشن شد. علاوه بر این بیان شد که حضرت «خاتَم النبیین» به معنی کسی که رسالات آنها (رسولان) به او مُهر میشود یعنی رسالات آنها به اسم حضرت رسول (ص) مهر و امضا خورده است، میباشد؛ زیرا ارسال پیامبران پیشین اگر چه از سوی خدای سبحان و تعالی بوده ولی از جانب حضرت محمد (ص) نیز بوده است چرا که حضرت، حجاب بین خداوند و انبیا میباشد و لذا رسالتها از او سرچشمه میگیرد و از طریق او به سوی پیامبران نازل میشود. بنابراین محمد (ص) صاحب رسالت انبیای پیشین است به این صورت که (رسالت) از طریق او نازل شده است و او نزدیکترین حجابها به خدای سبحان میباشد. تا زمانی که حضرت رسول (ص) به بعثت نرسیده بود، ارسال (انبیای) پیشین از سوی خدا و از طریق حضرت محمد (ص) (نزدیکترین حجاب) بود و پس از بعثت رسول اکرم نیز ارسال (امامان) «بعد از او» به وسیلهی حضرت و به امر خداوند صورت میگرفته است.
یکی از اسامی علی بن ابیطالب (ع) «رسول رسول الله» است.
جمیل بن صالح از ذریح روایت میکند که گفت: شنیدم ابا عبدالله امام جعفر صادق (ع) یکی از فرزندانش را تعویذ[158] میکرد و میفرمود: «ای درد و ای باد! هر چه باشید بر شما عزیمت کردم، با عزیمتی که با آن علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (ع) رسول رسول الله (ص) بر جن وادی صبره عزیمت نمود، پس اجابتش کردند و از او فرمانبرداری نمودند، آن گاه اجابت کردی و اطاعت نمودی و از فرزندم فلان فرزند دخترم فلان خارج شدی، اکنون، اکنون»[159].
* * *
8
[132] - عنکبوت: 43
[133]- آل عمران: 85.
[134] - آل عمران: 85
[135]- يونس: 47.
[136] - یونس: 47
[137]- تفسير العياشي: ج2 ص123، تفسير نور الثقلين: ج2 ص305، بحار الأنوار: ج24 ص306.
[138] - تفسیر عیاشی: ج 2- ص 123؛ تفسیر نور الثقلین: ج 2- ص 305؛ بحار الانوار: ج 24- ص 306
[139]- الرعد : 7.
[140] - رعد: 7
[141]- الكافي: ج1 ص191، بصائر الدرجات: ص50، غيبة النعماني: ص109، بحار الأنوار: ج23 ص3.
[142] - کافی: ج 1- ص 191؛ بحار الانوار: ج 16- ص 358؛ تفسیر صافی: ج 3- ص 59؛ تفسیر نور الثقلین: ج 2- ص 483
[143]- الكافي: ج1 ص191، بحار الأنوار: ج16 ص358، تفسير الصافي: ج3 ص59، تفسير نور الثقلين: ج2 ص483.
[144] - کافی: ج 1- ص 191؛ بحار الانوار: ج 16- ص 358؛ تفسیر صافی: ج 3- ص 59؛ تفسیر نور الثقلین: ج 2- ص 483
[145]- الكافي: ج1 ص192، بحار الأنوار: ج279، تفسير نور الثقلين: ج2 ص483، غاية المرام: ج3 ص7.
[146] - کافی: ج 1- ص 192؛ بحار الانوار: ج - ص 279؛ تفسیر نور الثقلین: ج 2- ص 483؛ غایة المرام: ج 3- ص 7
[147]- الكافي: ج1 ص192، بصائر الدرجات: ص50، غيبة النعماني: ص110، بحار الأنوار: ج23 ص3.
[148] - در عبارت عربی حدیث جملهی «.... و ما زالت فینا الی السّاعة» بوده که ترجمهی «الساعة» میتواند «اکنون» و یا «روز قیامت» باشد. (مترجم)
[149] - کافی: ج 1- ص 192؛ بصائر الدرجات: ص 50؛ غیبت نعمانی: ص 110؛ بحار الانوار: ج 23- ص 3
[150] - السماء السابعة الکلیة
[151]- من لا يحضره الفقيه: ج2 ص588، تهذيب الأحكام: ج6 ص25، مصباح الكفعمي: ص474، فرحة الغري: ص107، بحار الأنوار: ج97 ص148، المزار للمفيد: ص77 وص104، باختلاف مع وجود نفس العبارة محل الشاهد، وأعني: (الخاتم لما سبق والفاتح لما استقبل)، وجاء هذا التعبير باختلاف يسير عن أمير المؤمنين وهو يعلم الناس الصلاة على النبي وآله ، حيث قال: (الخاتم لما سبق والفاتح لما انغلق) نهج البلاغة بشرح محمد عبده: ج1 ص120، وبحار الأنوار: ج74 ص297.كما جاءت هذه العبارة في المزار للمشهدي: ص57، وجاءت العبارة الأولى في نفس الكتاب: ص264.
[152]- من لا یحضره الفقیه: ج 2- ص 588؛ تهذیب الأحکام: ج 6- ص 25؛ مصباح الکفعمی: ص 474؛ فرحة الغري: ص 107؛ بحار الانوار: ج 97- ص 148؛ المزار المفید: ص 77 و ص 104، ... با اختلافی دربارهی وجود همان عبارت محل شاهد یعنی «الخاتم لما سبق و الفاتح لما استقبل» (خاتم بر گذشتگان و راهگشای آیندگان). همین تعبیر با اختلافی اندک از امیرالمؤمنین آمده است، هنگامی که حضرت، کیفیت صلوات بر پیامبر و خاندانش (ع) را به مردم میآموخت: «الخاتم لما سبق و الفاتح لما انغلق» (پایان دهندهی گذشتگان و گشایندهی درب مشکلات)، نهج البلاغه با شرح محمد عبده: ج 1- ص 120؛ بحار الانوار: ج 74- ص 297؛ همین طور این عبارت در کتاب المزار المشهدی صفحه 57 و عبارت قبلی در همین کتاب در صفحهی 264 آمده است.
[153]- كامل الزيارات: ص 368، المزار للشهيد الأول: ص37.
[154] - کامل الزیارات: ص 368؛ المزار الشهید الاول: ص 37
[155]- ينابيع المودّة: ج3 ص206، إلزام الناصب: ج2 ص157، نفحات الأزهار: ج12 ص80.
[156] - ینابع المودّة: ج 3- ص 206؛ إلزام الناصب: ج 2- ص 157؛ نفحات الأزهار: ج 12- ص 80
[157]- الكافي: ج8 ص85، طب الأئمة: ص40، بحار الأنوار: ج92 ص8.
[158] - تعویذ: پناه دادن، دعا خواندن برای دفع جن و شیاطین و چشمزخم و مانند آن (مترجم).
[159] - کافی: ج 8- ص 85؛ طب الائمة: ص 40؛ بحار الانوار: ج 92- ص 8